ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
نویسنده: سهیل سلیمی
از میانه قرن بیستم، نظریه سایبرنتیک به عنوان علمی میانرشتهای در تبیین سیستمهای کنترل، بازخورد و ارتباطات انسان و ماشین پا به عرصه گذاشت. نوربرت وینر، پدر علم سایبرنتیک، این علم را ناظر بر الگوهای ارتباط و کنترل در موجودات زنده و ماشینها دانست. امروزه، با اوجگیری هوش مصنوعی، مفاهیم سایبرنتیک نه تنها جنبه نظری ندارند، بلکه به شکل ملموسی در بطن سیستمهای هوشمند و الگوریتمهای تولید محتوا بازتولید شدهاند.
سایبرنتیک بهواسطه تمرکز بر بازخورد، تطبیقپذیری و کنترل، بستر فکری و مفهومی مهمی برای توسعه هوش مصنوعی فراهم کرد. در واقع، الگوریتمهای یادگیری ماشین و شبکههای عصبی مصنوعی امروز، بازتابی از مفاهیم سایبرنتیکی هستند: سیستمهایی که از دادهها بازخورد میگیرند، الگوها را شناسایی میکنند و رفتار خود را اصلاح میکنند.
در این چارچوب، رسانهها نیز به عنوان سیستمهایی سایبرنتیکی قابل تحلیلاند. آنها داده (توجه، کلیک، پسندیدن، بازنشر) دریافت میکنند، از طریق الگوریتمها آن را پردازش میکنند و محتوای جدید تولید مینمایند—چرخهای که به طور فزایندهای توسط هوش مصنوعی تسهیل میشود.
گرچه هوش مصنوعی توانسته در عرصه تولید محتوا کارایی و سرعت را بالا ببرد، اما این توسعه، بدون تبعات نیست. در ادامه برخی از مهمترین آسیبهای این پدیده را مرور میکنیم:
با قدرت فزاینده هوش مصنوعی در تولید متن، صدا، تصویر و ویدیو، تفکیک میان محتوای واقعی و ساختگی دشوار شده است. فناوریهایی چون «دیپفیک» یا متون ماشینی که شبیه نویسندگان واقعی نوشته میشوند، نوعی بحران اعتماد به رسانهها پدید آوردهاند.
الگوریتمهای مبتنی بر هوش مصنوعی بر اساس بازخوردهای گذشته کار میکنند. اگر کاربری محتوایی خاص را بپسندد، سیستم محتواهای مشابه بیشتری به او ارائه میدهد. این پدیده که در سایبرنتیک با مفهوم بازخورد مثبت شناخته میشود، منجر به ایجاد "پژواکخانههای رسانهای" میشود؛ محیطهایی که در آن تنها صداهای موافق شنیده میشود و فرد از مواجهه با دیدگاههای متفاوت محروم میگردد.
هوش مصنوعی قادر به تقلید از سبکهای نوشتاری، بصری و صوتی است؛ اما در اغلب موارد، فاقد شهود، تجربه و بینش انسانی است. تکیه صرف بر تولید ماشینی محتوا میتواند به فرسایش خلاقیت، اصالت و روایتگری انسانی در رسانهها بینجامد.
اکوسیستم رسانهای امروز در دست چند پلتفرم بزرگ جهانی است که با استفاده از هوش مصنوعی، جریان اطلاعات را کنترل میکنند. این تمرکز قدرت، با اصول ارتباط آزاد و توزیعشده سایبرنتیک در تضاد است و موجب آسیبپذیری فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جوامع میشود.
برای فهم بهتر مسیر پیشرو، بازگشت به مفاهیم سایبرنتیکی ضروری است. سایبرنتیک نه تنها در درک نحوه کار سیستمهای هوش مصنوعی به ما کمک میکند، بلکه ابزار تحلیلی قدرتمندی برای نقد عملکرد رسانهها، الگوریتمها و ساختارهای قدرت در اختیار ما میگذارد.
هوش مصنوعی میتواند ابزار توانمندی برای تقویت خلاقیت انسانی و دسترسی عادلانه به اطلاعات باشد، اما تنها در صورتی که ما به نقش خود به عنوان کنترلگر آگاه در این سیستم توجه کنیم—نه صرفاً دریافتکننده منفعل محتوا.
مدیا سایبرنتیک و هوش مصنوعی
رابطه سایبرنتیک، هوش مصنوعی، و رسانه: کنترل و اعمال قدرت (سهیل سلیمی)
سایبرنتیک، به عنوان دانش کنترل و اعمال قدرت و ارتباطات در سیستمهای پیچیده، از زمان طرحشدن توسط نوربرت وینر، تحولات عمیقی را در عرصههای علمی، فناوری، و اجتماعی ایجاد کرده است. امروزه، با ظهور هوش مصنوعی و گسترش رسانههای دیجیتال، این دانش به سطحی بیسابقه از کاربرد و تاثیرگذاری رسیده است. در این نوشته، به بررسی رابطه سهگانه سایبرنتیک، هوش مصنوعی، و رسانه میپردازم و نشان میدهم که چگونه این ترکیب، به ابزاری قدرتمند برای کنترل و اعمال قدرت در جوامع مدرن تبدیل شده است.
