|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |
|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |

هوالحکیم

باسلام به همراهان فرهیخته و گرانقدر

با توجه به اهمیت تهیه و تولید مستندهایی برای آگاهی بخشی و ارتقاء سطح سوادِ شناختی_رسانه‌ای جامعه، اینجانب موارد و سوژهای زیادی را در قالب پروژهایی منسجم و حرفه‌ای، مد نظر دارم تا در قالب محتوایی مطلوب و در شان مخاطب ایرانی به تصویر بکشم که متاسفانه به دلیل نبودِ حمایت مالی لازم همگی زمین‌گیر شده و امکان تولید نیافته‌اند. از همین رو  از تمام عزیزانی که می‌توانند با حمایت‌های خود این پروژه‌ها را یاری نمایند، جهت حمایت مالی دعوت به عمل می‌آورم. علاقمندان از طریق لینک زیر جهت دریافت اطلاعات حساب بانکی و هرگونه سوال می‌توانند در ارتباط باشند.

با نهایت سپاس

سهیل سلیمی

ارتباط:

https://eitaa.com/SOHEILSALIMI1


اولین تیزر رسمی از مجموعه مستند " جنایت نامرئی " منتشر شد

برای تماشای اولین تیزر رسمی از مجموعه مستند " جنایت نامرئی " روی تصویر زیر کلیک کنید:

 مستند جنایت نامرئی به موضوع #نظم_نوین_جهانی و ارتباطش با #سلاح‌های_بیولوژیک و خصوصاً پاندمی #کرونا با بیش‌ از دو سال تحقیق و پژوهش، می‌پردازد که در پنج قسمت به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی #سهیل_سلیمی ساخته شده است. این مجموعه در راستای #جهادتبیین به بازنمایی و افشاگری گسترده‌ای درباره صنعت #بهداشت_و_درمان، سلاح‌های بیولوژیک، ساخت یا ارتقاء بیماری‌ها، #مافیای_علم و کنترل تولید و #سانسور #مقالات_علمی ، #سایبرنتیک ، #جنگ‌_شناختی، #اِنبیک و علوم نوین، و #جنگ_جهانی_چهارم می‌پردازد. همچنین طیف گسترده‌ای از علوم مرتبط با #کنترل_هوشمند و نوین جهان را مورد بررسی قرار می‌دهد و ارتباط این موضوعات را با شرایط #اقتصاد_جهانی و #اعتراضات به فقر و موضوع #جهانی‌_سازی را مورد کنکاش قرار می‌دهد. در این مستند از همراهی اساتید برجسته‌ای بهره گیری شده است که عبارتنداز: دکتر شکور امیدی، دکتر کاظم فولادی، دکتر علی‌رضا اصلانی زکریا ، دکتر مهتاب اسکندری، دکتر عاطفه عابدینی، دکتر میثم آذربخش و مهندس محمدعلی شکوهیان راد. 

عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: 

قسمت اول: جهان در آشوب 

قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول 

قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری 

قسمت چهارم: قرنِ کنترل

قسمت پنجم: جنگ جهانی چهارم.

عوامل تولید این اثر عبارتند از: راوی: منوچهر زنده دل / مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی.

 این مجموعه محصول موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی است.

عکس‌های پشت صحنه‌ی مجموعه مستند جنایت نامرئی Invisible Crime BTS_Pictures

عکس‌های پشت صحنه‌ی مجموعه مستند: جنایت نامرئی      نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: سهیل سلیمی
  I N V I S I B E L    C R I M E
Writer, Director & Producer : SOHEIL SALIMI     BTS_Pictures

