Climate Cybernetics: Technology, Power, and Control over Ecological Resources

در عصر سایبری، منابع طبیعی دیگر تنها بخشهایی از بومشناسی نیستند؛ بلکه به گرهگاههایی برای قدرت، سیاست و فناوری تبدیل شدهاند. مقاله پیشرو به بررسی پدیده «سایبرنتیک آب و هوا» میپردازد؛ یعنی بهرهگیری از سیستمهای کنترلی، اطلاعاتی و پیشبینیمحور برای مداخله، تنظیم یا بهرهبرداری از منابع آبی و جوی. این پدیده در نگاه اول علمی و بیطرف بهنظر میرسد، اما در عمل با سیاستهای جهانی، منافع اقتصادی، و رویکردهای سلطهمحور گره خورده است.
Cybernetics and Ecological Resources: Key Concepts and Definitions
سایبرنتیک، بنا بر تعریف نوربرت وینر، علمی برای مطالعه «کنترل و ارتباط در موجودات زنده و ماشینها» است. این علم اکنون در خدمت مدیریت منابع طبیعی قرار گرفته و در قالب سامانههای پیچیده نظارتی، کلاندادهها، و هوش مصنوعی برای پایش و کنترل منابع آب و هوا مورد استفاده قرار میگیرد. اما آیا این کاربردها واقعاً در خدمت حفظ زمیناند یا در راستای بهرهکشی فناورانه؟
Climate Cybernetics: From Data to Domination
امروزه از فناوریهایی چون اینترنت اشیاء، GIS، هوش مصنوعی، و شبیهسازی اقلیمی برای «پیشبینی» یا حتی «دستکاری» اقلیم استفاده میشود. پروژههای بارورسازی ابرها (Cloud Seeding)، ژئومهندسی تابش خورشیدی (SRM)، و سامانههای هشدار زودهنگام خشکسالی، همه نمونههایی از دخالت بشر در چرخههای طبیعیاند که در عمل میتوانند ابزارهایی برای کنترل سرزمین، زمان، و جمعیت باشند.
The Geopolitics of Climate and Water Control
در مناطقی مانند خاورمیانه، منابع آب به ابزاری برای سلطه تبدیل شدهاند. مثالهایی چون سدسازی ترکیه بر فرات، بهرهبرداری صهیونیستی از رود اردن، یا انتقال آب بینحوضهای در ایران، نمونههایی از استفاده استراتژیک از منابع آبیاند. در سطح جهانی نیز بحث استفاده نظامی از اقلیم مطرح است: آیا اقلیم میتواند به میدان نبردی خاموش و سایبری تبدیل شود؟ پروژههایی مانند HAARP یا طرحهای محرمانه سازمانهای دفاعی نشان از همین نگرانی دارند.
Ethical and Philosophical Implications
چه کسانی مجازند در اقلیم مداخله کنند؟ و چه کسی مسئول پیامدهای آن خواهد بود؟ این فصل به بررسی پیامدهای اخلاقی و هستیشناختی مداخله فناورانه در اقلیم میپردازد: از مسئله عدالت اقلیمی برای کشورهای جنوب جهانی، تا بحران مشروعیت علمی در فرآیندهای مداخلهای بدون شفافیت عمومی. آیا میتوان آینده طبیعت را به دست الگوریتمها و مهندسان سپرد؟
Conclusion and Recommendations
سایبرنتیک اقلیمی نهتنها ابزاری فناورانه بلکه نوعی پارادایم جدید در نسبت میان انسان، طبیعت و قدرت است. اگر این روند بدون ملاحظات اجتماعی و اخلاقی ادامه یابد، ممکن است آیندهای پر از نابرابری و تخریب در پیش داشته باشیم. بنابراین، پیشنهاد میشود:
تشکیل نهادهای نظارتی دموکراتیک بر پروژههای اقلیمی
مشارکت عمومی و بینرشتهای در تصمیمسازیهای زیستمحیطی
تدوین منشور جهانی اخلاق سایبرنتیک اقلیمی
Wiener, Norbert. Cybernetics: Or Control and Communication in the Animal and the Machine. MIT Press, 1948.