سایبرنتیک و هوش مصنوعی: چارچوبی برای کنترل
سایبرنتیک بر مفهوم بازخورد (Feedback) و خودتنظیمی سیستمها تاکید دارد. هوش مصنوعی، با الهام از این اصول، سیستمهایی را طراحی میکند که قادر به یادگیری، تطبیق، و تصمیمگیری هستند. این سیستمها از الگوریتمهای پیچیده برای پردازش دادهها استفاده میکنند و با تحلیل رفتار کاربران، الگوهای کنترل را بهینهسازی مینمایند. برای مثال، شبکههای عصبی مصنوعی با شبیهسازی مغز انسان، توانایی پیشبینی و تاثیرگذاری بر رفتارهای اجتماعی را دارند.
رسانه به عنوان ابزار تلقین و کنترل
رسانهها، به ویژه در عصر دیجیتال، نقش کلیدی در انتقال پیامهای کنترلگرانه ایفا میکنند. با استفاده از هوش مصنوعی، رسانهها قادر به شخصیسازی محتوا و هدفگیری دقیق مخاطبان هستند. این فرآیند، که به "مهندسی رضایت" معروف است، از طریق تحلیل دادههای کاربران و ارائه محتوای متناسب با ترجیحات و باورهای آنها انجام میشود. برای نمونه، الگوریتمهای فیسبوک و گوگل با نمایش انتخابی اخبار و تبلیغات، میتوانند افکار عمومی را جهتدهی کنند. که در مجموع من این اعمال قدرت و کنترل از طریق رسانه را مدیاسایبرنتیک می دانم.
چرخه کنترل و اعمال قدرت
در این سیستم، یک چرخه دائمی بین سایبرنتیک، هوش مصنوعی، و رسانه وجود دارد:
1. **جمعآوری دادهها**: هوش مصنوعی با رصد رفتار کاربران در رسانههای اجتماعی، دادههای عظیمی را جمعآوری میکند.
2. **تحلیل و پیشبینی**: این دادهها برای شناسایی الگوهای رفتاری و پیشبینی تمایلات آینده استفاده میشوند.
3. **تلقین و کنترل**: رسانهها با استفاده از این تحلیلها، محتوایی را منتشر میکنند که باورها و رفتارهای مخاطبان را شکل میدهد.
4. **بازخورد و بهینهسازی**: نتایج این تاثیرگذاری، دوباره به سیستم بازگردانده میشود تا چرخه کنترل تقویت شود.
پیامدهای اجتماعی و اخلاقی
این رابطه سهگانه، پیامدهای عمیقی برای آزادی فردی و دموکراسی دارد. از یک سو، هوش مصنوعی و رسانهها میتوانند به بهبود خدمات و رفاه اجتماعی کمک کنند، اما از سوی دیگر، خطر تبدیل شدن به ابزارهای نظارت و دستکاری افکار عمومی را نیز به همراه دارند. مثال بارز این موضوع، استفاده از رسانههای اجتماعی برای تاثیرگذاری بر نتایج انتخابات یا ایجاد قطبیسازی سیاسی است.
نتیجهگیری
ترکیب سایبرنتیک، هوش مصنوعی، و رسانه، یک سیستم کنترل قدرتمند را ایجاد کرده است که همزمان هم فرصتها و هم تهدیدهایی را برای جامعه به ارمغان میآورد. درک این رابطه برای حفظ تعادل بین پیشرفت فناوری و حریم خصوصی افراد ضروری است. آینده این تعامل، به چگونگی تنظیم مقررات اخلاقی و قانونی برای استفاده از این فناوریها بستگی خواهد داشت.
سهیل سلیمی - مشاور رسانه ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران
این نوشته بخشی از سخنرانی من در کنفرانس فضای سایبر سال 1403 می باشد.
**کلمات کلیدی**: سایبرنتیک، هوش مصنوعی، رسانه، کنترل اطلاعاتی، مهندسی رضایت، نظارت دیجیتال، آزادی فردی.
The soundtrack of "Invisible Crime" was releas
.Sohail Salimi composed the soundtrack of "Invisible Crime" and this collection has sixteen songs The music of the "Invisible Crime" album was arranged by Keyvan Karimi
آلبوم موسیقی جنایت نامرئی منتشر شد.
سهیل سلیمی آهنگسازی آلبوم موسیقی جنایت نامرئی را انجام داده و این مجموعه دارای شانزده قطعه است. تنظیم موسیقی آلبوم جنایت نامرئی توسط کیوان کریمی انجام شده است.
ستند پرتره "شکارچی تانک" به کارگردانی سهیل سلیمی به زندگی سرهنگ رفیع غفاری میپردازد که در طول جنگ تحمیلی با منهدم کردن بیش از دویست تانک دشمن به شکارچی تانک معروف شد. تهیه کننده این مستند سید مازیار هاشمی است. این مستند از مجموعه مستند یونیفرم میباشد که مجموعهای از مستندهای پرتره از زندگی بزرگان ارتش جهوری اسلامی ایران است.