|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |
|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |

کنترل جمعیت با واکسن

به بهانه اعتراضات گسترده در فرانسه به اجباری بودن زدنِ واکسن کرونا:
#کنترل_جمعیت_ با_ واکسن
یکی از فرضیه های مهمی که در جهان، پیرامون واکسن ِ این سلاح بیولوژیک "کرونا" وجود دارد، آن است که هدف از تهیه و تولید این سلاح، تزریق واکسن آن به صورت گسترده و در سطح جهانی است. یعنی در کنار تمام نقشه های استعماری و مخربی که در این جنگ بیولوژیک وجود دارد و قبلا مُفصل در وبلاگم به آنها پرداخته ام، در نتیجه گیری نهاییِ این جنگ بیولوژیک بین اَبَرطبقه ی، کنترل کننده جهان، و مردم، در چهارگوشه ی جهان، قرار است با تزریق واکسن به ایجاد تغییرات گسترده در دی ان آی انسان ها منجر شود. نکته ای که این موضوع را جدی می کند، آنست که و.ی.ر.و.س و واکسن آن هر دو بین سال‌های 2011 و 2014 در سازمان ثبت اختراعات ایالات متحده ثبت اختراع شده اند. پس چه دلیلی دارد که کل جهان دو سال برای کشف واکسن معطل ماننده اند، جز آنکه بخواهند، شرایط را طوری به وخامت بکشانند که مردم ناگذیر از دریافت واکسن شوند. سهیل سلیمی

#سهیل_سلیمی #سهیل #سلیمی #سهیل_سلیمی#نویسنده #سهیل_سلیمی_کارگردان #سهیل_سلیمی_فیلمساز #سهیل_سلیمی_استراتژیست #متخصص_استراتژی#متخصص_استراتژی_در_سینماورسانه #ویروس #سلاح_بیولوژیک #واکسن #توازن_جمعیت #توازن_جمعیت_با_سلاحهای_بیولوژیک #بنیاد_بیل_و_ملیندا_گیتس #راکفلر #دارپا #ابرطبقه #جنگ_جهانی_چهارم

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک. سهیل سلیمی

بخش چهارم، قمارِ خارج از کنترل

جنگ اساسا غیر قابل کنترل است. خصوصا وقتی پیامدهای آن در یک بازی جنگ تمام عیار سنجیده نشده باشد. سون تزو می گوید اگر دشمنت را نمی شناسی، با او وارد جنگ نشو. اما نکته اینجاست که شناخت، کاملا نسبی است. هرگز نمی توانیم ادعا کنیم، انسان را، و پیچیده تر از آن جوامع بشری را شناخته ایم. برنامه تحریم ایران قرار بود ظرف مدت کوتاهی ایران را فلج و نابود کند. اما ایران در بیش از چهل سال گذشته ، همواره قدرتمندتر شده. یا همان باتلاق ویتنام، که برای ارتش آمریکا ایجاد شد به دلیل عدم شناخت استراتژیک از جامعه ویتنام. یکی از مهمترین نکات که همواره در جنگ ها عامل شکست یا پیروزی است؛ واکنش به یک حمله است. این واکنش به قدمت حضور بشر روی زمین می تواند غافلگیر کننده باشد. هیچ کس صددرصد، نمی تواند این واکنش را پیش بینی و یا کنترل کند. این همان راز ناکامی ابدیِ شر در مقابل خیر است. زیرا شرورها با ترفند و قدرت و پول جنگ ها و ظلم ها را آغاز می کنند و در ضربات اولیه موفق هم می شوند. اما وقتی جوامع خود را پیدا می کنند، ضربات سختی بر آن‌ها  وارد می کنند. اما قصه باز هم همان قمار بازی خارج از کنترل است. دولت ایالات متحده آمریکا که ویروس کرونا درست کرده است، و آنرا در جهان پخش کرده تا با فروپاشی اقتصاد جهان ، بتواند اقتصاد ورشکسته خودش را نجات بدهد، قمار بزرگی را شروع کرده است. دولت ایلات متحده مانند صدها مورد از استراتژی‌های شکست خورده قبلی ، باز هم روی یک پدیده خارج از کنترل سرمایه گذاری کرده. البته تا بیست و شش آوریل دوهزار و بیست، بیش از سه و نیم تریلیون دلار لطمه خورده که این هم بخش از قمار بزرگ اش است. اما مطمئن هستم، که این موقعیت با کرونا تمام نخواهد شد و دولت ایالات متحده برای نجات خودش دست به قمارهای خطرناک تری هم خواهد زد. شاید ویروس ها و بیماری های بیشتری را بکار بگیرد. شاید با حمله های فرابیولوژیکال و حملاتی برای جهش ژنتیکی از پروژه زامبیزاسیون استفاده کند. هرچه هست، فعلا آمریکا و متحدانش جنگی را انتخاب کرده اند که به زیرساخت های جوامع لطمه نزد. برعکس همیشه که از استراتژی "زمینِ سوخته" بهره می بردند. به هر صورت توازن جمعیت و بدهی کلانِ کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه با الگوهای لیبرالیستی، فقط یک پاسخ برای چنین بحران هایی دارند؛ کشتار و نابودی.

