|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |
|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |

تشریح تحولات جهان پس از کرونا به روایت «جنایت نامرئی»

سینماپرس: مجموعه مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» (که عنوان آن به جنایت نامرئی تغییر یافته است) به روایت شیوع بیماری‌های بی حد و مرز مانند ویروس کرونا در سطح جهان می پردازد.


مجموعه مستند «جنایت نامرئی» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی «سهیل سلیمی» در قالب چهار قسمت ۵۵‌دقیقه‌ای ساخته می‌شود.

این مجموعه که تولید موسسه‌ فرهنگی هنری اندیشه‌ شهید آوینی است، تاریخچه‌ای از بیماری‌های فراگیر در سراسر جهان؛ از عهد باستان تا به امروز را روایت می‌کند و از این زاویه دریچه‌ای برای بررسی عمیق شیوع ویروس کرونا را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد. در این میان و با استناد به حقیقت تاریخ، نقش انکارناپذیر سردمداران سلطه‌گر برای همه‌گیری انواع بیماری‌های بی‌حد ومرز روشن می‌شود.

(جنایت نامرئی) «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» با نگاهی پژوهشی به دنبال نمایش جهان پس از کرونا است. جهانی که گستره‌ نفوذ این ویروس مرموز، موجب ایجاد شکل متفاوتی از زیست جامعه‌ بشری شده است تا جامعه‌شناسان و روان‌شناسان و تحلیل‌گران انسان‌شناسی، جهان را به پیش و پس از کرونا تقسیم نمایند. اما در پس همه‌ تحلیل‌ها، دریچه‌ای تازه از طریق بررسی تاریخ شیوع بیماری‌های همه‌گیر نمایان می‌شود، وقتی بیماری راهی برای ریشه‌کن سازی جمعیت جهان و سیطره بر مردمان کشورها به حساب می‌آید. از این رو، روایت تاریخی این مستند فراتر از شرح ناگواری‌های جهان تازه‌ی کرونایی است.

مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» براساس اسناد تحقیقاتی به این نتیجه می‌رسد که دلیل لشگرکشی‌ها را باید از طریق مناظر دیگری جست، وقتی که بسیاری از جنگ‌افروزی‌ها با اهداف غیرنظامی انجام می‌شود و با بررسی ماهیت پلید استکبار جهانی، درمی‌یابیم که مداخله در توازن جمعیتی کشورها از طریق بیماری‌ها، قدمتی چند هزارساله دارد.

مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» به تصرف جهان به واسطه‌ی «کرونا» می‌پردازد، جایی که مرور تاریخ و ردیابی شیوع بیماری‌های کُشنده نشان می‌دهد که چگونه استعمارگران از این طریق به دنبال توازن جمعیت برای کسب منافع مورد نظر خود هستند. این مستند متفاوت، تولید موسسه‌ فرهنگی هنری اندیشه‌ شهید آوینی است که برای پخش از صداوسیما آماده می‌شود.

تاکتیک "تیربارن کامنتی" در شبکه‌های اجتماعی

خُرده مقاله‌ای پیرامون تاکتیک "تیربارن کامنتی" در شبکه‌های اجتماعی، خصوصا اینستاگرام

نویسنده: سهیل سلیمی  فیلمساز و متخصص مطالعات استراتژیک و مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران

تاکتیک "تیربارن کامنتی" در شبکه‌های اجتماعی

شاید این متن خیلی جنبه‌ی عمومی نداشته باشد و مخاطب اصلی آن افراد سرشناس، سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها باشند. اما دانستن این تاکتیک برای عموم افرادی که در فضای مجازی فعال هستند بسیار مهم و راه گشاست. برای بسیاری از افراد پیش آمده که وقتی موضع خاصی می‌گیرند با کامنت‌های متفاوتی از طرف هواداران‌شان مواجه شوند. گاهی کامنت‌های خوب و محبت‌آمیز و گاه بد و ناامید کننده، البته به فرمایش حضرت مولا علی ع در هر دو حالت فرد نباید خودش را ببازد و از تحسین دیگران مغرور یا از تحقیر آنها احساس یاس کند. اما برای کشور ما که اساساً زیر حملات گسترده و بی وقفه‌ی دشمنان ایران قرار دارد، این کامنت‌ها مانند رگبار گلوله‌ی تیربار ام61 وُلکان عمل می‌کند، و متاسفانه در این پنج شش سال اخیر شاهد بوده‌ایم که بسیاری از سلبریتی‌های ما از این گلوله باران جان سالم به‌در نبرده، و مسیر حق را گم کردند. به طور کلی این "تیربارن کامنتی" با سه نوع محتوای روان‌شناختی تهیه و علیه اهداف استفاده می‌شود.

مرحله‌ی اول؛ کامنت‌های توهین‌آمیز. این کامنت‌ها با هدف عصبانی کردن و بهم ریختن تعادل روانی فرد نوشته می‌شوند. در این مرحله اکثر کامنت‌ها فحش و ناسزاهای رکیک و ناموسی است و کلمات و صفت‌هایی بسیار بی‌شرمانه، تا هر چقدر هم که فرد سعه‌ی‌صَدر داشته باشد و به روی خودش نیاورد، باز از درون دچار آشفتگی روحی و پریشانی در تصمیم‌گیری شود.

مرحله‌ی دوم؛ کامنت‌های شرمنده‌ساز. در این مرحله کامنت‌ها شکل مهربانانه و دلسوزانه بخود می‌گیرند و با جملاتی مانندِ؛ (از شما بعید بود چنین مطلبی را عنوان کنید!) یا (در شان شما نبود) و یا (از شما توقع نداشتیم) فرد را در شرایطی قرار می‌دهند که از کرده، یا گفته‌ی خود احساس شرمساری کند و کامنت‌های فوق را نوعی لطف نسبت به خود قلمداد نماید. در این مرحله که به مرحله‌ی شرمنده‌سازی شهرت دارد، فرد که با کامنت‌های توهین‌آمیز حس حقارت و عصبانیت را همزمان تجربه می‌کرده، از خودش خجالت می‌کشد که چرا موضعی گرفته یا مطلبی گفته که با نظر عام جامعه در تضادی این چنین قرار داشته، حال آنکه تمام این گلوله بارانِ کامنتی که گاه تا صدها هزار کامنت می‌رسد (با توجه به میزان شُهرت فرد) توسط چند ده نفر اتفاق می‌افتد و اساساً این کامنت‌ها و نگارنده‌هایش وزنی در جامعه ندارند یا در بهترین حالت وزن بسیار اندکی دارند. در این دو مرحله، فرد از نظر روانشناختی به مرحله‌ی پذیرش می‌رسد، زیرا از کرده‌ی خود پشیمان است و به دنبال مَفری برای رهایی می‌گردد اما از آنجا که این حملات با هدف ناتوان‌سازی و تنبیه فرد صورت می‌گیرد هرگز دارای گذاره‌هایی برای گفتگو و پرسش و پاسخ نیستند و هدف یا خواسته‌ی خود را با رویکردی کاملا دیکتاتور مابانه به هدف خود تزریق می‌کنند. فرد که پریشان و مستاصل شده ناگهان با کامنت‌های دیگری مواجه می‌شود.

مرحله‌ی سوم؛ کامنت‌های تهدید آمیز. در این مرحله کامنت‌ها به وضوح خشن هستند از تهدید به اسیدپاشی و چاقو زدن تا حمله به خانواده و خانه، و یا آتش زدن خودرو یا حتی تجاوز و تعدی و قتل. حالا که فردِ مورد هدف در استیصال کامل به سر می‌برد، تهدید او، هویتش را زیر فشار قرار می‌دهد و فرد خود را در لبه‌ی پرتگاهی می‌بیند که به زودی از آن فروخواهد افتاد، پس تصمیمات آنی برای حفظ آبرو یا جان خود می‌گیرد و عقب نشینی را بهترین راه‌حل تصّور می‌کند، غافل از اینکه همین عقب‌نشینی فوری و بدون تامل و تفکر، دقیقا هدف اصلی و نهایی این "تیرباران‌کامنتی" است. در موارد بسیاری هدفِ مورد نظر دیگر جرات ارائه نظر در رابطه با موضوعات مهم کشور و خصوصا حمایت از آرمان‌ها یا اهداف سرزمینی‌اش را از دست داده و سعی می‌کند با تغییراتی در سبک زندگی‌اش در شبکه‌های اجتماعی خود را شبیه جماعتی کند که زیر گلوله بارانِ چنین کامنت‌هایی قرار نمی‌گیرند، و احتمالا با خودش می‌گوید؛ خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!.

