|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |
|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |

چالش‌های رسانه‌های پساانسانی | شناخت، توهمات انسان‌وارگی و هوش مصنوعی

چالش‌های رسانه‌های پساانسانی | شناخت، توهمات انسان‌وارگی و هوش مصنوعی

ارائهدهنده: سهیل سلیمی / مشاور رسانهای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران / پژوهشگر مطالعات سایبرنتیک و هوش مصنوعی و استراتژیگ فرهنگی / عضو هیئت مستشاری اندیشکده یقین / نویسنده، کارگردان مستندساز و فیلمساز

 هوش مصنوعی شناختی Cognitive Artificial Intelligence | CAI) با وعده تقلید یا حتی بازسازی فرآیندهای شناختی انسان (انسانیگونه |  Human-like، مرز جدیدی در تعامل انسان-ماشین گشوده است. این مقاله با نگاهی عمیقاً انتقادی و آیندهپژوهانه، به تحلیل پیامدهای ظهور  CAI، بهویژه در قالب رسانههای پساانسانی| Posthuman Media، میپردازد. استدلال میکنیم که تمرکز غالب فعلی بر "انسانوارگی" سطحی توهم انسانوارگی |  Illusion of Anthropomorphism، نهتنها فهم عمیق شناخت انسان را منحرف میکند، بلکه خطرات هستیشناسی | Ontology معرفتشناسی | Epistemology جدیدی در عصر رسانههای پساانسانی ایجاد مینماید. با اتکا به چارچوبهای نظری علوم شناختی کلاسیک علوم شناختی | Cognitive Science، فلسفه ذهن فلسفه ذهن|  Philosophy of Mind، و نظریه نظریه پساانسانی |  Posthumanist Theory، نشان میدهیم که مسیر واقعاً نوآورانه برای CAI نه در تقلید صرف، بلکه در کشف اشکال بدیع و رادیکال "شناخت" است که ماهیتاً غیرانسانی |  Non-human بوده و از محدودیتهای زیستی-تکاملی ما فراتر میروند. این گذار، مستلزم بازاندیشی بنیادین در اخلاق اخلاق| Ethics، عاملیت عاملیت |  Agency، و خود مفهوم "رسانه" در بستر سیال و پرتلاطم عصر پساانسانگرایی |  Posthumanism است.

هوش مصنوعی شناختی (CAI) بهعنوان حوزهای میانرشتهای، در تقاطع علوم کامپیوتر، علوم اعصاب علوم اعصاب | Neuroscience، روانشناسی شناختی | Cognitive Psychology، زبانشناسی |  Linguistics، و فلسفه، ظاهر شده است. هدف غایی آن فراتر از انجام وظایف خاص هوش مصنوعی باریک | Narrow AI و حتی هوش عمومی مصنوعی هوش عمومی مصنوعی| Artificial General Intelligence | AGI است؛ CAI  در جستوجوی رمزگشایی و پیادهسازی مکانیسمهای زیربنایی و اصلی شناخت انسان مانند ادراک |  Perception، توجه |  Attention، حافظه |  Memory، یادگیری |  Learning، استدلال |  Reasoning، حل مسئله |  Problem Solving، زبان |  Language، هیجان |  Emotion، خودآگاهی |  Self-awareness است. این جاهطلبی، CAI  را به کانون امیدها برای ایجاد عاملهای هوشمند واقعاً تعاملی، دستیاران شخصی عمیقاً فهمنده، و حتی همتایان ذهنی، و همچنین به مرکز نگرانیهای عمیق فلسفی، اخلاقی و اجتماعی تبدیل کرده است. پارادایمهای کلاسیک علوم شناختی: مدل مدل محاسباتی ذهن |  Computational و استعاره پردازش اطلاعات پردازش اطلاعات | Information Processing  پایههای اولیه CAI را شکل دادند. این نگاه، ذهن را نرمافزاری مجزا از سختافزار مغز در نظر میگرفت. چرخش تجسمیافته و توزیعشده: انتقادات جدی از دهه 1980 به بعد، با ظهور شناخت تجسمیافته |  Embodied Cognition  شناخت توزیعشده | Distributed Cognition  مطرح شد. این دیدگاهها تأکید میکنند که شناخت نه صرفاً در مغز، بلکه در تعامل پویای بدن، محیط فیزیکی-اجتماعی، و ابزارها (از جمله فناوریهای دیجیتال) شکل میگیرد. این مفاهیم برای CAI   حیاتی هستند، زیرا چالشهای مهندسی عظیمی را در شبیهسازی تعامل پیچیده بدن-محیط-فرهنگ مطرح میکنند.