لیبرالیسم و اقتصاد کپیتالیستی بی تحمل و دست به اسلحه است. اگر افزایش تولید گندم باعث کاهش قیمت آن شود، گندم ها را به دریا می ریزند. اگر تولید مرغ مازاد باعث کاهش تولید شود، مرغ ها و جوجه ها را می کُشند. حال آنکه میلیون ها نفر در جهان از فقر، غذایی برای خوردن ندارند. و اگر جمعیت جهان نتوانند برده ی لیبرالیسم باشند، کشته خواهند شد. لیبرالیسم فقط برده می خواهد. آیا ویروس کرونا آخرین قمار لیبرال دموکراسی خواهد بود؟

سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک

بخش سوم، جهان جدید

تکرار یک جمله را پس از شیوع کرونا در جهان، از سیاستمداران می شنویم؛ جهان بعد از کرونا دیگر به این شکلی که می شناسیم نخواهد بود.

شاید برخی فکر کنند که خودروهای پرنده، و روبات هایی با هوش مصنوعی و... وارد زندگی هایمان خواهد شد. اما ماجرا چیز دیگری است. کرونا قرار است فرصتی باشد برای حفظ جهان تک قطبی و یا یک خودکشی دست جمعی برای تمدن غرب. فرمانداران ایالت‌های مختلف آمریکا، خواستار جدایی هستند و انگلیس و اسپانیا در وضعیت بدی قرار دارند، هم انگلیس و هم اسپانیا جدایی طلب هایی دارند، مانند اسکاتلند و ولز و کاتالونیا.

موضوع گرما و نابود شدن ویروس کرونا، هم جوک دیگری است که ریشه در برنامه ریزهای سیاسی دارد، در واقع منظور سیاست مداران گرمای انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست  که می تواند تاثیر زیادی در آینده ژئوپولیتیک آمریکا داشته باشد.

آمریکا با تولید و توسعه کووید۱۹، در واقع جهان را وارد یک جنگ بیولوژیک کرده است و می خواهد با نابود کردن اقتصاد جهان، از فشار اقتصادی خودش بکاهد. بدهی رسمی ایالات متحده آمریکا به ۲۴تریلیون دلار نزدیک شده. مهم ترین گام در شناخت منبع یک تهدید، شناخت سود حاصل از آن است. اقتصاد فروپاشیده ی ایالات متحده چیزی برای از دست دادن نداشت، پس یک راه داشت تا از این همه بدهی خلاص شود. و آن یک جنگ جهانی بود. ایالت متحده با ویروس کرونا تمام جهان را سوار کشتی خودش کرد، تا زمانی که این کشتی غرق می شود، همه ی جهان را غرق کند.

سقوط قیمت نفت دیگر مشخصه این توطئه است. قیمت پایین نفت به نفع خریدارن آن است. و خریدارن نفت، مثل آمریکا و هم پیمانانش بیشترین سود را از کرونا ویروس می برند. حتی فرانسه هم فرصتی پیدا کرده تا از شر اعتراضات شنبه ها نجات پیدا کند.

هیچ راه دومی برای ابر قدرت بدهکار نمانده بود، جز استراتژی خودکشی دسته جمعی. این برنامه بدون حمایت و همراهی کشورهای دیگر قابل اجرا نبوده و نیست. و حتما مانند جنگ جهانی دوم، سی سال بعد، اعترافات عجیبی خواهیم شنید از کسانی که در این جنگ بیولوژیک نقش داشته اند.

جهان بعد از کرونا، جهانی است که؛ یا یک اروپا/آمریکای استعمارگر جدید خواهد داشت و یا یک آسیا/آفریقای قدرتمند و آزاد. نبرد بزرگ در پشت بحران کرونا در جریان است. نبردی برای نجات یک جهان بدهکار.

ادامه دارد،...