این سه مرحله یعنی توهین و تحقیر، شرمنده‌سازی، و ترساندن، در بلند مدت از فردِ موردِ هدف یک عاملِ بی‌جیره و مواجب ‌می‌سازد که حالا بی‌هیچ حمله‌ای، خودش پیش پیش برای تیم حریف، گل به خودی بزند و حتی از باورها و اعتقاداتش به طور کامل دست بکشد.

سهیل سلیمی


"جنایت نامرئی" به قلم و روایت سهیل سلیمی

مستند جنایت نامرئی در چهار قسمت و در موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی ساخته شده است و نویسندگی و کارگردانی آن ره عهده‌ی سهیل سلیمی بوده است. عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: قسمت اول: جهان در آشوب – قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول – قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری – قسمت چهارم: جنگ جهانی چهارم.

عوامل تولید این اثر عبارتند از:

مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی / راوی: منوچهر زنده دل.

خرمشهر امروز

خرمشهر امروز

این مستند به ساختار معماری شهر زیبای خرمشهر در دوران پس از جنگ تحمیلی نگاهی تحلیلی دارد، تهیه کنندگی این مستند را برادران ارجمندی به عهده داشته اند و سهیل سلیمی کارگردانی و تدوین آنرا انجام داده است.

لینک تماشای فیلم در آپارات:   https://www.aparat.com/v/b79Ly

حاکمیت واحد جهانی و نظم نوین جهانی

حاکمیت واحد جهانی  و نظم نوین جهانی یعنی مرگ لیبرال دمکراسی

هوالحکیم

بر خلاف ادعای لیبرالیسم و دموکراسیِ تمدن غرب، لیبرال دموکراسی از تنوع و آزادی اندیشه بیزار است. لیبرال دموکراسی اندیشه را به بند می کشد و کنترل می‌کند و همه را یک شکل می خواهد. (هرچند امروزه از معنای خود این واژه هم دیگر معنایی نمانده و انگار لیبرالیسم و سوسیالیسم درهم مشغول کنترل اجتماعی هستند.) شاید تنوع فشن شوهای رنگارنگ عقل از سر خیلی ها ببرد و تکنولوژی های جورواجور  حسابی چشم‌ها را از حدقه درآورد، اما اندیشه افسار زده تنها به یک چیز می‌تواند بیاندیشد، لذت جوییِ بدون حد. هر فکری که مُقوم این فکر باشد می تواند بسط یابد. از لذت فضانوردی تا لذتِ بیابان نوردی. اندیشه ی لذت جویانه ی تحت کنترل. جهانِ کنترل شده ی خالی از انسانیت. جهان پروتکل های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی. انسانِ عصرِ مدرن سال هاست که ماسک های این پروتکل‌های لیبرالیستی را بر ساحت اندیشه اش زده است. این ماسک‌های گوناگون که از طریق شبکه های آموزشی و فرهنگی و تربیتی در جهان نهادینه می شوند، در واقع به دنبالِ ایجاد حکومتی برای نظم نوین جهانی هستند. انسانِ محکوم به مصرف‌گراییِ لذت جویانه و نظمی که از کنفراس بیلدربرگ و داووس سرچشمه می گیرد و با بازوهای اجرایی سازمان ملل اجرا می‌شود. جهانِ ماسک‌های ایدئولوژیک، و جهان کنترل شده‌ی مرموز امروز را بوجود آورده اند. چه زمانی ماسک‌های ذهن مان را بر خواهیم داشت؟

عنکبوت‌هایی با اندیشه‌های گاوی به سمت فرش قرمزِ جشنواره‌ها

عنکبوت‌هایی با اندیشه‌های  گاوی به سمت فرش قرمزِ جشنواره‌ها
هوالحکیم
امام کاظم علیه ‏السلام می فرمایند:
إِنَّ الزَّرعَ یَنبُتُ فِى السَّهلِ وَلایَنبُتُ فِى الصَّفا فَکَذلِکَ الحِکمَةُ تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَواضِعِ وَلا تَعمُرُ فى قَلبِ المُتَکَبِّرِ الجَبّارِ، لأِنَّ اللّه  جَعَلَ التَّواضُعَ آلَةَ العَقلِ وَجَعَلَ التَّکَبُّرَ مِن آلَةِ الجَهلِ؛
زراعت در زمین هموار مى روید، نه بر سنگ سخت و چنین است که حکمت، در دل هاى متواضع جاى مى گیرد نه در دل هاى متکبر. خداوند متعال، تواضع را وسیله عقل و تکبر را وسیله جهل قرار داده است.
ضمن سلام و تسلیت خدمت امام زمان عج برای اهانت صورت گرفته به ساحت مقدس امام رئوف چند جمله ای برای اهل فهم و معنا تقدیم میکنم. 
بی تردید عنکبوت‌های مقدس عقل های به یغما رفته ای هستند، که با طناب پوسیده لیبرالیسم و سوسیالیسم و ده‌ها ایسم دیگر به چاه افتاده اند. طناب پوسیده ی متفکرانی که در اوج اندیشه های پوشالی شان یا خودکشی می کنند، یا غرق در الکل و تنهایی و فساد، افکار متعفن شان را بگور می برند. و چه بدبخت برخی از این موجودات دوپایی که، پا جای پای آنها می‌گذارند و چه بسیار متکبر که اندیشه ای در مغزهای کوچکِ زنگ زده شان وجود دارد و متفخر به مدال سلبریتی هستند و همچون گاوهای اسپانیایی دیوانه ی دیدار فرش قرمزِ جشنواره‌هایی که به حماقتشان در  عقل فروشی جایزه می دهند نه به هنری که ندارند. 
این وقاحت و عادی شدنِ توهین به مقدسات و فرهنگ و باورهای ایرانِ عزیز محصول سال‌ها سکوت و مصلحت اندیشی مدیرانی ست که میز مدیریت شان مهمتر از فرهنگ جامعه بوده است. این ولنگاری مفرط نسبت به فرهنگ یک کشور در هیچ کجای جهان وجود ندارد. مسئولان آموزش عالی، فرهنگ و ارشاد و قوه قضائیه و دادگستری هیچ سیستم پایش محتوایی برای رسیدگی به جریان ضد ایرانی و ضد اسلامی خزنده در جامعه، ندارند که اگر داشته باشند با این اوضاع باید به حال آن سیستم خون گریست.
البته راه توبه باز است و خداوند ان شاء الله همه ما را هدایت کند. اما کم کاری مسئولان باید مورد بازخواست قرار بگیرد. چرا که نیش عقرب ذات پلیدش را نشان می دهد، ذات آنهایی که بی ترس و واهمه فریاد می‌زنند که اهل فلسفه ی شک هستند نه یقین، پس آنها برای توهین به باورها و اعتقادات انسان ایرانی هیچ حدی نمی‌شناسند و از هیچ توهینی هم دریغ نکرده و نمی کنند.
سهیل سلیمی

نادر طالب زاده حقیقتا، نادر بود

برای نادر:

نادر طالب زاده حقیقتا، نادر بود، نادر در سینما و تلویزیون و رسانه های ما، رویداد افق نو حرکت عظیمی بود که بسیاری از متولیان فرهنگی کشور حتی در فکرشان هم برگزاری آن غیر ممکن می نمود را یک تنه راه انداخت و جهان را به تماشای حقیقت ایران و اسلام نشاند. بی پرده و شجاع سخن گفتن را با برنامه عصر به تلویزیون بازگرداند و جرئت مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم را به قلب های ناامیدمان بازگرداند. روحش قرین رحمت حضرت حق تعالی باشد ان شا الله. سهیل سلیمی

بسیاری از وقایع مهم تاریخ انقلاب نادیده گرفته شدند

سینماپرس: سهیل سلیمی کارگردان سینما در آستانه سالروز رحلت جانگداز معمار کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و قیام خونین پانزدهم خرداد گفت: وقایع پر فراز و نشیب تاریخ انقلاب اسلامی می تواند به مثابه نقشه راهی برای آینده باشد اما متأسفانه سال های سال است که مدیران فرهنگی و هنری با بی توجهی مفرط به تاریخچه انقلاب اسلامی به آن جفا کرده اند و متأسفانه مدیر شجاعی که بیاید و کمک کند تا آثار انقلابی در سینما و تلویزیون تولید شوند وجود ندارد.