آیا جنگ جهانی دوم را انگلیس شروع کرد؟ قسمت سوم : جنگ جهانی چهارم

آیا جنگ جهانی دوم را انگلیس شروع کرد؟

قسمت سوم : جنگ جهانی چهارم

نویسنده: سهیل سلیمی

بعد از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد که "الکساندر دومارانش" رئیس سرویس اطلاعاتی فرانسه، آن‌ را "جنگ جهانی سوم" نامید، همین سیاست علیه کشورهای دیگر و خصوصا کشورهای خاورمیانه هم کلید خورد. در واقع ایجاد رژیم جعلی اسرائیل برای تحقق همین هدف بود، ایجاد یک ناامنی پایدار و مستمر، برای چالشی پایدار و مستمر علیه کشورهای خاورمیانه، و البته تحقق نابودیِ هدفی مهم به نام اسلام، هدفی که یا باید نابود می‌شد و یا به کلی ناکارآمد. تمدنِ غرب با شناختی که در طول صدها سال استعمار از منطقه غرب آسیا به دست آورده بود راه نفوذ و آغاز استعماری نو را در نابود کردن اسلام و خصوصا تشیع می‌دانست که "الکساندر دومارانش" در کتاب "جنگ جهانی چهارم" به تفصیل به شرح استراتژی نابودی تشیُع پرداخته است. زیرا او معتقد بود که تشیع با محوریت ایران به زودی از مرزهای غربی چین تا شمال آفریقا را به کنترل ایدئولوژیک خود در خواهد آورد و تمدن غرب را به چالش خواهد کشید. او این مقطع را "جنگ جهانی چهارم" نامید و به رئیس جمهور آمریکا "ریگان" گفت که باید دست از جنگ شرق و غرب بردارد و جنگ نوین، یعنی جنگ شمال و جنوب را آغاز کند، جنگِ میان تمدن غرب با اسلام.

مهمترین استراتژی‌ که برای تحقق این هدف طراحی شده بود؛ ایجاد جنگ میان کشورها و گرفتن پُز حمایت از یک طرف جنگ، و بعد دوشیدن هر دو سوی نبرد از طریق فروش سلاح و گرفتن دارایی‌هایشان برای ارائه کالاهای اساسی و حتی دارو و ملزومات اولیه زندگی بود!

در این استراتژی با ایجاد جنگ میان کشورها دو هدف محقق می‌شود. اول؛ کشور ضعیف، یا کشور مورد حمله، از نیازهای کوچک گرفته تا ساختارهای عظیم اقتصادی و... محتاج کمکِ همان‌ها می‌شوند که طراح جنگ بوده‌اند و دوم؛ کشور قدرتمند یا کشور مهاجم، که در روندی اصطکاکی و فرساینده عناصر و موئلفه‌های قدرتش را از دست می‌دهد و سر آخر محتاج همان‌ها می‌شود.

بعد از جنگ جهانی دوم هر دو سوی جنگ، محتاج و تحت فرمانِ انگلستان و آمریکا بودند. برای آمریکا و انگلستان اصلا مهم نبوده و نیست که جنگ را کدام سمت شروع کند، یا کدام سمت ماجرا، پیروز میدان باشد، نفس وجود جنگ مهم است. پس تا جایی که بتوانند با ایجاد تفرقه میان کشورها این مهم را محقق می‌کنند. البته در دوران جنگ جهانی سوم و بعد جنگ جهانی چهارم سعی کردند تا جای ممکن جنگ‌ها را از مرزهای خود دور نگه دارند.

مجموعه‌ی مستندِ " جنایتِ نامرئی " نویسنده، کارگردان و تهیه کننده سهیل سلیمی

مستند جنایت نامرئی  بزودی!!!!!!!!!

نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: سهیل سلیمی

مستند جنایت نامرئی  که به موضوع نظم نوین جهانی و ارتباطش با سلاح‌های بیولوژیک و خصوصاً پاندمی کووید19 می‌پردازد در چهار قسمت به نویسندگی و کارگردانی سهیل سلیمی ساخته شده است. این مجموعه در راستای جهاد تبیین به بازنمایی و افشاگری گسترده‌ای درباره صنعت بهداشت و درمان، سلاح‌های بیولوژیک، ساخت یا ارتقاء بیماری‌ها، توازن جمعیت، پاندمی کرونا، مافیای علم و کنترل تولید و سانسور مقالات علمی، سایبرنتیک، جنگ‌های شناختی، اِنبیک و علوم نوین، و جنگ جهانی چهارم می‌پردازد. این مجموعه طیف گسترده‌ای از علوم مرتبط با کنترل هوشمند و نوین جهان را مورد بررسی قرار می‌دهد و ارتباط این موضوعات را با شرایط اقتصاد جهانی و اعتراضات بین المللی به فقر گسترده و موضوع جهانی‌سازی را مورد کنکاش قرار می‌دهد. در این مستند از همراهی اساتید بزرگ و صاحب نامی بهره گیری شده است که عبارتنداز: دکتر شکور امیدی، دکتر کاظم فولادی، دکتر علی‌رضا اصلانی ذکریا ، دکتر مهتاب اسکندری، دکتر عاطفه عابدینی و مهندس محمدعلی شکوهیان راد.

عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: 

قسمت اول: جهان در آشوب 

قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول 

قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری 

قسمت چهارم: جنگ جهانی چهارم.

عوامل تولید این اثر عبارتند از: راوی: منوچهر زنده دل / مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی.

 

مستند (جنایت نامرئی) نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: سهیل سلیمی

 

مستند جنایت نامرئی  بزودی!!!!!!!!!

نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: سهیل سلیمی

مستند جنایت نامرئی در چهار قسمت به نویسندگی و کارگردانی سهیل سلیمی ساخته شده است. عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: 

قسمت اول: جهان در آشوب 

قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول 

قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری 

قسمت چهارم: جنگ جهانی چهارم.


عوامل تولید این اثر عبارتند از:

مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی / راوی: منوچهر زنده دل.

اَسرارِ خیلی رسمی | تحلیلی بر فیلم اسرار رسمی Official Secrets 2019

اَسرارِ خیلی رسمی
بی شک ساختن فیلم با مضمونِ نقدِ سیاسی آنهم در کشور مبدا موردِ نقد بسیار سخت است. و قطعا در کشورهایی که نهادهای امنیتی پیچیده تر و مخوف تری دارند به مراتب سخت تر. انگلستان با داشتن قریب به ۱۰ نهاد امنیتی یکی از این کشورهاست. GCHQ و Mi6 از مخوف ترین نهادهای امنیتی جهان بشمار می روند. فیلم سینمایی "اسرار رسمی" "Official Secret" نمونه بارزی است از یک فیلم سیاسی که خفقان و قدرت سرویس های امنیتی را به زیبایی به تصویر می کشد. مهمتر اینکه چگونه سیاست مداران صاحب نفوذ، فاسد و آلوده با استفاده از اطلاعات و زنجیره ی ارتباطات افراد، می توانند سیاست گذاری های کثیف خود را پیش ببرند. فیلم "اسرار رسمی" به داستان جاسوسی می پردازد که در بخش شنود و تجسس از مقامات رسمی دیگر کشورها در GCHQ کار می کند. در همان ابتدای فیلم از او "کاترین گان"، خواسته می شود گزارشش را از تجسس درباره ی یکی از سیاست مداران چینی زودتر ارائه کند، زیرا وزارت خارجه قصد مذاکرات تجاری دارد و به این اسناد نیاز دارد. سپس به او ماموریت داده می شود تا با جاسوسی از زندگی اعضای غیر دائم شورای امنیت، از آنها نقطه ضعف هایی پیدا کنند که بشود با استفاده از نقاط ضعف آنها، اعضای شورای امنیت را تهدید کنند تا از قطعنامه آمریکا و انگلیس برای حمله به عراق حمایت کنند. کاترین که روحیه ضد جنگ دارد و بنا به جایگاه اطلاعاتی اش می داند که آمریکا و انگلیس در مورد سلاح‌های کشتار جمعی عراق دروغ می گویند، تصمیم به افشاگری می گیرد. بی تردید پُز آزادی بیان و کلید واژه جنگ غیر قانونی و جنگ قانونی، دست آویزی بوده که با استفاده از آنها فیلمساز توانسته فیلمش را بسازد. و سپس با کثیف نشان دادن "تونی بلر" نخست وزیر وقت، انگلستان، دامن ملکه را از این ننگ پاک کند. اما به هر حال برای انسان های نکته بین، همین میزان از اطلاعات هم می تواند آگاه کننده باشد که چطور با دروغ هایی مثل سلاح کشتار جمعی و حقوق بشر، کشورهای ضعیف تر را مجبور به مذاکره می کنند و چطور با همین روش آنها را خلع سلاح و سپس استعمار می کنند. یادمان باشد بعد از صدام نفت عراق برای ۹۹سال تحت استعمار ایالات متحده آمریکا قرار گرفت، آنهم باید دروغی که با جنگ رسانه ای آن را به دنیا حقنه کردند. در جایی از فیلم، دو مامور از دوستان کاترین به او می گویند که قرار است به لندن بروند تا فارسی یاد بگیرند، و فیلمساز از این طریق به مخاطب القاء می کند که پروژه ی بعدی پرونده سازی برای ایران است (پرونده های دروغینِ هسته ای، حقوق بشر و حمایت از تروریسم). فیلم یادآوری می کند که "مارگارت تاچر" هم با استفاده از همین روش یک کشتی آرژانتینی را غرق، و جنگ فالکلند را به راه انداخت. در سوی دیگر هفته نامه "آبزرور Observer" و روزنامه‌نگارهای آن قرار دارد که در دو جناح موافق جنگ و مخالف حنگ در تلاش هستند تا قصه جلو برود. جنگ شروع می شود و افشاگری کاترین چیزی را عوض نمی کند. در فیلم تلاش کاترین برای نجاتِ همسرِ مسلمان اش که ناخواسته درگیر پرونده افشاگری او شده و حالا برای زهر چشم گرفتن از کاترین می خواهند او را از انگلیس اخراج کنند، این القاء را صورت می دهد که گویا کاترین با این کار مشغول نجات مسلمان است. فیلم در حالی از کاترین گان ، جاسوس سرویس امنیتی GCHQ یک قهرمان می سازد که، در کپشن انتهای فیلم می نویسد که در چهار سال ابتدای جنگ، قریب به یک میلیون نفر از مردم عراق توسط نیروهای آمریکایی و انگلیسی کشته شده اند. فیلم، خوش ساخت و خوش ریتم است و بازی های قابل قبولی در آن به چشم می خورد. بسیاری از نکات سیاسی و امنیتی فیلم در این مجال نمی گنجد و دیدنِ با بصیرتِ این اثرِ خوب سینمایی را توصیه میکنم. سهیل سلیمی

