|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |
|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |

مرثیه خوانی برای لیبرال دموکراسی در مستند: کارخانه آمریکا . سهیل سلیمی

مرثیه خوانی برای لیبرال دموکراسی در مستند: کارخانه آمریکا . سهیل سلیمی

مستند کارخانه آمریکا محصول شبکه نتفلیکس می خواهد از ارزش های آمریکایی و صنعت آمریکا در دوران طلایی جنرال موتورز یک فیلم مستند حماسی بسازد که مایه های تراژیک دارد. اما نا خوآگاه تبدیل شده به روز شمار فلاکتبار کارگران آمریکایی که با حقوقی اندک و با سن های بالای چهل و پنج و حتی پنجاه سال مجبور به انجام کارهای سخت و طاقت فرسا هستند. فیلم مقایسه ای هم میان اقتصاد آمریکا و چین دارد که سعی می کند با برچسب برده داری چینی آن را به نمایش بکشد، که البته بسیار هم موفق است.

به نظرم این فیلم ناخوآگاه و شاید هم آگاهانه صنعت امروز آمریکا را در تعدادی تیتر درشت معرفی می کند.

1-      اقتصاد آمریکا ورشکست شده و امیدی بهبود آن با شرایط موجود نیست.

2-      مدیریت بنگاه های کلان اقتصادی در دست کسانی است که شناختی از بهروری ندارند.

3-      مدیران مشاغل و خصوصا کارخانه ها هیچ ایده ای برای عبور از بحران ندارند.

4-      شاید راه حل نجات در چین پنهان شده است.

5-      کارگران آمریکایی اغلب پیر هستند و در دورانی که باید بازنشستگی را تجربه کنند، برای حداقل های زندگی کارهای سخت و حقوق کم را می پذیرند.

6-      دولت آمریکا هیچ کمکی به قشر فرو دست نمی کند، جز وعده و قول های بی سرانجام. (درست مانند دولت اصلاح طلب تدبیر و امید در ایران.)

7-      ایجاد اتحادیه های کارگری بزرگ ترین مانع در برابر استفاده حداکثری از کارگران است.

8-      اگر کارگران برده داری نوین را نپذیرند اخراج خواهند شد.

9-      اعتراضات و تجمعات صلح آمیز، نمایشی است برای گول زدن کارگران و فشار بیشتر بر گُرده آنان.

10-  سواد و فهم جامعه کارگری آمریکا آنقدر پایین است که از کارگر چینی درس زندگی می گیرند.

11-  جامعه آمریکایی از آموزش و پرورش بسیار سطح پایینی برخوردار است. اغلب افراد، حتی مدیران بسیار نا آگاه و دور از منطق و علم صحبت می کنند.

12-  تقریبا تمام مدیران به دلیل سطح نازل سواد نیاز به آموزش را در خود احساس می کنند. عمده این نیاز از آموزش های تک بعدی و تخصص گرایی صرف نشات می گیرد. و در واقع باید گفت تفکر کانالیزه شده منانع از جامع نگیری می شود

13-  مدیران آمریکایی فقط در رقصیدن و آواز خواندن از چینی ها بهتر هستند. که اشاره به ناکارامدی آنها دارد.

14-  بر خلاف آنچه گفته می شود، جامعه صنعتی آمریکا بسیار نامنظم و نا فرمان است.

15-  کارگر آمریکایی کم بازده و پُر توقع است.

16-  چین با بهره برداری از آموزه های کومونیستی از کارگران به مثابه سرباز بهرکشی می کند.

17-  کارگر چینی بدون تعلق خاطر به خانواده و فقط برای کشورش کار می کند. مصداق آن در فیلم؛ خانواده هایی هستند که سالی یک بار فرزند و همسرانشان را می بینند.

18-  سیستم های مدرن و روبوت ها بزودی جای کارگران خواهند گرفت.

19-  سرنوشتی سیاه در انتظار کارگران است.

این فهرستی که فیلم به آن اشاره می کند، در واقع پاشنه آشیل و نقطه ضعف اقتصاد ربا مبنای لیبرالیستی است. اقتصادی ربا مبنا، که گران کار می کند باید گران هم بفروشید و در نهایت گران هم بخرد. تخم مرغ فروشی که گران فروشی می کند، ابتدا سود خوبی می برد. اما وقتی برای مرغ هایش می خواهد دانه بخرد متوجه افزایش قیمت دانه می شود. زیرا دانه فروش متوجه شده که قیمت تخم مرغ در بازار افزایش یافته و باید جبران مافات کند. در این بین دستمزدها هم باید افزایش پیدا کند. و مشتری هم، همین سیکل را در جای دیگری تجربه می کند. و این چرخه ی غلط و کثیف که تنها به سود سرمایه دارن و گردن کلفت های اقتصاد است، آنقدر تکرار می شود تا جامعه را در بن بستی بنام رکودتورمی دفن می کند. استفاده از الگوی لیبرال دموکراسی در هر جای جهان صورت گرفته همین نکبت را به بار آورده است. متاسفانه این سیکل در کشور ما هم در حال انجام است. سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

