| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |

Sustainable Development and the New Technological Order: A Critical Study of Control-Oriented Trajectories in the Digital Age
سند توسعه پایدار سازمان ملل (Agenda 2030) بر ایجاد جهانی عادلانه، پایدار و تابآور تأکید دارد. با این حال، همگرایی اهداف آن با فناوریهای نوین نظیر هوش مصنوعی، سیستمهای بیومتریک، اعتبار اجتماعی و ارزهای دیجیتال، الگوی تازهای از حکمرانی را شکل داده که مبتنی بر تحلیل داده، نظارت دائمی، و مدیریت رفتاری جمعیتهاست. این مقاله، با رویکردی تحلیلی، نسبت به پیامدهای احتمالی چنین نظم نوینی نشان میدهد که چگونه روندهای فناورانه میتوانند مفاهیمی چون اختیار فردی، کرامت انسانی و تنوع فرهنگی را به چالش بکشند.
«دستورکار ۲۰۳۰ برای توسعه پایدار» سازمان ملل، در سال ۲۰۱۵ تصویب شد و شامل ۱۷ هدف کلان برای بهبود شرایط جهانی در حوزههایی مانند فقر، بهداشت، آموزش و محیط زیست است. اما تحلیل دقیقتر پیوندهای آن با برنامههای فناورانه جهانی – بهویژه پروژههایی مانند ID2020، CommonPass، Digital ID، و ارز دیجیتال بانکهای مرکزی (CBDC) – نشان میدهد که پشت ساختار مفاهیم زیبای این سند، سازوکارهای متمرکزی در حال شکلگیری است که ساختار تصمیمگیری فردی و حاکمیت مردمی را تضعیف کند.
کلائوس شواب (Klaus Schwab) در کتاب انقلاب صنعتی چهارم (2016) مینویسد:
«انقلاب چهارم ما را به سوی بازتعریفِ ذات انسان سوق خواهد داد.»
در حالی که اهداف توسعه پایدار بر مشارکت جهانی تأکید دارند، معماری اجرای آنها عمدتاً در اختیار نهادهای فراملی و شبکهای از شرکتهای فناوریمحور تحت تسلط عمدتا آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دارد. برنامههایی مانند ID2020 که با همکاری سازمان ملل، بنیاد بیل و ملیندا گیتس و شرکتهایی چون مایکروسافت اجرا میشوند، وعده شناسایی دیجیتال جهانی برای همه انسانها را دادهاند؛ اما در عمل، چنین سازوکاری میتواند زیرساختی برای شناسایی بیوقفه، محدودیت عمل انسانها در هر زمینه ای باشد مانند کنترل در سفر و مسائل پزشکی و دیدگاه های سیاسی، و دستهبندی دیجیتال انسانها بر مبنای دادههای رفتاری ایجاد کند.
آنتونیو گوترش (António Guterres)، دبیرکل سازمان ملل، در سخنرانی ۲۰۱۸ خود گفت:
«هیچ دولت یا شرکتی نباید بهتنهایی بر سرنوشت دیجیتال بشریت حکمرانی کند. ما به یک نظم جهانی دیجیتال نیاز داریم.»
این بیان، بهوضوح نشان میدهد که روند دیجیتالسازی در حال عبور از مرزهای ملی است و برنامههای جهانی چون SDGs در حال ادغام با الگوهای حکمرانی دادهمحور هستند.
با گسترش هوش مصنوعی، سامانههای تحلیل پیشگویانه، و جمعآوری دادههای بزرگ (Big Data)، تصمیمسازی انسانی در معرض جایگزینی با پردازشهای آماری و الگوریتمی قرار گرفته است. آنچه در نگاه نخست بهینهسازی و کارایی تلقی میشود، در سطحی عمیقتر میتواند منجر به نوعی «قضاوت ماشینی» شود که رفتار فرد را نه براساس نیت یا اخلاق، بلکه براساس پیشبینیهای آماری مدیریت میکند.
یووال نوح هراری (Yuval Noah Harari) در سخنرانی خود در اجلاس داووس 2020 میگوید:
«قدرت در حال انتقال از انسان به الگوریتم است. زمانی که ما الگوریتمهای خود را بهتر از خودمان بشناسیم، دیگر اراده آزاد مفهومی نخواهد داشت.»