Edwards, Paul N. A Vast Machine: Computer Models, Climate Data, and the Politics of Global Warming. MIT Press, 2010.
Jasanoff, Sheila. The Ethics of Invention: Technology and the Human Future. W. W. Norton & Company, 2016.
Parenti, Christian. Tropic of Chaos: Climate Change and the New Geography of Violence. Nation Books, 2011.
Clapp, Jennifer & Dauvergne, Peter. Paths to a Green World: The Political Economy of the Global Environment. MIT Press, 2011.
The Machine is a Great Slave But a Bad Master. Norbert Wiener
نوربرت وینر در کتاب سایبرنتیک می نویسند:
ارائه دهند: سهیل سلیمی (مشاور رسانه ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران)
سایبرنتیک، بهعنوان دانش کنترل و اعمال قدرت در انسان و ماشین، علمی میانرشتهای است که به مطالعهی مکانیزمهای تنظیم، بازخورد، و ارتباطات در سیستمهای زیستی و مصنوعی میپردازد. این رشته، که توسط نوربرت وینر در دههی 1940 پایهگذاری شد، از واژهی یونانی "kybernetes" به معنای «هدایتگر» یا «فرماندار» گرفته شده و بر چگونگی مدیریت و هدایت سیستمها تمرکز دارد. سایبرنتیک به ما امکان میدهد تا تعادل و هماهنگی بین اجزای یک سیستم، چه انسانی و چه ماشینی، را درک کرده و از آن برای بهبود عملکرد استفاده کنیم.
هوش مصنوعی (AI)، در عین حال، شاخهای از علوم کامپیوتر است که به خلق سیستمهایی اختصاص دارد که قادر به انجام وظایف شناختی مانند یادگیری، استدلال، حل مسئله، و تصمیمگیری هستند، وظایفی که بهطور سنتی به هوش انسانی نسبت داده میشوند. هوش مصنوعی از اصول سایبرنتیک، بهویژه مفاهیم بازخورد و خودتنظیمی، برای توسعهی الگوریتمهایی بهره میبرد که میتوانند از دادهها یاد بگیرند و بهصورت خودکار عملکرد خود را بهبود بخشند. این فناوری، از تشخیص الگوهای پیچیده در دادهها تا خودمختاری در سیستمهای پیشرفته، کاربردهای گستردهای دارد.
نوربرت وینر، بنیانگذار سایبرنتیک، در جملهی معروف خود اظهار داشت: «ماشین، بندهای عالیست اما اربابی بد.» این جمله نهتنها به نقش دوگانهی فناوری در خدمترسانی و سلطه اشاره دارد، بلکه چارچوبی فلسفی و عملی برای درک تعامل انسان و ماشین ارائه میدهد. این پژوهش به بررسی ارتباط سایبرنتیک و هوش مصنوعی، نقش ماشین بهعنوان ابزار خدمترسان، و خطرات بالقوهی تبدیل آن به ارباب میپردازد.
سایبرنتیک، با تمرکز بر کنترل و اعمال قدرت، اصول مشترکی بین سیستمهای زیستی (مانند مغز انسان) و سیستمهای مصنوعی (مانند ماشینهای محاسباتی) ایجاد کرد. این علم بر مفاهیمی چون بازخورد (Feedback)، خودتنظیمی (Self-regulation)، و ارتباط بین اجزای یک سیستم تأکید دارد. برای مثال، مکانیزم بازخورد منفی در سایبرنتیک به سیستمها اجازه میدهد تا با تنظیم خودکار، به حالت تعادل برسند. این مفهوم بعدها به یکی از پایههای توسعهی هوش مصنوعی تبدیل شد.