آیا از جنایتی نامرئی که در نزدیکِ شما در حال وقوع است خبر دارید؟

مستند جنایت نامرئی

نویسنده و کارگردان: سهیل سلیمی

مستند جنایت نامرئی پاسخی است به دها سوال پیچیده در حوزه حکومت‌ها و جهان پیرامون ما. جهانی که گلوبالیست‌ها و کانون‌های بزرگ تصمیم‌گیری مانند بنیاد راکفلر و گروه بیلدربرگ و دانشگاه جان هاپکینز و... برای آینده‌ی آن تصمیم گیری می‌کنند. این مستند سوالاتی را که سال‌ها به دنبال جواب‌شان می‌گشتید پاسخ داده است. سوالاتی مانند:

آیا بیماری‌های جدید محصول طبیعت هستند یا آزمایشگاها؟

آیا تجارت سلامت با بیماری‌های جدید رونق می‌گیرد یا بیماری‌ها سلامت را به مهمترین تجارت جهان مانند تجارت سلاح و تجارت موارد مخدر تبدیل کرده‌اند؟!

آیا تولید علم در جهان کنترل می‌شود؟

آیا علم هم مافیای خاص خودش را دارد؟

آیا علم و مقالات علمی سانسور می‌شوند؟

آیا سلاح‌های بیولوژیک فقط در جنگ استفاده می‌شوند یا در زمان صلح هم اهداف خود را مورد هجوم قرار می‌دهند؟

آیا رسانه‌ها بخشی از یک پاندمی هستند؟

آیا در مقوله جمعیت و کاهش جمعیت! و ارتباط آن با اقتصاد و طرح‌های سازمان‌ها و نهاد‌های بین‌المللی برای کنترل جمعیت ارتباطی وجود دارد؟

آیا از نقش بیماری در تصرف قاره‌آمریکا توسط اروپائیان و کشتارِ بومیانِ آمریکا و ظهور امپراتوری ایالات متحده اطلاع دارید؟

آیا در طول تاریخ جنگ‌هایی بوده که از طریقِ بیماری‌های واگیردار به شکست یا پیروزی‌های بزرگ بیانجامد؟

آیا می‌دانید در دوران مدرن بیماری‌های ساخته‌ی دست بشر در کدام کشورها ساخته و یا آزمایش شده است؟

آیا حفاظت از جمعیتِ بیمار و کهن‌سال با نگاهِ علم مدرن و ایدئولوژی لیبرالیسم و کپیتالیسم، مقرون به صرفه است؟