کارگردان فیلم سینمایی «فرشتگان قصاب» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: هر انسان آگاه و فهیمی می داند تاریخ انقلاب اسلامی در قالب آثار فرهنگی و هنری به ویژه در فیلم های سینمایی و سریال های تلویزیونی باید روایت شوند. متأسفانه سال ها است بسیاری از وقایع مهم تاریخ انقلاب نادیده گرفته شدند، شخصیت های مهم تاریخ انقلاب نادیده گرفته شدند و از آن ها هیچ بهره برداری برای تولید فیلم و سریال نشده است.

وی ادامه داد: نه تنها به تاریخ انقلاب اسلامی جفا شده که به دفاع مقدس، مدافعان حرم و شخصیت های مهم و اثرگذاری که طی بیش از ۴۳ سالی که از انقلاب اسلامی می گذرد برای این مملکت جانفشانی ها کردند در سینما و تلویزیون جفا شده است.

سلیمی خاطرنشان کرد: چرا شخصیتی مثل سردار سلیمانی که می تواند با رشادت ها و دلاوری هایش دستمایه تولید ده ها اثر سینمایی و تلویزیونی شود نادیده گرفته شده و هیچ کس در سینما و تلویزیون سمت وی نرفته است؟ چرا مدیران ما در مواجهه با شخصیت های بزرگ دست به عصا و محتاط راه می روند؟ این مدیران بالادستی هستند که باید حمایت مالی و فکری برای تولید فیلم های ارزشمند در خصوص این بزرگان کنند و نباید محتاط باشند.

این سینماگر با بیان اینکه سینماگران انقلابی مورد حمایت مسئولان نیستند تصریح کرد: سینماگر دغدغه مند و متعهد با ایده و فکر انقلابی موجود است اما از وی حمایتی نمی شود؛ برخی مدیران می ترسند با پرداختن به روایت های تاریخ انقلاب یا شخصیت های مهم به آن ها انتقاد شود که از زاویه درستی به آن شخصیت نپرداخته اند؛ این تفکرات مسموم و غلط است چرا که باعث می شود تاریخ انقلاب حداقل در سینما و تلویزیون به فراموشی سپرده شود.

سلیمی متذکر شد: با توجه به تغییرات شگرف مدیریتی در رسانه ملی امیدواریم که به زودی این معضلات برطرف شود اما مدیران سینمایی هم باید محتاط بودن شان را کنار بگذارند و با شجاعت و جسارت از فیلمسازان دغدغه مند و متعهد انقلابی برای تولید آثار در خصوص تاریخ انقلاب اسلامی و شخصیت های بزرگ آن حمایت کنند.

طبقه‌ی متوسط (کوتاه نوشت)

طبقه متوسط

در جامعه شناسی لیبرال جامعه در حالت نرمال دارای سه طبقه‌ی کلی است. طبقه‌ی ثروتمند، طبقه‌ی متوسط و طبقه‌ی فقیر. در هنر صنعت لیبرال هم طبقه‌ی متوسط جایگاه مهمی دارد. زیرا طبقه‌ی فقیر باید تمام عمر جان بکند و برای طبقه ثروتمند کار کند و طبقه ثروتمند محصول یا خدماتی را که از شیره ی جانِ طبقه‌ی فقیر مکیده به طبقه‌ی متوسط بفروشد. در واقع طبقه‌ی متوسط که معمولا آدم‌هایش شغل‌های کم دردسری هم دارند، بی خبر از طبقه ی پایین خود سودای بهتر زیستن دارد غافل از اینکه تلاش او برای زندگی مادی بهتر اغلب جیب طبقه‌ی ثروتمند را پر می‌کند تا خون طبقه‌ی فقیر را بیشتر بمکند. 

البته این رویکرد جامعه‌ی طبقاتی مطلوب نظر دین و عقل نیست، اما دولت‌ها همواره برای سرشاخ نشدن با طبقه‌ی ثروتمند از بهبود وضعیت طبقه‌ی فقیر طفره می‌روند و در مکاتب علم اقتصاد هم این رویکرد طبقاتی امری طبیعی و حتی لازم فرض می‌شود. در جهانِ رسانه ها هم همین نگاه قالب است. متاسفانه سینما و رسانه های ما هم اسیر همین رویکرد هستند و کمتر پیش می آید که اثری درخور درباره طبقه‌ی فقیر ساخته شود که به دور از سیاه نمایی و ذلت به داستان‌های آدم‌های این طبقه هم بپردازد و اغلب آثار زندگی طبقه‌ی متوسط را روایت می‌کند، طبقه‌ی متوسط یا بورژوا همه چیز را می‌خواهد داشته باشد ولو اگر تقلبی یا فیک باشد، یعنی اگر ساعت رولکس اصلی ندارد، یک کپی چینی هم خوشحالش می کند، پس می‌شود هر چیزی را که طبقه ثروتمند سوار بر موج تبلیغات برایش جذاب کند به او فروخت. در رسانه هم هر موجی که بیاید طبقه‌ی متوسط را با خود می‌برد. چه موج فیلم‌های سیاه باشد چه کمدی‌های دوزاری و پُر از متلک های زیر شکمی. مهم موجی است که راه افتاده. البته طبقه ی متوسط خودش لذت موج سواری را درک نمی کند و فقط خوب خیس می‌شود، زیرا او به مثابه‌ی تخته‌ی موج سواری است که طبقه‌ی ثروتمند رویش ایستاده. سهیل سلیمی

طمع جهان را نابود خواهد کرد

هوالحکیم. طمع جهان را نابود خواهد کرد. این حرف اصلی فیلم به بالا نگاه نکن است. 

به بالا نگاه نکن، فیلم بسیار خاصی است، یک فیلم سیاسی و شبه ضد کاپیتالیستی است که طعم کمدی با ادویه ی علمی تخیلی دارد. و تیغ تندی ست برای طمع انسان به بیشتر خواستن و بیشتر داشتن. داستان از این قرار است که دو دانشمند متوجه می شوند که شهاب سنگی قرار است با زمین بر خورد کند و کره ی زمین را نابود سازد.

 پس به سراغ رئیس جمهور ایالات متحده می روند تا او جلوی این اتفاق را بگیرد. اما او آنقدر محو جایگاه و خواسته‌های خودش است که اهمیتی به موضوع نمی‌دهد. با وجود ادله ی علمی اما کسی به آن ها توجه ندارد، اما با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری و طمع رسانه ها برای جذب مخاطب با داستانِ نابودی جهان آنها توسط رسانه هایی که به شدت به دنبال تحمیق مردم هستند، از دانشمند بدل به شومن می شوند و به برنامه‌های متعدد تلویزیونی دعوت می شوند. 

تصور اینکه انسان ها عموما و ثروتمندان به خصوص، به قدری طمع دارند که حتی به قیمت نابودی زمین می خواهند از آن شهاب سنگ پول در بیاورند خودش طنز تلخی ست که تا ساعت‌ها پس از پایان فیلم گریبان اندیشه ی آدمی را رها نمی کند. خصوصا وقتی می فهمیم شکستِ ماموریت حمله ی فضایی برای نابودی شهاب سنگ کاملا عامدانه بوده تا فردی که در فیلم شبیه استیوجابز طراحی گریم شده و دستِ راست رئیس جمهور آمریکاست بتوانند عناصر قیمتیِ روی شهاب سنگ را با تکنولوژی رباتیک استخراج کند. و طمع در نهایت زمین را نابود می کند. اگر جنبش ضد طمع یا همان جنبش نودونه درصد آمریکا را بتوان در یک قالبی مینیاتوری تصویر کرد، به بالا نگاه نکن، همان مینیاتور جذابی است که ارزش تماشا دارد. سهیل سلیمی