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

بخش دوم، دستور عمل کشتار

این که علم اقتصاد، ناکارآمد است، فقط به کشورهای توسعه یافته ختم نمی شود، کشورهای در حال توسعه و فقیر هم، اسیر همین مبانی نظری غلط هستند و چه بسا آسیب پذیرتر. خلق پول و بدهی سنگین، رکوداقتصادی و فساد مالی، ارمغان همین علم غلط بل مبانی فاسد است. برای مثال بنیان گذاران بانکداری نوین، نزول خورهای یهودی هستند و بنیان گذاران بورس قمار باز هلندی، جان لو. و همین مبانی فاسد است که علم اقتصاد را که در واقع در جهت تضمین منافع همین افراد و افکار طراحی شده، برای جوامع ناکارامد ساخته است. اما مشکل اصلی و جدی از جایی آغاز می شود که برای نجات اقتصادهای ورشکسته، راه کارهای به مراتب بدتر، اتخاذ می شود. کشتار جمعیت مزاحم، برای ایجاد توازن اقتصادی در جهان. دلار آمریکا مبنای اقتصاد جهان بود. بعد از بحران سال دوهزاروهشت میلادی جهان تصمیم گرفت که دلار را کنار بگذارد اما با فشارهای سیاسی و  نظامی و اقتصادی آمریکا بسیاری از کشورها نتوانستد این کار را بکنند. اما جریان حذف دلار از اقتصاد جهان شروع شد. حالا آمریکا وارد بحران توازن جمعیت از حیث جمعیت مصرف کننده دلار شده و به طور طبیعی کشتار انسان ها تبدیل به دستور عمل. طبق سند دکترین دفاعی ایالات متحده که توسط وزارت دفاع ایالات متحده منتشر شده و به دستور عمل اقدام تبدیل شده است. یکی از راه کارهای کم کردن جمعیت جهان حمله بیولوژیک است. آمریکا به لحاظ عدم توازن جمعیت هم در داخل کشور مشکل دارد و هم در کل جهان. پس باید کشتار جهانی به راه بیاندازد. جهت یادآوری باید بنویسم که ایالات متحده در پروژه های زیادی دست به کشتار  مردم سرزمین خودش زده، از جمله در پروژه حمله به برج های مرکز تجارت جهانی در یازده ستامبر، یا پروژه ام_کی_اولترا که هزاران نفر مرده و یا دیوانه شدند.

ادامه دارد...

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک/ سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک/ سهیل سلیمی 

بخش اول، اقتصاد بدهکار 

توازن جمعیتی یا تعادل جمعیتی شاید مهمترین مئلفه در برآوردهای اقتصادی باشد. اقتصاد کلان رابطه مستقیمی با جمعیت دارد. توان اقتصادی یک کشور در رابطه مستقیمی با جمعیت آن دارد. جمعیت بالای تلاشگر و کارآفرین و مولد، اقتصادی پویا و قدرتمند را ایجاد می کند، اقتصاد وابسته به چنین جمعیتی هم ناگزیر باید تولیدکننده و مولد باشد. در چنین شرایطی درآمد خالص و ناخالص بالاست و رفاه نسبی برای تمام آحاد مردم وجود دارد. اما این مدل در فرض قابل اجراست. زیرا مردم به دلایل گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و روانشناختی هرگز آنگونه که باید، با برنامه های اقتصادی کلان همراه نمی شوند و از طرف دیگر برنامه های اقتصادی هم که بر مبنای علم اقتصاد، که به گفته ی ژوزف استیگلیتس سقوط آزاد کرده و عملا شکست خورده است، کارایی لازم برای ایجاد تحول پایدار اقتصادی را ندارند. شکست های پی در پی اقتصاد در تمدن غرب، اروپا و آمریکا، فقط در بیست سال اخیر، تریلیون ها دلار به اقتصاد جهان ضربه زده است و میلیون انسان بی گناه را در اروپا و آمریکا بی خانمان کرده است. تمدن غرب هم با توجه به دکترین استعماری اش برای جبران این حجم از زیان، دست به جنگ افروزی و اشغال کشورهایی می زند که دارای منابع ارزشمند طبیعی هستند و با غارت و دزدی دارایی های کشورهای دیگر خود را حفظ می کند. اما توازن جمعیتی نسبت به توان اقتصاد، همچنان مهمترین معضل کشورهای توسعه یافته است. باراک اوباما می گفت ایالات متحده بیش از پنجاه میلیون نفر بی خانمان دارد، این حرف را برای دلسوزی آنها نمی گفت. این حرف یعنی پنجاه میلیون نفر که دولت رسما توان رسیدگی به آنها را ندارد. آمار سازمان های مردم نهاد می گوید که از هر سه آمریکایی یکی در فقر به سر می برد. یعنی چیزی حدود صدوبیست میلیون نفر. یا فرانسه که با جمعیت بالای بیکار بیش از یک سال مردم هر شنبه در پاریس تظاهرات می کردند و اخراج های گسترده در ایرباس و سیتروئن هم نه تنها کمکی به توازن اقتصاد فرانسه نکرد بلکه آن کشور را گام به گام به یک اقتصاد فرو پاشیده نزدیک تر کرد. این یعنی توازن توان اقتصاد به نسبت جمعیت از بین رفته است. حتی دولت رفاه ژاپن هم، با بدهی چند تریلیون ین ی و جمعیت به شدت پیر به همین معضل گرفتار است.

ادامه دارد...