آیا ارتباطی میان موارد زیر می بینید؟ (لطفا توضیح کامل بدهید) فروپاشی اقتصادی آمریکا در سال 2001 که بحرانِ دات‌کام معروف شد، خروج آمریکا از کنوانسیون منع اشاعه سلاح‌های بیولوژیک و سموم در همان سال و پیرو آن، فرو ریختنِ برج‌های دوقلوی تجارت جهانی در نیویورک در 11 سپتامبر 2001 و تصرف عراق و افغانستان توسط ایالات متحده آمریکا. گزارش بانک جهانی در سال 2004 از تاثیرات کسری ۶۶۶ میلیارد دلاری بودجه آمریکا بر رشد اقتصادی کشورهای جهان، خصوصا کشورهای در حالِ توسعه، و تصویب قانون سپر دفاعی بیولوژیک آمریکا در سال 2004. سقوطِ اقتصادی سال 2008 و جنگ‌های متعدد در آفریقا و غرب آسیا (خاورمیانه) ورشکستگی یونان با مدیریت بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول. ظهور پدیده‌ای بنام داعش در 2013! کشته شدن قریب به هشت‌هزار نفر در حج سال 2015-1394. جمع آوری ژنوم نژادهای مختلف بشری از کشورهای مختلف، با عجله و فشار تبلیغاتی فراوان تا قبل از سال 2019. بحران بدهیِ جهان که از اواسط دهه نود شروع شده بود و در سال 2019 از مرزِ 55تریلیون دلار عبور کرد! تظاهراتِ مردم در اروپا و آمریکا برای نجاتِ شرایطِ اقتصادی (خصوصا در فرانسه و آمریکا)! شکست داعش توسط ایران، شهادت سپهبد سلیمانی توسط ایالات متحده آمریکا و ظهورِ ویروسِ سارس-کوو2 یا همان کرونا یا کووید19!

آیا می‌دانید آمریکا با بیش از 30تریلیون دلار چین با 8 تریلیون دلار و انگلیس با قریب به 4 تریلیون دلار، فرانسه 5/3 تریلیون دلار، آلمان با 4 تریلیون دلار، برزیل 2 تریلیون دلار و کشور کوچک ژاپن با قریب به 15 تریلیون دلار مهم‌ترین بدهکاران اقتصاد جهان هستند؟

آیا از کاربرد ژنوم انسان در ساخت سلاح‌های بیولوژیک و برقراری توازن جمعیت اطلاع دارید؟

آیا شیوع گسترده‌ی بیماری‌های تنفسی در مسیر اربعین در عراق را در حالی که هیچ شهر دیگری جز کربلا و نجف آلوده نمی‌شوند، اتفاقی می‌دانید یا محصول یک حمله بیولوژیک؟ کشته شدن هشت هزار نفر در فاجعه منا 1394 که علت آن ازدحام! و یکی دو ساعت! تشنگی! اعلام شد را چقدر حمله‌ی بیولوژیک و مسمومیت با گاز می‌دانید؟

 در حوزه‌ی اقتصاد با توجه به نظریات فروپاشی اقتصاد جهان: مانندِ کتاب "سقوط آزاد" اثرِ ژوزف استیگلیتز و توابینِ علم اقتصاد به سَرکردگیِ راث ‌اَشکرافتس. چطور جهان را تفسیر می‌کنید؟ چگونه تورم از کشورهای توسعه یافته، خصوصا آمریکا به دیگر کشورها صادر می‌شود؟! جایگزینی پشتوانه‌ی پول که طلا بود با نفت و سپس با دلار چگونه رخ داد؟ نقش فرانسه در خروج طلاهایش از آمریکا و اعلام زنگ خطرِ پول کاغذی چه بود؟

از چه زمانی کشورهای جهان به این نتیجه رسیدند که معیار دلار باید کنار گذاشته شود؟  نسبت توازن جمعیتِ مولد و جمعیت سربارِ اقتصاد چه تاثیری در بدهی داخلی و اقتصاد آمریکا دارد؟ توازن جمعیتِ استفاده کننده از دلار در جهان، چه تاثیری در اقتصاد آمریکا دارد؟ بحران فقر و پیری و بیماریِ جمعیت در کشورهای توسعه یافته! چه تاثیری در سیاست‌گذاری‌های بانک‌ها و بیمه‌ها و خدمات‌درمانی گذاشته است؟

علتِ بدهی دولت‌های جهان و شرایط اقتصادی جهان و ارتباطشان با جنبش‌های گوناگونِ رخ داده مانند جنبش جلقه زردها در فرانسه و جنبش ضد طمع در آمریکا چه می‌دانید؟

در دکترین مجمع جهانی اقتصاد با عنوان "ریستِ بزرگ یا بازنشانیِ بزرگ"، از کاهش جمعیت! جهان به عنوان راه‌حل مُعظلات جهانی یاد می‌شود. آیا با توجه به شرایط وخیم اقتصاد جهان، منظور کاهش طبیعی است یا کشتار فوری؟

 چه رابطه‌ای میان پول، جنگ و بیماری‌ها وجود دارد؟

چرا اغلب ثروتمندان جهان از سهامدارانِ عمده‌ی شرکت‌های خدماتِ درمان و داروی‌سازی هستند؟

آیا بیماری‌ها و گونه‌های جدید بیماری‌ها، محصول جدید کمپانی‌های ارائه دهنده‌ی خدمات درمان است؟ مانند ویروس‌ها و آنتی‌ویروسهایی کامپیوتری که اغلب محصول یک شرکت هستند!