هوش مصنوعی، با بهرهگیری از اصول سایبرنتیک، سیستمهایی خلق کرده که قادر به انجام وظایف پیچیده هستند. شبکههای عصبی مصنوعی و الگوریتمهای یادگیری عمیق، که از دادههای عظیم برای بهبود عملکرد خود استفاده میکنند، نمونههایی از این پیشرفتها هستند. با این حال، پیشرفت هوش مصنوعی چالشهایی را نیز به همراه داشته است. جملهی وینر به ما هشدار میدهد که اگرچه ماشینها میتوانند بندگان کارآمدی باشند، اما بدون کنترل مناسب، ممکن است به اربابانی تبدیل شوند که تصمیمگیریهای انسان را تحتالشعاع قرار دهند. برای مثال، سیستمهای هوش مصنوعی خودمختار در حوزههایی مانند خودروهای خودران یا سیستمهای مالی میتوانند بدون نظارت کافی، به نتایج غیرمنتظره یا حتی خطرناک منجر شوند.
ماشینها، هنگامی که بهعنوان ابزار تحت کنترل انسان عمل میکنند، قابلیتهای بینظیری ارائه میدهند. در حوزهی پزشکی، الگوریتمهای هوش مصنوعی با تحلیل دادههای تصویربرداری، تشخیص بیماریهایی مانند سرطان را با دقتی بالاتر از پزشکان انسانی انجام میدهند. در صنعت، سیستمهای سایبرنتیک با استفاده از بازخورد و خودتنظیمی، فرآیندهای تولید را بهینهسازی کرده و هزینهها را کاهش دادهاند. این کاربردها نشاندهندهی نقش ماشین بهعنوان «بندهای عالی» هستند که در خدمت اهداف انسانی عمل میکند.
با وجود مزایای فراوان، پیشرفت سریع هوش مصنوعی و پیچیدگی روزافزون سیستمهای سایبرنتیک خطراتی را نیز به همراه دارد. یکی از نگرانیهای اصلی، کاهش کنترل انسانی بر سیستمهای خودمختار است. برای مثال، الگوریتمهای یادگیری ماشین که در شبکههای اجتماعی استفاده میشوند، میتوانند با تقویت محتوای جنجالی یا اطلاعات نادرست، بهصورت غیرمستقیم رفتارهای اجتماعی را هدایت کنند. این پدیده نشاندهندهی تبدیل شدن ماشین از یک ابزار خدمترسان به نیرویی است که میتواند بر تصمیمگیریهای انسانی تأثیر منفی بگذارد.
علاوه بر این، مسائل اخلاقی مرتبط با هوش مصنوعی، مانند سوگیری در الگوریتمها یا فقدان شفافیت در تصمیمگیریهای سیستمهای خودمختار، چالشهایی هستند که نیاز به نظارت دقیق دارند. وینر در آثار خود بر اهمیت حفظ کنترل انسانی بر ماشینها تأکید کرده و هشدار داده بود که عدم توجه به این موضوع میتواند به سلطهی ماشینها منجر شود.
برای جلوگیری از تبدیل ماشین به ارباب، رویکردهای زیر پیشنهاد میشود:
جملهی نوربرت وینر نهتنها یک هشدار فلسفی، بلکه یک راهنمای عملی برای توسعه و استفاده از فناوریهای سایبرنتیک و هوش مصنوعی است. سایبرنتیک، بهعنوان دانش کنترل و اعمال قدرت در انسان و ماشین، چارچوبی برای درک تعاملات پیچیدهی این دو ارائه میدهد، در حالی که هوش مصنوعی ابزارهایی قدرتمند برای حل مسائل پیچیده فراهم میکند. با این حال، برای بهرهبرداری از مزایای این فناوریها و جلوگیری از خطرات آنها، باید تعادل بین کنترل انسانی و خودمختاری ماشین حفظ شود. ماشینها باید بهعنوان بندگان انسان باقی بمانند، نه اربابانی که بر او مسلط شوند. سهیل سلیمی
خلاصه کتاب سایبرنتیک – نویسنده: نوربرت وینر Norbert Wiener
عنوان اصلیCybernetics: Or Control and
Communication in the Animal and the Machine (1948)
ارائه دهند: سهیل سلیمی (مشاور رسانه ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران)
مقدمهای بر کتاب
نوربرت وینر در این کتاب، پایههای یک علم نوین به نام سایبرنتیک (Cybernetics) را بنیانگذاری میکند؛ دانشی میانرشتهای که به بررسی سیستمهای کنترل و ارتباطات در موجودات زنده و ماشینها میپردازد. هدف این علم، درک چگونگی تنظیم، تطبیق، و بازخورد (feedback) در سیستمهاست.