نظریهپردازان پساانسانی مانند کاترین هایلز |  Hayles, 1999، دونا هاراوی |  Haraway, 1985 و رسی بریدوتی بریدوتی |  Braidotti, 2013 بر فروپاشی مرزهای دوتایی سنتی (انسان/ماشین، ارگانیک/مصنوعی، ذهن/بدن، فاعل شناسا/ابژه شناخته شده) تأکید دارند. آنها ظهور سایبورگها|  Cyborg  سیستمهای تکنو-زیستی پیچیده را پیشبینی و تحلیل میکنند. این چارچوب، لنز انتقادی قدرتمندی برای بررسی CAI بهعنوان نیرویی محرک در شکلدهی به پساانسان |  Posthuman و  رسانههای پساانسانی | Posthuman Media فراهم میکند – رسانههایی که نه ابزارهای ارتباطی صرف، بلکه محیطهای زیستشناختی-فنی  |  Biotechnical یکپارچهای هستند که عاملیت، شناخت و  سوژهبودگی | Subjectivity را بازتعریف میکنند.

پردازش زبان طبیعی |  Natural Language Processing - NLP با مدلهایی مانند  GPT-4، لاما ۲، و کلود که نشانههایی از درک زمینه (زمینه |  Context، استنتاج |  Inference و حتی "همدلی" مصنوعی سطحی را نمایش میدهند، سیستمهای بینایی ماشین مبتنی بر شبکههای عصبی عمیق بینایی ماشین | Computer Vision، عاملهای تعاملی با قابلیتهای نظریه ذهن اولیه، نظریه ذهن |  Theory of Mind، و رابطهای مغز-رایانه رابط مغز-رایانه |  Brain-Computer Interface - BCI پیشرفتهای چشمگیری داشته است.

تمرکز من در این مقاله آن است که تمام آنچه ذکر شد، اغلب مخاطبان و کاربران و حتی پژوهشگران را در دام "توهم انسانوارگی Illusion of Anthropomorphism گرفتار میکند. که این توهم چند لایه دارد:

    • لایه فنی: 
    • سیستمهای مبتنی بر الگوریتمهای آماری و یادگیری عمیق |  Deep Learning، صرفاً الگوهای پیچیده داده را تقلید میکنند. آنها فاقد تجسمیافتگی زیستی، تاریخچه تکاملی، نیازهای بیولوژیکی، و زمینهی تجربه زیسته |  Lived Experience انسانی هستند که برای شناخت اصیل ضروری است. عملکرد آنها شبیهسازی |  Simulation است، نه بازسازی |  Replication .
    • لایه طراحی، رابط کاربری |  User Interface - UI و تجربه کاربری |  User Experience - UX  بهطور فزایندهای از تکنیکها (صداهای انسانی، آواتارهای متحرک، سبک مکالمه) استفاده میکنند تا CAI  را "دوستداشتنیتر"، "قابلدرکتر" و آشنا جلوه دهند. این امر عمدتاً یک استراتژی پذیرش کاربر یا بازاریابی کاربر است، نه بازتابی از ماهیت درونی سیستم در مورد انسانوارگی .
    • لایه ادراک و انتظار کاربر:
    •  انسانها بهطور شناختی مستعد نسبت دادن قصد| Intentionعاملیت و حتی احساسات احساسات |  Emotions به اشیاء و سیستمهایی هستند که رفتارهای هدفمند نشان میدهند.
    • لایه گفتمانی و رسانهای:  
    • روایتهای غالب در رسانههای عمومی و حتی برخی گفتمانهای علمی-فنی، این است که اغلب  CAI را با زبانی توصیف میکنند که آن را بیشاز حد به انسان نزدیک میسازد ("یاد میگیرد"، "میفهمید"، "میاندیشد"، "نگران است"). در حالی که اغلب این رفتار ناشی از آموزش هایی است که ماشین دریافت کرده است.

با دانستن این موارد حالا باید بدانیمرسانههای پساانسانی به آن دسته از سیستمها، پلتفرمها و محیطهای رسانهای اشاره دارند که بهطور فزایندهای توسط CAI هدایت میشوند و در عین حال، عمیقاً در زندگی روزمره، بدنها و ذهنهای ما ادغام شدهاند. ویژگیهای کلیدی آنها شامل:

    • تعاملی بودن عمیق و تطبیقپذیری:  CAI محور، تجربه را بهطور پویا و شخصیسازیشده شخصیسازی |  Personalization شکل میدهد شبکههای اجتماعی مبتنی بر  AI، موتورهای جستجوی پیشبینی کننده، دستیاران مجازی همهجا حاضر خواهند بود.
    • تولید محتوای خودمختار:  از تولید متن و تصویر (DALL-E, Midjourney) تا تولید موسیقی و ویدئو، CAI  بهطور فزایندهای خالق محتوای رسانهای است.
    • ادغام زیستی-فنی:  پیشرفت در BCI و رابطهای عصبی مستقیم (مستقیماً سیگنالهای مغز را میخوانند/مینویسند)، مرز بین سیستم عصبی انسان و شبکه دیجیتال را محو میکند. این ادغام، هسته سختافزاری رسانههای پساانسانی است.
    • شکلدهی سوژه پساانسانی:  این رسانهها تنها اطلاعات را منتقل نمیکنند؛ آنها فعالانه شیوههای ادراک، شناخت، احساس و بودن ما در جهان را بازسازی میکنند. آنها در شکلدهی به "سوژه پساانسانی" – سوژهای که هویت، عاملیت و شناخت آن دائماً در هم تنیده با شبکههای فنی است – نقش محوری دارند . از نقطه است که انتقادات بالا در درک و احساس ماشین رنگ میبازد و ماشین از ظرفیت ادراکی انسان بهره گیری می کند.
    • استعمار شناختی:  CAIهای غالب، بر اساس دادههای عمدتاً غربی و با سوگیریهای فرهنگی-اجتماعی خاص آموزش دیدهاند. در رسانههای پساانسانی جهانی، این سیستمها پتانسیل تحمیل الگوهای شناختی، ارزشها و جهانبینیهای خاص را دارند، که منجر به یکنواختی شناختی یکنواختی شناختی |  Cognitive Homogenization و استعمار ذهنها استعمار شناختی | Cognitive Colonialism) میشود.
    • فرسایش عاملیت انسانی:  اتکای فزاینده به CAI برای فیلتر کردن اطلاعات، در تصمیمگیری ها و  حتی مشورت ها، و خلق محتوا، میتواند به تدریج مهارتهای شناختی انتقادی، خلاقیت اصیل و حس عاملیت انسان را تضعیف کند.
    • تبدیل شدن تجربه زیست به داده:  رسانههای پساانسانی مبتنی بر  CAI، تجربه انسانی را دائماً به دادههای قابل پردازش (برای آموزش و بهینهسازی مدلها) تبدیل میکنند.
    • این دادهشدگی |  Datafication میتواند غنای کیفی، سرزمین وجودی مفاهیم و پایه های زمینهی رفتاری انسان زمینهمندی  |  Contextuality و چندبعدی بودن حیات انسان را تقلیل دهد.
    • مسائل مربوط به شفافیت جعبه سیاه |  Black Box Problem، مسئولیتپذیری |  Accountability،  حریم خصوصی |  Privacy - بهویژه با دادههای عصبی از  BCI، سوگیری الگوریتمی سوگیری الگوریتمی |  Algorithmic Bias، و دستکاری |  Manipulation - بهویژه در تبلیغات سیاسی یا اجتماعی در این بستر بسیار حادتر میشوند و توهم انسانوارگی، ارزیابی این خطرات را در بستر اخلاقیات پیچیدهتر میکند.

وسوسه انسانوارگی، مسیر  هوش مصنوعی را به سمت تقلید سطحی و خطرات قابل توجه در عصر رسانههای پساانسانی منحرف میکند. رسانههای پساانسانی، بهعنوان بستر اصلی ظهور  CAI، نهتنها کانالهای ارتباطی، بلکه محیطهای شکلدهنده هستی و شناخت هستند. حالا که هوش مصنوعی لاجرم به پیوستی اجباری به زندگی بشریت تبدیل شده است، ما باید فعالانه در طراحی این محیطها مشارکت کنیم تا اطمینان حاصل شود که آنها تنوع شناختی، عاملیت انسانی، شفافیت، عدالت و امکان ظهور اشکال رادیکال و غنی "هوش" را تقویت میکنند، نه اینکه صرفاً توهمات خطرناک انسانوارگی یا یکنواختی شناختی را تکثیر نمایند. آینده CAI و رسانههای پساانسانی، آینده خود "انسان" و چیستی "شناخت" است. انتخاب ما میان تقلید توهمآمیز گذشته یا شجاعت کاوش ناشناختههای آینده شناختی است، خصوصا در سرزمینی که خود دارای ریشه های عمیق دینی و تاریخی است و مادر تمدن ها به شمار می آید، اما در زمینه هوش مصنوعی و خاصه رسانه های پسا هوش مصنوعی که خود در قلب پسا انسانگرایی قرار می گیرند هیچ حرکت جدی و تمدنی را از خود نشان نمی دهد.