در این چشمانداز، اهداف SDG مانند عدالت، سلامت و آموزش نیز تحت مدیریت الگوریتمهایی قرار میگیرند که کارآمدی را جایگزین کرامت انسانی میکنند.
الگوی امتیازدهی اجتماعی، ابتدا در چین آغاز شد اما امروز بهصورت نرم و پنهان در بسیاری از کشورها در حال پیادهسازی است. معیارهای ESG (Environmental, Social, Governance) برای شرکتها، و رتبهبندی مصرفکنندگان بر پایه رفتارهای دیجیتال، عملاً نسخههایی از سیستم اعتبار اجتماعیاند که در بستهبندیهای اقتصادی و محیطزیستی عرضه میشوند.
پاتریک وود (Patrick Wood) در کتاب تکنوکراسی: راه دشوار به سوی نظم جهانی هشدار میدهد:
«تکنوکراسی نظامی است که نه بر مبنای انتخاب مردمی، بلکه بر پایه مهندسی اجتماعی و مدیریت مصرف منابع توسط نخبگان تکنولوژیک عمل میکند.»
در چنین نظامی، مفهوم «شهروند خوب» با تبعیت از شاخصهای رفتاری دیجیتال تعریف میشود، نه با مشارکت سیاسی یا آگاهی اخلاقی.
با اجرای پروژههایی مانند ارز دیجیتال بانک مرکزی، پاسپورت سلامت دیجیتال و شهرهای هوشمند، شهروند آینده در محیطی زندگی میکند که هر کنش او ردیابی میشود. پول نقد حذف میشود، جابهجایی وابسته به تأیید دیجیتال میشود، و حتی مصرف غذا یا انرژی بر پایه «ردپای کربن فردی» سنجیده و محدود میگردد.
شوشانا زوبوف (Shoshana Zuboff) در کتاب عصر سرمایهداری نظارتی مینویسد:
«کنترل رفتاری بدون آگاهی یا رضایت، بنیان تمدنی ما را تهدید میکند. نظارت به بخشی از معماری نرمال زندگی تبدیل شده است.»
این «نرمالشدن نظارت» سرآغازی برای بردگی نرم و دیجیتالشده است که در آن انسان نه مالک هویت خود بلکه حامل مجوزهای دادهای صادرشده توسط نهادهای غیرپاسخگوست.
در این مقاله نشان داده شد که اهداف توسعه پایدار، اگرچه در قالبی انساندوستانه عرضه شدهاند، اما در پیوند با فناوریهای کنترلمحور و بازیگران غیرپاسخگو، ممکن است به سمت شکلگیری نظم نوینی پیش بروند که با مفاهیمی چون اختیار، کرامت، حریم خصوصی و تنوع انسانی ناسازگار است.
توسعه، در چنین چشماندازی، نه بهمعنای ارتقاء کیفیت زندگی بلکه بهمثابه تسلیم در برابر ساختارهای نظارت، کنترل و همسانسازی عمل میکند.
این سؤال هاهمچنان باز میماند:
آیا انسان آینده، کنشگر اخلاقی خواهد بود یا تابع بیاراده الگوریتمهای جهانی خواهد شد؟ جایگاه دین و اخلاقیات دینی در جهان الگوریتمی چگونه خواهد بود؟
Schwab, Klaus. The Fourth Industrial Revolution. World Economic Forum, 2016.
Harari, Yuval Noah. 21 Lessons for the 21st Century. Spiegel & Grau, 2018.
Wood, Patrick. Technocracy: The Hard Road to World Order. Coherent Publishing, 2018.
Zuboff, Shoshana. The Age of Surveillance Capitalism. PublicAffairs, 2019.
United Nations. Transforming our world: the 2030 Agenda for Sustainable Development. UN, 2015.
Lyon, David. The Culture of Surveillance. Polity, 2018.
Morozov, Evgeny. The Net Delusion: The Dark Side of Internet Freedom. PublicAffairs, 2011.
Guterres, António. "Speech at UN Digital Cooperation Roadmap Launch", UN WebTV, 2018.
ID2020 Alliance. Manifesto. id2020.org
Kwet, Michael. "Digital Colonialism". Race & Class, 60(4), 3–26, 2019.