مفاهیم کلیدی کتاب
1. سایبرنتیک چیست؟
سایبرنتیک از واژهای یونانی به معنی «سکانداری» گرفته شده و به علم کنترل و ارتباط در موجود زنده و ماشین اشاره دارد. این علم تلاش دارد تا شباهتها و اصول مشترک بین عملکرد مغز انسان، سیستم عصبی، و ماشینهای خودکار را کشف کند.
2. بازخورد (Feedback)
در قلب سایبرنتیک، مفهوم بازخورد قرار دارد. این ایده میگوید که سیستمها از نتایج اعمال خود مطلع میشوند و بر اساس آن نتایج، رفتار خود را تنظیم میکنند.
مثال: وقتی یک ترموستات دمای خانه را حس میکند و بر اساس آن، سیستم گرمایشی را خاموش یا روشن میکند، از بازخورد استفاده کرده است.
3. اطلاعات بهمثابه کمیت علمی
وینر به کمک نظریه اطلاعات
(از کلود شانون)، اطلاعات را بهعنوان یک مفهوم قابل اندازهگیری معرفی میکند.
اطلاعات، نقشی مشابه انرژی
در فیزیک دارد، اما در حوزه ارتباط و کنترل.
4. احتمال، عدم قطعیت و پیشبینی
در بسیاری از سیستمها (از جمله مغز انسان یا اقتصاد)، رفتار آینده با قطعیت قابل پیشبینی نیست. سایبرنتیک تلاش میکند با استفاده از روشهای آماری و احتمالات، در چنین شرایطی نیز الگوهایی برای کنترل و تصمیمگیری پیدا کند.
5. سیستمهای خودکار و ماشینهای هوشمند
وینر درباره ماشینهایی صحبت میکند که میتوانند تصمیم بگیرند، خطاهای خود را اصلاح کنند، و با محیط تعامل داشته باشند. این دیدگاه، پایهگذار مفاهیمی شد که بعدها در هوش مصنوعی، رباتیک و سیستمهای تطبیقی توسعه یافت.
6. مقایسه ماشین و انسان
او سعی میکند شباهتهای میان مغز انسان و ماشینهای پیچیده را بررسی کند. البته تأکید دارد که انسانها دارای احساسات و وجوه انسانیاند، اما از نظر کنترل و ارتباط، میتوان الگوهای مشترکی یافت.
7. اخلاق سایبرنتیک
در پایان، وینر هشدارهایی اخلاقی درباره استفاده از دانش سایبرنتیک میدهد:
دستاوردها و تأثیر کتاب
این کتاب نهتنها پایهگذار علم سایبرنتیک شد، بلکه بر زمینههای مختلفی مثل:
جمعبندی
نوربرت وینر در این کتاب بنیان مفهومی را گذاشت که ما امروز در انواع فناوریهای هوشمند، سیستمهای کنترل، اینترنت اشیاء، و حتی درک ذهن و مغز انسان با آن مواجهایم. سایبرنتیک پلی میان ماشین و انسان، فیزیک و روانشناسی، و کنترل و ارتباط است.
سهیل سلیمی
خلاصه کتاب سایبرنتیک – نویسنده: نوربرت وینر Norbert Wiener
Cybernetics: Or Control and Communication in the Animal and the Machine
✅ فصل ۱: پیام، معنا و نویز
این فصل به نقش اطلاعات در ارتباطات میپردازد. وینر توضیح میدهد که ارتباط بین انسان یا ماشین بر پایه ارسال پیامها است، و این پیامها همیشه در معرض نویز یا اختلال قرار دارند. او نظریهی اطلاعات شانون را به کار میگیرد تا نشان دهد چگونه میتوان پیامها را به شکلی مؤثر و بدون خطا منتقل کرد.