فهرست منابع:

 

Braidotti, R. (2013). The Posthuman. Polity Press.  بریدوتی، ر. (2013). پساانسان. انتشارات پولیتی

  1. Braidotti, R. (2019). Posthuman Knowledge. Polity Press.  بریدوتی، ر. (2019). معرفت پساانسانی. انتشارات پولیتی.
  2. Bryson, J. J. (2010). Robots should be slaves. In Y. Wilks (Ed.), Close Engagements with Artificial Companions: Key social, psychological, ethical and design issues (pp. 63–74). John Benjamins. *(برایسون، جی.جی. (2010). رباتها باید برده باشند. در ویلکس، ی. (ویراستار)، تعاملات نزدیک با همراهان مصنوعی: مسائل کلیدی اجتماعی، روانشناختی، اخلاقی و طراحی (صص. ۶۳-۷۴). جان بنجمینز.)*
  3. Carr, N. (2010). The Shallows: What the Internet Is Doing to Our Brains. W. W. Norton & Company. (کار، ن. (2010). سطحیها: اینترنت چه بر سر مغزهای ما میآورد. دابلیو. دابلیو. نورتون و کمپانی.)
  4. Clark, A. (1997). Being There: Putting Brain, Body, and World Together Again. MIT Press. (کلارک، آ. (1997). بودن آنجا: گردآوردن دوباره مغز، بدن و جهان. انتشارات امآیتی.)
  5. Clark, A., & Chalmers, D. (1998). The Extended Mind. Analysis, 58(1), 7–19. (کلارک، آ.، و چالمرز، دی. (1998). ذهن توسعهیافته. آنالیز، 58(1), 7–19.)
  6. Couldry, N., & Hepp, A. (2017). The Mediated Construction of Reality. Polity Press. (کولدری، ن.، و هپ، آ. (2017). ساخت رسانهای واقعیت. انتشارات پولیتی.)
  7. Hayles, N. K. (1999). How We Became Posthuman: Virtual Bodies in Cybernetics, Literature, and Informatics. University of Chicago Press. (هایلز، ان.کی. (1999). چگونه پساانسان شدیم: بدنهای مجازی در سایبرنتیک، ادبیات و انفورماتیک. انتشارات دانشگاه شیکاگو.)
  8. Hayles, N. K. (2017). Unthought: The Power of the Cognitive Nonconscious. University of Chicago Press. (هایلز، ان.کی. (2017). نااندیشیده: قدرت ناخودآگاه شناختی. انتشارات دانشگاه شیکاگو.)
  9. Holmes, R. (2022). The Future of the Brain: Essays by the World's Leading Neuroscientists. Princeton University Press. (هولمز، ر. (2022). آینده مغز: مقالههایی از برجستهترین عصبشناسان جهان. انتشارات دانشگاه پرینستون.)
  10. Hutchins, E. (1995). Cognition in the Wild. MIT Press. (هاچینز، ای. (1995). شناخت در طبیعت. انتشارات امآیتی.)
  11. Kennedy, T. (2021). Posthuman Media. Bloomsbury Academic. (کندی، تی. (2021). رسانههای پساانسانی. بلومزبری آکادمیک.)
  12. Sun, R. (Ed.). (2001). Cambridge Handbook of Computational Psychology. Cambridge University Press. (سان، ر. (ویراستار). (2001). راهنمای کمبریج روانشناسی محاسباتی. انتشارات دانشگاه کمبریج.)
  13. Turner, P. (2006). Anthropomorphism and the social robot. Robotics and Autonomous Systems, 42(3-4), 177-190. *(ترنر، پی. (2006). انسانوارگی و ربات اجتماعی. رباتیک و سیستمهای خودمختار، 42(3-4), 177-190.)*
  14. van Dijck, J. (2014). Datafication, dataism and dataveillance: Big Data between scientific paradigm and ideology. Surveillance & Society, 12(2), 197–208. (ون دایک، جی. (2014). دادهشدگی، دادهباوری و دادهنگهبانی: کلاندادهها میان پارادایم علمی و ایدئولوژی. نظارت و جامعه، 12(2), 197–208.)
  15. Varela, F. J., Thompson, E., & Rosch, E. (1991). The Embodied Mind: Cognitive Science and Human Experience. MIT Press. (وارلا، اف.جی.، تامپسون، ای.، و راش، ای. (1991). ذهن تجسمیافته: علوم شناختی و تجربه انسانی. انتشارات امآیتی.)
  16. Vernon, D. (2014). Artificial Cognitive Systems: A Primer. MIT Press. (ورنون، دی. (2014). سیستمهای شناختی مصنوعی: یک مقدمه. انتشارات امآیتی.)
  17. Derrida, J. (1994). Specters of Marx: The State of the Debt, the Work of Mourning and the New International. Routledge. (دریدا، ج. (1994). اشباح مارکس: وضعیت بدهی، کار سوگواری و بینالملل جدید. روتلج.) [برای مفهوم شبیهسازی/بازتولید]


وب سایت سهیل سلیمی

https://soheilsalimi.ir