#به_بالا_نگاه_نکن

#طمع #سهیل_سلیمی #سهیل #سلیمی #نویسنده #کارگردان #مستندساز #فیلم #سهیلسلیمی 

#dont_look_up #stopthegreed

#soheilsalimi #soheil_salimi #soheil #salimi #director

مالیات علیه خمس و ذکات و صدقه

هوالحکیم. مالیات علیه خمس و ذکات و صدقه. یکی از پدیده‌هایی که سال‌هاست در دوگانگیِ اسلام حقیقی و اسلام دروغین مردم را با نظام جمهوری اسلامی ایران دچار چالش کرده، مقوله مالیات است. هرچند گرفتن مالیات یا همان باج و خراج حکومتی قدمتی دیرینه دارد، اما با ظهور اسلام و شعارهای برآمده از سینه‌ی جامعه‌ فرودست، همه چیز قرار شد بوی خدایی و بندگی بگیرد و بجای اجبار و تهدید، اختیار و شوق ثواب جایگزین شود. و در سه کلید واژه‌ی خمس و ذکات و صدقه متبلور بشود. مالیات در واقع پول توجیبی است که دولت‌ها به زور از مردم می‌گیرند، اما قسمت اسفبار ماجرا آنجاست که ثروتمندان که باید مالیات بیشتری بپردازند، خود اصلی‌ترین فروشنده کالا و خدمات به مردم هستند، آنها بازیرکی چندبرابر ارزش مالیاتی را که باید به دولت بپردازند در قالب افزایش قیمت و کاهش کیفیت و کمیت از مردم می‌گیرند و در واقع هیچ پولی از اصل دارایی‌اشان کسر نمی‌شود، در عوض مردمِ بخت برگشته باید دوبار مالیات بدهند، یکبار به جرم اینکه کار می‌کنند و نباید همه درآمدشان را خودشان استفاده کنند و یکبار دیگر در غالب بالا رفتن هزینه زندگی و کوچک شدن سُفرهایشان. شاید، شاید مالیات امری در جهت بهبود اوضاع جامعه تعریف داشته باشد، اما آنچه رخ می‌دهد فشار بر گُرده زندگی مردم است و ثروتمندتر شدنِ ثروتمندان. البته بسیار مهم است که خمس و ذکات و صدقه هم پس از دریافت توسط متولیان، برنامه‌ای برای مصرف صحیح و عام‌المنفعه داشته باشند، ورنه باز بار کجی خواهند بود دور از منزل مقصود. سهیل سلیمی

حضور کارشناسان ارشد مسائل استراتژیک در شورای عالی سینما ضروری است

مصاحبه سهیل سلیمی با سینماپرس

سلیمی: حضور کارشناسان ارشد مسائل استراتژیک در شورای عالی سینما ضروری است/ بی توجهی به سینمای استراتژیک غفلت است و باید از این سهل انگاری خارج شویم

سینماپرس: سهیل سلیمی کارگردان سینما در خصوص شأنیت و ویژگی های ضروری اعضای شورای عالی سینما گفت: سینما یکی از استراتژیک ترین رسانه ها در دنیای امروز است که اغلب کشورهای پیشرفته جهان از آن در راستای اهداف عالیه خود استفاده می کنند از این رو حضور کارشناسان ارشد مسائل استراتژیک در شورای عالی سینما ضروری است و این شورا باید در کنار چهره های خبره و برجسته سینمایی اعضایی در حوزه مسائل سیاسی و استراتژیک نیز داشته باشد.


کارگردان فیلم سینمایی «فرشتگان قصاب» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: احیای شورای عالی سینما اتفاق مبارکی است و به روند حرکت سینمای کشور کمک شایانی می کند چرا که رئیس جمهور به عنوان مقام اول اجرایی کشور مستقیماً وارد این مقوله می شود و می تواند دستورات کلیدی برای رشد و توسعه این هنر-صنعت صادر کند.

وی ادامه داد: بنده معتقدم اعضای شورای عالی سینما باید دارای یک تعادل باشند. همانطور که در تولید یک فیلم سینمایی فرم و محتوا در کنار هم دارای اهمیت هستند در شورای عالی سینما نیز باید ضمن حضور افرادی از بدنه سینما شامل تهیه کنندگان، فیلمنامه نویسان، بازیگران، کارگردانان و... افرادی را شاهد بودیم که نسبت به مسائل روز و استراتژیک آگاه باشند و بتوانند سینما را در مسیری درست هدایت کنند.

سلیمی در پاسخ به این سوأل که به عقیده شما شورای عالی سینما باید پرداختن به چه موضوعاتی را در اولویت و دستور کار خود قرار دهد اظهار داشت: بی توجهی به سینمای استراتژیک غفلت است و باید با دغدغه مندی از این سهل انگاری خارج شویم! بنده معتقدم اعضای شورای عالی سینما باید دغدغه مندانه در پی ترویج و گسترش سینمای استراتژیک باشند.

این سینماگر در همین راستا تأکید کرد: سینمای استراتژیک به معنای سینمایی جنگی و... نیست. ما در یک فیلم کمدی، خانوادگی و... نیز می توانیم مباحث استراتژیک کلان را بیان کنیم. منظور از سینمای استراتژیک درونمایه و کانسپت فیلمنامه ها است و این شورا می تواند با سیاست گذاری های مناسب کاری کند که سینماگران به سمت این نوع سینما گرایش ویژه تری پیدا کنند.

وی در پایان این گفتگو افزود: سینمای ایران امروزه سرشار از معضلات و مسائل مهم و اساسی است که من امیدوارم با تشکیل شورای عالی سینما بتوانیم بخشی از این مسائل را برای همیشه از بین ببریم و موجبات بالندگی و سرفرازی سینمای ملی کشورمان را در سطوح کلان بین المللی فراهم آوریم.


لینک خبر: مصاحبه سهیل سلیمی با سینماپرس سلیمی: حضور کارشناسان ارشد مسائل استراتژیک در شورای عالی سینما ضروری است/ بی توجهی به سینمای استراتژیک غفلت است و باید از این سهل انگاری خارج شویم

قانون ماری جوآنا | نگاهی به فیلم جنتلمن ساخته گای ریچی

قانون ماری جوآنا | نگاهی به فیلم جنتلمن ساخته گای ریچی

هوالحکیم. همیشه قبل از قانونی شدن هر پدیده ی ضدِ عقلانیتی، باید دید سود آن برای چه کسانی است و چه کسانی در واقع مدافع قانونی شدن آن هستند. قوانین عجیبی که بسیاری از عوام با شنیدن آنها، فقط شوک می شوند و غرغر می کنند. قوانینی که برای طراحان و کاسبان آن قوانین میلیارد ها دلار سود دارد. و طبیعتا آنها برای تامین چنین منافعی چقدر تبلیغات خواهند کرد. مانند قانونی شدن مشروبات الکلی و قوانین مربوط به نگهداری حیوانات و تهیه و توزیع غذای آنها، قوانین مربوط به قانونی شدن تجارت های جنسی و داروهای غیرقانونی و بسیاری از قوانین به ظاهر حقوق بشری، قوانین آزاد سازی حمل اسلحه،... همه و همه با استفاده از حماقت عوام و برای سوء استفاده ی حداکثری و درآمدهای نجومی، قانونی می شوند. و غم‌انگیز آنکه دولت ها از همین کسب و کار کثیف مالیات می گیرند تا مثلا رفاه اجتماعی ایجاد کند.

در بخشی از فیلمِ جنتلمن ساخته گای ریچی تجارت ماری‌جوانا و نحوه فعالتِ تولید کنندگان غیر قانونی ماری‌جوانا و آماده شدنِ شان برای فضای قانونی کسب و کارشان به زیبایی به نمایش در می آید. آیا تا بحال اندیشیده‌اید چه میزان از قوانین برای تسهیل کسب و کارهای کثیف وضع می شوند؟ سهیل سلیمی

ویدیو این متن را در هایلایت اینستاگرام ببینید
 @salimisoheil1

استعمار فرهنگی | به بهانه روز ملی مبارزه با استعمار

به بهانه روز ملی مبارزه با استعمار

هوالحکیم. استعمار، چیزی شبیه به آفتابپرست است، رنگ عوض می‌کند اما ذات آن عوض نمی‌شود. گاه با جنگ مستعمره می گیرد و گاه با مذاکره. اغلب جامعه با این دو گونه استعمار مقابله و مقاومت می‌کند، اما استعمار فرهنگی، آرام آرام قربانی می‌گیرد و تصرف می‌کند. قلب‌ها را می‌گیرد و مغزها را افسار می‌زند. جامعه ای که مستعمره فرهنگی شده آنقدر تحمیق می‌شود که خودخواسته تن به این استعمار می‌دهد و آنان که ماجرا را می‌فهمند حرف‌هایشان شنیده نمی‌شود و دلسوزی هایشان، به باد استهزاء گرفته می‌شوند. به گمانم باید در روزِ مبارزه با استعمار، به قیام علیه استعمار فرهنگی بیاندیشیم. سهیل سلیمی