بخش دوم، دستور عمل کشتار

این که علم اقتصاد، ناکارآمد است، فقط به کشورهای توسعه یافته ختم نمی شود، کشورهای در حال توسعه و فقیر هم، اسیر همین مبانی نظری غلط هستند و چه بسا آسیب پذیرتر. خلق پول و بدهی سنگین، رکوداقتصادی و فساد مالی، ارمغان همین علم غلط بل مبانی فاسد است. برای مثال بنیان گذاران بانکداری نوین، نزول خورهای یهودی هستند و بنیان گذاران بورس قمار باز هلندی، جان لو. و همین مبانی فاسد است که علم اقتصاد را که در واقع در جهت تضمین منافع همین افراد و افکار طراحی شده، برای جوامع ناکارامد ساخته است. اما مشکل اصلی و جدی از جایی آغاز می شود که برای نجات اقتصادهای ورشکسته، راه کارهای به مراتب بدتر، اتخاذ می شود. کشتار جمعیت مزاحم، برای ایجاد توازن اقتصادی در جهان. دلار آمریکا مبنای اقتصاد جهان بود. بعد از بحران سال دوهزاروهشت میلادی جهان تصمیم گرفت که دلار را کنار بگذارد اما با فشارهای سیاسی و  نظامی و اقتصادی آمریکا بسیاری از کشورها نتوانستد این کار را بکنند. اما جریان حذف دلار از اقتصاد جهان شروع شد. حالا آمریکا وارد بحران توازن جمعیت از حیث جمعیت مصرف کننده دلار شده و به طور طبیعی کشتار انسان ها تبدیل به دستور عمل. طبق سند دکترین دفاعی ایالات متحده که توسط وزارت دفاع ایالات متحده منتشر شده و به دستور عمل اقدام تبدیل شده است. یکی از راه کارهای کم کردن جمعیت جهان حمله بیولوژیک است. آمریکا به لحاظ عدم توازن جمعیت هم در داخل کشور مشکل دارد و هم در کل جهان. پس باید کشتار جهانی به راه بیاندازد. جهت یادآوری باید بنویسم که ایالات متحده در پروژه های زیادی دست به کشتار  مردم سرزمین خودش زده، از جمله در پروژه حمله به برج های مرکز تجارت جهانی در یازده ستامبر، یا پروژه ام_کی_اولترا که هزاران نفر مرده و یا دیوانه شدند.

ادامه دارد...

بازی جنگ، در یک جنگ بیولوژیک. سینمای استراتژیک و استراتژی در سینما


در جهانِ استراتژی و استراتژیست ها، نبردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ، نظامی، فرهنگی و بیولوژیک ، همگی با یک پیش درآمد و مقدمه همراه هستند به نام؛ #بازی_جنگ. 
بازی جنگ سنجش دقت یک طرح استراتژیک برای یک نبرد موفق است. در عرصه نظامی معروف ترین بازی های جنگ، در واقع همین مانورهای نظامی است که گاهی در خبرها می بینید و می شنوید. قبلا در مورد بازی جنگ اقصادی، کتاب #جنگ_ارزی نوشته  #جیمز_ریکاردز را به دوستان معرفی کردم. تقریبا هیچ استثنایی وجود ندارد، طرح استراتژیک باید یکبار بازی بشود. اما وقتی استراتژی برای #جنگ_بیولوژیک طراحی میشود، از بین ده ها گزینه ی موجود برای نحوه اجرای آن، بهترین روش ساختن یک فیلم سینمایی است، نویسنده و کارگردان توسط مشاوران متخصص در جنگ های بیولوژیک توجیح میشوند و بعد جهانی را بازی میکنند که برایش توجیح شده اند. فیلم #شیوع دقیقا برای یک نبرد بیولوژیک علیه #چین ساخته شد و طبق همان سناریو، #کروناویروس یا #ویروس_کرونا در چین شیوع پیدا کرد. بی تردید، عدم توان مقابله نظامی و اقتصادی با چین، آمریکایی ها را به این نتیجه رسانده تا از طریق جنگ تمرین شده در فیلم "شیوع" اقتصاد چین را نابود کنند. کرونا یک #سلاح_بیولوژیک است. سهیل سلیمی
#سهیل_سلیمی #سهیل #سلیمی #استراتژی #جنگ_ارزی #جنگ_بیولوژیک #جنگ_جهانی_چهارم #کرونا_ایران Game_war#