✅ فصل ۲: ارتباط در موجود زنده و ماشین
اینجا وینر بحث را به شباهتهای مغز و کامپیوتر میبرد. او استدلال میکند که هم موجودات زنده و هم ماشینها میتوانند اطلاعات را پردازش کنند. مغز انسان مانند یک ماشین محاسباتی است که اطلاعات حسی را دریافت کرده، پردازش کرده و واکنش مناسب نشان میدهد.
✅ فصل ۳: رفتار، هدف و تلئولوژی
این فصل درباره رفتار هدفمند است. در سایبرنتیک، رفتارهایی که بهسمت یک هدف مشخص حرکت میکنند (مثل راه رفتن بهسمت غذا)، مورد توجه قرار میگیرند. وینر مفهوم بازخورد (feedback) را معرفی میکند: مکانیزمی که سیستمها برای رسیدن به هدف خود، مدام خود را تنظیم میکنند.
✅ فصل ۴: الگوها و سازمان
در این فصل، بحث بر سر این است که اطلاعات نهفقط کمیت، بلکه ساختار و الگو دارند. وینر میگوید موجودات زنده و ماشینها، اطلاعات را نهفقط ذخیره، بلکه سازماندهی و ساختاربندی میکنند. او از سیستمهای عصبی و ارتباطات ماشینی مثالهایی میزند.
✅ فصل ۵: سایبرنتیک و فیزیولوژی سیستم عصبی
یکی از مهمترین فصلهای کتاب. وینر کارکرد سیستم عصبی انسان را از منظر سایبرنتیکی بررسی میکند. مثلاً چگونه مغز پیامها را از حواس دریافت میکند، تصمیم میگیرد و سپس دستور عمل میفرستد. او تأکید میکند که این فرآیند بسیار شبیه سیستم کنترل خودکار در ماشینهاست.
✅ فصل ۶: سایبرنتیک و آسیبشناسی سیستم عصبی
در اینجا، وینر از بیماریها و آسیبهایی صحبت میکند که عملکرد سیستم عصبی را مختل میکنند، مثل پارکینسون یا صرع. این فصل نشان میدهد که اختلال در بازخورد یا ارتباط عصبی میتواند به بیماری منجر شود، مشابه یک ماشین که وقتی سیستم کنترلیاش از کار بیفتد، خراب میشود.
✅ فصل ۷: یادگیری و حافظه در انسان و ماشین
فصل جذابی که به مسئله یادگیری ماشین و یادگیری انسانی میپردازد. وینر توضیح میدهد که چگونه ماشینها میتوانند یاد بگیرند، با استفاده از بازخورد و اصلاح خطا. او حافظه را بهعنوان ذخیرهساز اطلاعات معرفی میکند و مقایسهای میان مغز و حافظه دیجیتال انجام میدهد.
✅ فصل ۸: سیستمهای آماری و پیشبینی رفتار
در این فصل، وینر به سراغ احتمالات، عدم قطعیت و مدلسازی آماری میرود. در بسیاری از شرایط، آینده قابل پیشبینی دقیق نیست، اما با استفاده از آمار میتوان رفتار سیستمها را تا حدی پیشبینی کرد. این اصل در اقتصاد، هواشناسی، و حتی روانشناسی کاربرد دارد.
✅ فصل ۹: انسان و ماشین
در این فصل فلسفی، وینر پرسشهایی عمیق مطرح میکند:
✅ فصل ۱۰: جنگ و مسئولیت علمی
در بخش پایانی، وینر نگرانی خود را درباره استفاده نظامی از دانش سایبرنتیک بیان میکند. او میگوید:
«علم بدون اخلاق، میتواند فاجعهبار باشد.»
وی دانشمندان را به داشتن مسئولیت اجتماعی فرا میخواند، خصوصاً در دنیای پس از جنگ جهانی دوم.
✅ فصل ۱۱: نتیجهگیری کلی
کتاب با تأکیدی دوباره بر اهمیت سایبرنتیک در دنیای مدرن پایان مییابد. وینر معتقد است که در عصر ارتباطات، انسان باید یاد بگیرد که چگونه با ماشینها و با دیگر انسانها بهشکلی هوشمندانه و اخلاقی تعامل کند.