کنترل جمعیت با واکسن

به بهانه اعتراضات گسترده در فرانسه به اجباری بودن زدنِ واکسن کرونا:
#کنترل_جمعیت_ با_ واکسن
یکی از فرضیه های مهمی که در جهان، پیرامون واکسن ِ این سلاح بیولوژیک "کرونا" وجود دارد، آن است که هدف از تهیه و تولید این سلاح، تزریق واکسن آن به صورت گسترده و در سطح جهانی است. یعنی در کنار تمام نقشه های استعماری و مخربی که در این جنگ بیولوژیک وجود دارد و قبلا مُفصل در وبلاگم به آنها پرداخته ام، در نتیجه گیری نهاییِ این جنگ بیولوژیک بین اَبَرطبقه ی، کنترل کننده جهان، و مردم، در چهارگوشه ی جهان، قرار است با تزریق واکسن به ایجاد تغییرات گسترده در دی ان آی انسان ها منجر شود. نکته ای که این موضوع را جدی می کند، آنست که و.ی.ر.و.س و واکسن آن هر دو بین سال‌های 2011 و 2014 در سازمان ثبت اختراعات ایالات متحده ثبت اختراع شده اند. پس چه دلیلی دارد که کل جهان دو سال برای کشف واکسن معطل ماننده اند، جز آنکه بخواهند، شرایط را طوری به وخامت بکشانند که مردم ناگذیر از دریافت واکسن شوند. سهیل سلیمی

#سهیل_سلیمی #سهیل #سلیمی #سهیل_سلیمی#نویسنده #سهیل_سلیمی_کارگردان #سهیل_سلیمی_فیلمساز #سهیل_سلیمی_استراتژیست #متخصص_استراتژی#متخصص_استراتژی_در_سینماورسانه #ویروس #سلاح_بیولوژیک #واکسن #توازن_جمعیت #توازن_جمعیت_با_سلاحهای_بیولوژیک #بنیاد_بیل_و_ملیندا_گیتس #راکفلر #دارپا #ابرطبقه #جنگ_جهانی_چهارم

جامعه این گونه است که ما می گوییم!

جامعه این گونه است که ما می گوییم!

هوالحکیم. هنرمند محصول جامعه ای است که در آن زیست می کند. اگر هنرمند آمریکایی فیلم از خیانت های خانوادگی و خصوصا خیانت زنان می سازد، می بیند و می داند که طبق آمار رسمی، از هر ده زن آمریکایی شش زن بعد از ازدواج روابط نا مشروع با مردان دیگر دارند. البته آمار غیر رسمی بیش از این است. یعنی وقتی آن هنرمند در مهمانی خانوادگی شرکت می کند، می داند از هر ده زنی که در آن مهمانی کنار او می خورند و می آشامند، شش نفرشان با اطلاع یا بدون اطلاع همسرانشان روابط نامشروعی داشته و دارند. پس آن سینماگر می تواند مدعی باشد که مثلا فیلمِ "پیشنهاد بی شرمانه" قصه اش از دل اجتماع گرفته شده و اگر معترضی وجود داشته باشد، فردی ناآگاه، یا سانسورچی واقعیت است.
اما آیا وقتی فیلمسازان ایرانی، فیلم هایی از روابط نامشروع زنان می سازند هم با همین آمار استدلال می کنند. یعنی وقتی در جمع مهمانی خانوادگی هستند، و به صورت زنان خانواده شان نگاه می کنند از هر ده نفر، شش نفرشان را در جدول آنان زنان قرار می دهند و باورشان بر داشتن روابط نامشروع زنان شوهردار خانواده شان با دیگران است؟ به هر حال مدل اولیه برای هر هنرمندی خانواده خودش است. یا استدلال آنها فقط اخبار زرد روزنامه ها و مجله های زرد است؟
اگر می گویند که مگر فرزندان خودتان را نمی بینید، باید پرسید که مگر شما فرزندانتان را چگونه تربیت کرده اید؟ مشروبخوار و الکلی؟ معتاد؟ یا غرق در مشکلات جنسی، همچون شخصیت های فیلم هایتان؟
به هر حال وقتی من به جامعه ی اطرافم می نگرم، زنان را عفیف و پاکدامن می بینم، بچه ها را بازیگوش اما معصوم و خانواده ها را مهربان و همراه با همه مشکلات مادی که دولتِ مورد حمایت همان فیلمسازان بر آنها تحمیل کرده است. آنها به دنبال موارد استثنایی می گردند و بعد آن را جامعه می نامند. هرچند جامعه، آرمانی و مطلوب نظرِ غایت انسانی ما نیست، اما آن جهنمی هم که آنها تصویر می کنند هم نیست، هنوز دست بالا، با انسان های سالم و حلال زاده است. پس جامعه ای که آقایان از آن دم می زنند، یا وجود خارجی ندارد و یا فضای زیستی لوکال و محدود خودشان است که آن را به کل ِجامعه نسبت می‌دهند، مانند شهرک های خاص و محله های ویژه ای که در آن زیستِ خود را رقم زده اند، که در این صورت حدیث نفس است و حال و روز زندگی های خودشان. پس جامعه بهانه است برای فریاد آن حدیث نفس و هنر بازیچه ای برای قالب گیری از آن خیالات موهوم. البته اگر فیلمساز دروغگو نباشد و جامعه را سپر بلا نکند، گفتن قصه از استثناها اتفاقی دراماتیک و هشدار دهند است.

اما شجاعت می خواهد و البته صداقت، که پشت واژه ها پنهان نشود و مردانه بگوید که می خواهد قصه ای هنجار شکن بگوید تا جامعه را از بن بست های فرهنگی و اجتماعی برهاند. اما حدیث نفس سوار است بر این روایت، عقلانیت مرده و شهوتِ رویای دروغ، سراپای هنرمند را فرا گرفته و هر چه می سازد، محصولی ست کثیف که او را غرق می کند در چاهی که هر آن با هر اثرش عمیق و عمیق تر می شود. که این تعمیق آن به آن به دلیل انحرافی ست که در جامعه ایجاد می کند و با نفسی که با هنر او به یغما می رود، چاه او عمیق تر می شود. البته نابودی روح و نفس خود او اصلا مهم نیست که انتخاب خودش است. اما زخمِ کاری که بر پیکر فرهنگ و اجتماع ما از این آثار می نشیند و گمراهی جامعه، مدعی العموم را می طلبد تا از حیثیت زنان و مردان ایران زمین جانانه دفاع کند. خدا همه ما را به راه راست هدایت کند، ان شاء الله. سهیل سلیمی 22تیر1400

عکس های افسرده


هنرِ تصویرگر، به شدت در گرو روحیه هنرمند است. وقتی عکس هایی را که در هشت سالِ گذشته گرفته ام می بینم، متوجه می شوم که ناخودآگاه در دوران سیاهِ دولت دکتر روحانی، تمام عکس هایم افسرده هستند و سیاه و نا امید. اینکه هنر و هنرمند امروز در کشور ذلیل است و بجایش سلبریتی ها در حال جولان، حاصل نگاهِ فرهنگِ لیبرالستی است که دولت هشت سال تمام در آن دمیده. به حال هنر و فرهنگ ایران باید گریست که متولیان، خود مُخربان آن هستند. سهیل سلیمی



دسته ی چهارمی سِمج

دسته ی چهارمی  سِمج

گفت: شهید باکری می گفت؛ جنگ که تمام شود، رزمنده ها سه دسته می شوند. گروهی سرخورده و پشیمان می شوند، گروهی غرق در نوستالژی جنگ می شوند، و گروهی به جبران دوران جنگ به دنیا می چسبند و پول درآوردن. اما من به دسته ی چهارمی، می اندیشیدم که از جامعه طلبکار نیست، دنیاگرا نیست و مبارزه برای احقاق حق در برابر باطل را جنگی ابدی و ازلی می‌داند. 

وقتی مستند پرتره ی مسعود ده‌نمکی را ساختم، نام مستند را با همین توجیه "دسته ی چهارم" گذاشتم. او در جنگِ بین حق و باطل محکم ایستاده، هنوز پشت خاکریز و سنگر، پشت سلاحش نشسته و اباطیل را هدف گرفته، اسلحه اش فیلم است که این بار با دادستان فشنگ گذاری اش کرده. دادستان، دادی ست که در گلوی خیلی های ما بغض کرده بود و مسعود عزیز، فریادش کرد. اگر پیشاپیش به آن می تازند و نقد مغرضانه می کنند، می خواهند از اربابان گردن کلفت و پدرخوانده های رانت‌خوارشان دفاع کنند.

اما این دسته چهارمی سمج، برای حق مردم، دکوپاژِ عادلانه می کند و میزانسنِ حق می چیند و دیالوگ های بغض آلودِ ماندگار می نویسد.

چرا پول چاپ نکنم؟ A brief analysis of the Money Heist series تحلیلی کوتاه بر سریال سرقت پول ?Why not print money

سریال اسپانیایی سرقت پول، با سوژه ای بکر و جذاب، بسیار قابل تحسین ساخته شده است. ریتم بالا، بازیگران خوب، طراحی صحنه و تدوین و کارگردانی مناسب و موسیقی خوب، همگی دست به دست هم داده اند تا  یک اثر بسیار جذاب ساخته شود. اما فارغ از سوژه خوب و درام قابل قبول، زیر متن یا همان محتوای این سریال مهم است. زیر متن و محتوایی که به صراحت کلاهبرداری بانک دارها و اقتصاد لیبرالیستی را به تصویر می کشد. سوال اصلی فیلم که باید با تمام وجود به آن فکر کرد این است: چرا بانک می توانند روی کاغذ، تصویری چاپ کنند و نام آن را پول بگذارند، اما مردم عوام چنین امکانی ندارند. پشت این چاپ پول، هیچ ارزشی نهفته نیست. هیچ پشتوانه ای وجود ندارد و هیچ تلاشی صورت نمی گیرد، فقط رول های کاغذ وارد دستگاه چاپ می شوند و با شکل و اندازه ای بنام پول خارج می شوند. سریال سرقت پول، موفق ترین اثری است که توانسته این مفهوم را در ذهن مخاطب جای دهد. واقعا چرا دولت ها و بانک دارها می توانند، پول چاپ کنند و تمام حاصل زحمت مردم را بخرند، و خود مردم اگر پول چاپ کنند، مجرم شناخته می‌شوند. چرا؟   سهیل سلیمی

The Spanish series Money Heist (La Casa de Papel), with a pristine and attractive subject, is highly admirable.  High rhythm, good actors, good stage design and editing and good music all go hand in hand to make a very attractive work.  But regardless of the good subject and acceptable drama, the subtitle or the content of this series is important. The subtext and content that explicitly depicts the fraud of bankers and the liberal economy.  The main question of the film that should be thought about wholeheartedly is: why can banks print a picture on paper and name it, but the common people do not have such a possibility. There is no value behind this printing of money.  There is no backing and no effort is made, only the rolls of paper enter the printing press and come out in a shape and size called money.  Money theft series is the most successful work that has been able to place this concept in the minds of the audience.  Really, why can governments and bankers print money and buy all the people's hard work, and the people themselves are guilty if they print money.  Why?  Soheil Salimi Director of Butcher Angels

کدامش را داریم؟حکیم فیلمساز یا فیلسوف فیلمساز

 کدامش را داریم؟حکیم فیلمساز یا فیلسوف فیلمساز، بی تعارف هیچ کدامشان را نداریم

در جهان سینما، فیلمسازان با توانمندی های متفاوتی از هم تفکیک می شوند، برخی فیلمهای اجتماعی خوبی می سازند و برخی فیلم های کمدی خوب. برخی فیلمهای اکشن و جنگی خوبی می سازند و برخی درام های عاشقانه را به زیبایی تصویر می کنند. اما فیلمسازهایی که در هر سبک و سیاقی، فیلم خوب می سازند انگشت شمارند. این فیمسازهای انگشت شمار بغیر از جهان بینی خاص، که هر کارگردان خوبی باید داشته باشد، دارای منظومه فکری دقیق و فلسفی هستند که ردپای آن را می توان در تمام آثارشان دید. بزرگانی چون اسپیلبرگ، نولان، اسکات، اسکورسیزی، استون،... از این منظومه فکری بهره مند هستند و همچون فیلسوفی، در هر اثر خود، جهانی را که در فیلم قبلی ساخته اند کامل می کنند. در واقع هر فیلمی که می سازند قطعه ای از یک پازل بزرگ است که فیلم به فیلم کامل تر می شود. و طبیعی است که آثار مهم هالیوود را اغلب این ها می سازند. اما در کشور ما آثار بزرگ را کسانی می سازند که دارای منظومه فکری خاصی نیستند و هیچ نگاه فلسفی خاصی ندارند. شاید آثار موفقی ساخته باشد، اما هیچ جهانی را از کنار هم قرار دادن آثارشان نمی شود تصویر یا تصور کرد. متاسفانه سرنوشت سریال موسی ع به این سمت در حرکت است و انتخاب جناب آقای حاتمی کیا  همان قدر اشتباه است که انتخاب جناب مجیدی برای فیلم "محمد ص". یادم هست که اولین بار که خبر ساخت فیلم محمد ص را توسط جناب مجیدی شنیدم بدون لحظه ای غفلت گفتم که این انتخاب بسیار غلطی است هم نویسنده و هم کارگردان بسیار توانمند و مشهور هستند، اما نه برای اثری با این عمق و اهمیت. آثاری این چنین نیاز به توانمندی هایی فراتر از فیلمسازی دارد. حکیم فیلمساز باید محمد ص را می ساخت، همانطور که فیلسوف فیلمسازی "نوح ع" را ساخت، با آن جهان بینی و فلسفه ای که البته بنده قبولش ندارم، اما فلسفه دارد و فلسفه ی بسیار عمیقی هم دارد. فیلم "خورشید" آقای مجیدی خیلی خوب درآمده چرا که امتداد همان آثاری است که جهان ذهنی کارگردان به آن باور دارد، اما فیلم محمدص واقعا در حد یک فیلمساز متوسط رو به پایین است. امروز هم می نویسم برای نگرانی ام از سریال موسی ع. ای کاش جناب آقای حاتمی کیا خودش از این پروژه کناره بگیرد و به همان جهان ذهنی "چ" و "آژانس شیشه ای" و "بادیگارد" اکتفا کند. سهیل سلیمی

آه کشم تا معراج

آه‌کشم تا معراج

|  کارگردان: سهیل سلیمی   |    تهیه‌کننده: احمد اکبرنژاد    |   شاعر: صابرخراسانی  |

برای تماشای ویدیو لطفا روی تصویر زیر کلیک کنید:


مصاحبه اختصاصی سهیل سلیمی با خبرگزاری تسنیم، پیرامون فرصت ها و چالش های اکران آنلاین فیلم های سینمایی

سهیل سلیمی:  اکران آنلاین فیلم‌های سینمایی در کشور فرصتی استثنایی برای شکستن قواعد و قواره‌های رانتی در سینمای ایران است

مصاحبه اختصاصی سهیل سلیمی با خبرگزاری تسنیم، پیرامون فرصت ها و چالش های اکران آنلاین فیلم های سینمایی

کارگردان فیلم سینمایی «فرشتگان قصاب» می‌گوید که اکران آنلاین فیلم‌های سینمایی در کشور فرصتی استثنایی برای شکستن قواعد و قواره‌های رانتی در سینمای ایران است.

  • ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۹

خبرگزاری تسنیممحمد خاجی: اکران آنلاین فیلم‌های سینمایی در بستر پلتفرم‌های پخش آنلاین، از جمله پدیدارهای تازه‌ای است که در پی شیوع و فراگیری ویروس کرونا در کشور به اجرا درآمده است. از زمان اجرای این طرح که با اکران فیلم سینمایی«خروج» ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا آغاز شده، با نمایش فیلم «طلا» ساخته پرویز شهبازی ادامه یافته و مدتی است زمزمه‌های تازه‌ای مبنی بر اکران فیلم‌های سینمایی دیگر هم در قالب آن به گوش می‌رسد، تاکنون تحلیل‌ها و ارزیابی‌های مختلفی در میان اهالی سینما و دست‌اندرکاران هنر هفتم اقامه شده است که بخشی از آنها در موافقت و بخش دیگری در مخالفت با اجرای این طرح ابراز شده‌اند. موافقان عمدتاً بر عواملی چون تأثیر مثبت اجرای این طرح بر تداوم حرکت چرخ اقتصادی سینما در عصر فراگیری کرونا - ولو در مقیاسی حدأقلی- تأکید می‌ورزند و مخالفین نیز بر دلایلی نظیر احتمال کمرنگ شدن اقبال عمومی نسبت به سالن‌های سینما در دوران پساکرونا و نقض حقوق مالکیت معنوی آثار سینمایی به واسطه اکران آنلاین پافشاری می‌کنند. از این‌رو تصمیم گرفتیم برای واکاوی ابعاد و زوایای پیدا و پنهان موضوع اکران آنلاین فیلم‌های سینمایی در کشور، به سراغ «سهیل سلیمی» کارگردان جوان سینمای ایران برویم و درباره این موضوع محوری، اهم چالش‌ها و فرصت‌های فراروی آن به گفت‌وگو بنشینیم.

تعریف غلط ارشاد از فیلمساز

سلیمی در گفت‌وگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم، ضمن ارزیابی طرح اکران آنلاین فیلم‌های سینمایی در کشور به دلیل شرایط ناشی از فراگیری ویروس کرونا گفت: ما در کشورمان برای فیلمساز تعریفی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایجاد کرده‌ایم که این تعریف شدیداً موجب تولید مافیا و ایجاد رانت شده است؛ تعریف مذکور عبارت است از اینکه فیلمساز کسی است که سه فیلم سینمایی اکران شده داشته باشد؛ در غیر این‌صورت فیلمساز محسوب نمی‌شود؛ بنابراین اگر شما زمانی به بیمه یا برخی دیگر از تسهیلاتی که شامل فیلمسازان می‌شود نیاز داشته باشید، باید به هزار ترفند عجیب و غریب متوسل شوید. جالب است که این قاعده در هیچ کجای جهان وجود ندارد؛ در سراسر دنیا کسی که فیلم سینمایی ساخته باشد، چه فیلمش در سینما اکران شود و چه در تلویزیون و چه در پلتفرم‌های پخش اینترنتی و... فیلمساز محسوب می‌شود.  

وی عنوان کرد: ما در کشورمان قوانین عجیب و غریبی داریم که می‌گوید تله‌فیلم مختص تلویزیون است و اگر به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برود، این وزارتخانه به آن کاری ندارد؛ یا برخی اختلافات دیگر که میان ارشاد و تلویزیون وجود دارد و در نهایت باعث قربانی شدن هنرمند می‌شود. متأسفانه فضای سینمایی کشور ما به‌گونه‌ای است که به شکل زنجیره‌وار زمینه‌ساز ایجاد چنین رانت‌هایی است. جالب است که اسپیلبرگ پیش از آنکه پا به عرصه ساخت فیلم‌های سینمایی بگذارد، تله فیلم می‌ساخت اما در همان زمان که تله‌فیلم می‌ساخت هم فیلمساز محسوب می‌شد.

اکران آنلاین؛ طرحی برای شکستن قواره‌های رانتی سینمای ایران

این کارگردان افزود: فکر می‌کنم اکران آنلاین فرصتی گرانبها و موقعیتی استثنایی برای شکستن قواعد و قواره‌های رانتی در سینمای ایران است و می‌تواند به طرحی مؤثر برای مبارزه با آسیب‌هایی که در سینمای ما وجود دارد تبدیل شود و حق امتیاز عجیبی که عده‌ای برای خود قائل شده‌اند را از میان بردارد؛ این طرح همچنین قادر است تقسیم‌بندی‌های غلطی نظیر فیلم سینمایی، ویدیوئی، تلویزیونی و... را بی‌اعتبار کند و از چنین زاویه‌ای طرح اکران آنلاین فرصت بسیار خوبی است.

وی اضافه کرد: ما با نسلی از مخاطبان مواجهیم که دوست دارند در تلفن همراه و تبلت‌هایشان فیلم تماشا کنند؛ جا دارد که اکنون سینما به این موضوع نیز ورود کند و برای این دسته از مخاطبان نیز کاری کند؛ گرچه اکنون سینما به دلیل شرایط ناشی از فراگیری ویروس کرونا مجبور به چنین کاری شده است؛ حال‌آنکه فکر می‌کنم اتفاق درست‌تر این بود که سینما خیلی قبل‌تر از این‌ها به این فکر بیفتد و برای این منظور، گروهی از فیلمسازان و تهیه‌کنندگان پیش‌قدم شوند؛ این فضا برای جذب مخاطبان این‌چنینی فضایی کاملاً بکر و آماده است و می‌تواند باعث شود که مخاطب به جای آنکه مدام فیلم‌های خارجی را دانلود و تماشا کند، در خلوت خود با محصولات کشورش ارتباط بیشتری برقرار سازد.

سلیمی ادامه داد: کسر قابل توجهی از مخاطبان عام فیلم‌های خارجی بدون اینکه از ماهیت این فیلم‌ها اطلاعی داشته باشند، صرفاً از روی پوستر فیلم، آن را دانلود می‌کنند و معلوم نیست پس از تماشای چنین فیلم‌هایی چه چیزی گیرشان خواهد آمد.

برخی فیلمسازان به مدیوم اثر هنری بی‌توجه‌اند

وی با تأکید بر لزوم شناخت فضای هر درام و انتخاب مدیوم مناسب برای عرضه آن یادآور شد: در بسیاری از مواقع، سازندگان فیلم‌ها در کشور ما؛ چه در مقام تهیه‌کننده و چه در مقام کارگردان به این نکته مهم توجه نمی‌کنند که هر اثر هنری مدیوم مختص خود را دارد؛ بدین معنا شما نمی‌توانید هر قصه‌ای را که به دستتان رسید بر صحنه تئاتر اجرا کنید و به همین ترتیب نمی‌توانید هر داستانی که با آن مواجه شدید را بر پرده سینما روایت کنید؛ هر قصه مدیوم خاص خود را دارد و این مدیوم‌ می‌تواند شامل تلویزیون، سینما، تئاتر، پلتفرم‌های پخش آنلاین و... باشد.


این فیلمساز افزود: اینکه می‌گوییم برخی فیلم‌ها باید در بستری جز سینما عرضه شوند، به دلیل ضعف آنها نیست؛ بحث اصلی به مدیوم مقتضی و مناسب آنها بازمی‌گردد؛ یک درام به دلیل ویژگی‌های خاصی که دارد برای اکران در سینما مناسب است و درام دیگری به همین دلیل برای عرضه در فضای مجازی مناسب‌تر است؛ چراکه در این فضا می‌تواند مخاطب بیشتری را جذب کند.

نمی‌شود با تزریق پول‌های دولتی چرخه اکران سینمایی را حفظ کرد

کارگردان فیلم سینمایی «فرشتگان قصاب» در پاسخ به این پرسش که آیا اکران آنلاین می‌تواند تهدیدی برای اکران آتی فیلم‌ها در سالن‌های سینما باشد یا خیر، بیان کرد: شاید پاسخ من به این پرسش کمی بی‌رحمانه باشد اما قانون طبیعت همین است و نمی‌توان در مقابل آن ایستادگی کرد؛ وقتی ماموت‌ها نتوانستند خودشان را با هوای گرم زمین هماهنگ کنند، لاجرم منقرض می‌شوند. شاید زمانی دوران تماشای فیلم در سالن‌های سینما هم به پایان برسد؛ نمی‌شود با زور، به واسطه تزریق پول‌های دولتی و فشار به فیلمساز بخواهیم این چرخه را به هر قیمت حفظ کنیم؛ بنابراین لازم است که فرزند زمان خودمان باشیم.

برخی بیشتر از خالقان سینما برای آن تقدس قائل‌اند!

وی متذکر شد: برخی از دوستان سینماگر ما برای پرده سینما تقدسی قائل‌اند که میزان آن از کسانی که این پرده را خلق کرده‌اند بیشتر است! اصطلاحاً می‌گوییم که فلانی کاتولیک‌تر از پاپ است؛ سینما یک ابزار است؛ چرا باید تقدس داشته باشد؟ این ابزار تا زمانی قابل استفاده است که پاسخگوی نیازهای ما باشد؛ اگر زمانی پاسخگوی نیازهای ما نباشد باید آن را تغییر دهیم.

وی تصریح کرد: فهم این نکته ضروری است که پیشرفت و حرکت روبه‌جلو مستلزم این است که برخی مظاهر تمدنی که به آن عادت کرده‌ایم را کنار بگذاریم؛ چه‌بسا بتوانیم در این فضا مبدع باشیم و فضای جدیدی را متناسب با شرایط کنونی خلق کنیم.

پاسخ‌های قدیمی به نیازهای جدید، بحران‌آفرین است

این سینماگر اظهار کرد: چرا ما باید طرح «سینما ماشین» را که در دهه‌های 60 و 70 در غرب مورد توجه بوده است عیناً تکرار کنیم؟ به دلیل اینکه ایده نو و برنامه تازه‌ای برای آینده نداریم و از افکار نو استفاده نمی‌کنیم؛ به قول هگل؛ "پاسخ‌های قدیمی به نیازهای جدید، بحران‌آفرین است." بی‌شک بهره‌گیری از طرح‌ها و ابداعات جدید، قادر است که سینما را نجات دهد.

سلیمی با اشاره به چالش‌های اکران آنلاین نظیر نقض حقوق مالکیت معنوی آثار هنری گفت: مسئله مالکیت معنوی آثار هنری از آن دست مسائلی است که در کشورهای پیشرو صنعت سینما هم به تمامه حل نشده است و این کشورها در مواجهه با این چالش به نوعی همزیستی مسالمت‌آمیز تن داده‌اند. با این‌وجود؛ سازندگان آثار هنری در این کشورها به واسطه تبلیغات و قانونگذاران نیز با وضع قوانین سفت و سخت و سیاست‌های تنبیهی بازدارنده، توانسته‌اند به میزان قابل توجهی مخاطبان را اقناع و مجاب ‌کنند که از محصولات اورجینال استفاده کنند.

به جای جنگ با هکرها بر مخاطبان تأثیر بگذاریم

وی افزود: سیاستگذاران در کشورها در وهله نخست سعی می‌کنند مخاطبانشان را تحت تأثیر قرار دهند تا اینکه بخواهند به جنگ هکرها و ناقضان حقوق مالکیت معنوی بروند؛ این دو روش در این کشورها به خوبی پاسخ داده است و قانون و مشوق‌های فرهنگی به درستی کارکرد خود را ایفا کرده‌اند.

سینما , سینمای ایران , ویروس کرونا ,

وی در ادامه به تشریح مشوق‌های فرهنگی جاری در کشورهای پیشرو سینما پرداخت و گفت: برخی از این مشوق‌ها عبارت است از اینکه اگر شما اولین پخش یک فیلم را خریداری کرده باشید، پخش دوم به صورت نیم‌بها برایتان ارائه می‌شود یا اگر فصل نخست یک سریال را خریده باشید، فصل دوم آن با تخفیف 50 درصدی به شما فروخته می‌شود. وجود چنین مشوق‌هایی باعث می‌شود که مخاطب حس کند برایش ارزش بیشتری قائل شده‌اید و او نیز برای مبارزه با اقدامات غیرقانونی برخی سوءاستفاده‌کنندگان با متصدیان امر همراه شود؛ این کشورها با این ترفند هم تعداد مصرف‌کنندگانشان را بالا می‌برند-چراکه قیمت‌ها پایین می‌آید- و هم عرصه را برای فعالیت عرضه‌کنندگان غیرقانونی تنگ‌تر می‌کنند و هزینه رفتارهای غیرقانونی را افزایش می‌دهند.

سینمای ایران از گران‌نمایی رنج می‌برد

این کارگردان سینمای ایران خاطرنشان کرد: نکته دیگری که در این راستا مورد غفلت واقع شده و باید بیش از پیش به آن توجه کرد، این است که ما در سینمای کشورمان گران کار می‌کنیم؛ به همین دلیل تولید آثار سینمایی در کشور ما از هزینه‌های کاذب و گران‌نمایی رنج می‌برد و همین باعث شده است که سینمای ما نتواند به یک سینمای رقابتی تبدیل شود.

وی تأکید کرد: وقتی تولید سینمایی گران باشد، سازندگان از عرضه آثارشان در فضای مجازی هراس خواهند داشت؛ اتفاقی که هم‌اکنون شاهد آنیم.

سینما , سینمای ایران , ویروس کرونا ,

سلیمی در پایان به تازه‌ترین فعالیت‌های خود در سینما اشاره کرد و گفت: طی سال‌های اخیر مشغول ساخت مجموعه پرتره «رخ» بودم که به تصویر زندگی هنرمندان سینما اختصاص دارد؛ البته در کنار هنرمندان سینما سعی کردیم به چهره‌ها و بزرگان حرفه‌های دیگر هم بپردازیم؛ چراکه بزرگان هر رشته به مثابه تاریخ شفاهی آن رشته‌اند و اساساً یکی از وظایف مهم آثار بصری در سینما و تلویزیون حفظ این تاریخ شفاهی است؛ بنابراین لازم است که در راستای حفظ این گنجینه‌های ارزشمند و ثبت تجارب و دستاوردهای آنها که می‌تواند چراغ راه آینده باشد، تمام تلاش خود را به کار بندیم؛ پیش از آنکه آنها را از دست بدهیم.

نگاهی به فلسفه فیلم انگل و جوکر JOKER & PARASITE PHILOSOPHY

نگاهی به فلسفه فیلم انگل و جوکر Joker & Parasite philosophy  / دو زبانه : انگلیس - فارسی

Joker & Parasite philosophy

The class gap and the hardening of life in different societies have become so deep that from the West to the East the most important works of art in cinema fall into this category. There has been a great deal of work on the subject over the last two years. But this year's world cinema with Joker has witnessed a revolution in dramatizing poverty and its devastating effects. Joker has undoubtedly been the most tyrannical film this year, seeking the ultimate solution in killing the politics-wealth-media mafia. In fact, killing in this film is not about its criminal meaning, but about the destruction and degeneration of the philosophies of economics, politics and the media. On the other side of this year is a film called "Parasites." The film is simple and smooth, but with the South Korea that exists in our minds is a very different one. Poverty and the deep class gap that have always been hidden from the global audience of the Korean media. The most important difference between "parasite" and "joker" is in addressing the class gap between the poor. Those who just want to live and enjoy the remnants of the rich, and those who are not so convinced and resort to every trick to perhaps make a bigger share of the rich. But this well-made Korean film is the ultimate solution to killing the film's rich character. The world has made our politics-wealth-media mafia so hell-bent that all the people of the world have longed for the death of this aristocratic elite class and cannot be an opponent of this community except in fantasy and cinema. The philosophy of the death of politics-economics-the media is under the main text of these days of world cinema. However, our filmmakers are out of touch with these ideas, and even fail to sum up these three corrupt sides of the world today. SOHEIL SALIMI


نگاهی به فلسفه فیلم انگل و جوکر

فاصله طبقاتی و سخت شدن زندگی در جوامع مختلف آنقدر عمیق شده است که از غرب تا شرق عالم مهمترین آثار هنر سینما به این مقوله می پردازند. تعداد آثاری که طی دو سال اخیر به این موضوع پرداخته اند بسیار زیاد است. اما امسال سینمای جهان با فیلم "جوکر" شاهد انقلابی در دراماتیزه کردن فقر و آثار مخرب آن بود، بی تردید "جوکر" تایرگذارترین فیلم امسال در این حوزه بوده که راه حل نهایی را نیز در کشتنِ مافیای سیاست-ثروت-رسانه دنبال می کند. در حقیقت کشتن در این فیلم نه به معنای جنایی آن، بلکه به معنای اضمحلال و انحطاط فلسفه های اقتصاد، سیاست و رسانه بیان می شود. به قول خودمان باید فاتحه علم اقتصاد و سیاست و رسانه را خواند وقتیکه هیچ کمکی به ترقی و تعالی بشر امروز نمی کنند. در سوی دیگرِ زمین از سرزمینی که ما سینمایش را با جومونگ می شناسیم، امسال فیلم ساخته شده بنام "انگل". فیلم ساده و روان است، اما با آن کره جنوبی که در ذهن ما وجود دارد یک فرق اساسی دارد. فقر و فاصله طبقاتیِ بسیارعمیق که همواره از مخاطبِ جهانیِ رسانه های کره ای مخفی شده است. مهمترین تفاوت "انگل" و "جوکر" در پرداختن به مقوله ی فاصله طبقاتی در میان فقراست. آنهایی که صرفا می خواهند زندگی کنند و از پسمانده های ثروتمندان بهره می برند و آنهایی که به این حد قانع نیستند و به هر حیله ای متوسل می شوند تا شاید سهم بیشتری از سفره ی ثروتمندان را بهرمند شوند. اما این فیلمِ خوب و خوش ساخت کره ای هم، راه حل نهایی اش کشتن شخصیت ثروتمند فیلم است. جهان ما را مافیای سیاست-ثروت-رسانه به چنان جهنمی تبدیل کرده است که گویی تمام مردم جهان آرزوی مرگ این طبقه ی اشرافیِ زورگوی زیاده خواه را دارند و جز در عالم خیال و سینما، نمی توان حریف این جماعت شد. فلسفه ی مرگِ سیاست_اقتصاد_ رسانه، زیر متن اصلی این روزهای سینمای جهان است. هرچند فیلمسازان ما سال نوری با این اندیشه ها فاصله دارند، و حتی از جمع بندی این سه ضلع فاسد جهان امروز عاجز. سهیل سلیمی