از واحد731 ژاپن تا پروژه‌های "اِم‌کی اُلترا" و "تاسکیگ" "112" در ایالات متحده، و آزمایش سلاح‌های بیولوژیکِ شیمیایی، میکروبی و ویروسی و مخدرها و روان‌گردان‌ها و تاثیرات شوک‌های الکتریکی بر ساختار الکتروشیمیایی بدن انسان، اطلاعی دارید؟

 آیا کرونا محصولِ آزمایشگاه‌های بیولوژیک آمریکاست؟

 اگر بحران اقتصاد و بحران توازن جمعیت راه‌حلی جز جنگ بیولوژیک ندارد، کدام کشور یا کدام کشورها توان استفاده از این راه‌حل را دارند؟

چه کسی بیشترین سود را از فراگیر شدنِ کرونا بُرده است؟

چه اهداف کلان و خُرد دیگری جز حل مشکل اقتصادِ جهان در این جنگ بیولوژیک پنهان شده است؟

آیا می دانید وحشت و ترس چه تاثیری در سیستم ایمنی بدن دارد؟

آیا می دانید بمباران خبری، پروتکل‌های بهداشتی، زمینه‌ چینی‌های غذایی و دارویی (مانند جمع آوری راینیتیدین به بهانه سرطان‌زا بودن، که می‌توانست با کاهش اسید معده از اسیدی شدنِ دهان و نای جلوگیری کند، با توجه به اینکه ویروس‌ها و اساسا کرونا‌ویروس عاشق فضای اسیدی است، و یا عدم چاپ و نشر مقالات تحلیلی و منتقد در مورد واکسن‌ها با دستور سازمان بهداشت جهانی از دو سال قبل از شیوع کرونا در مجلات معتبر علمی) و حملات رسانه‌ای و شبه علمی، همگی بخشی از یک پازل بزرگ برای کشتار مردم جهان است؟

 آیا با شناخت ایدئولوژیک غرب در ساحت لیبرال‌دموکراسی و کپیتالیسم، و برده‌داری نوینِ این مکتب فکری آیا نشانه یا نشانه‌هایی از وجود فلسفه‌ای مشخص برای اشاعه‌ و استفاده از سلاح‌های بیولوژیک وجود دارد؟

آیا با توجه به آمار و ارقام ارائه شده از میزان کشته‌های بیماری کرونا در کشورهای مختلف و با تطبیقِ آمارهای میزانِ کشته‌های: افراد فقیر، رنگین پوست، ازکارافتاده، بیمار و کهن‌سالان، به ارتباطی معنادار از ایجاد توازن جمعیت با سلاح‌های بیولوژیک می‌رسیم؟

آیا می دانید جهان نه دو جنگ جهانی بلکه چهار جنگ جهانی را تجربه کرده است؟

آیا می دانید امروز جهان در درون جنگ جهانی چهارم به حیات خود ادامه می‌دهد؟

آیا می‌دانید جنگ جهانی چهارم، جنگ شمال و جنوب نام دارد؟

جهان پسا کرونا چه شکل و ویژه‌گی‌هایی خواهد داشت؟

آیا از طرح حاکمیتِ واحد جهانی مطلع هستید؟

آیا از جنایت نامرئی با خبر هستید؟

پاسخ تمام این سوالات و بیشتر را در مستند پژوهشیِ جنایت نامرئی به تهیه کنندگی سهیل سلیمی می‌توانید ببینید. مستند جنایت نامرئی در چهار قسمت و در موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی ساخته شده است و نویسندگی و کارگردانی آن ره عهده‌ی سهیل سلیمی بوده است. عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: قسمت اول: جهان در آشوب – قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول – قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری – قسمت چهارم: جنگ جهانی چهارم.

عوامل تولید این اثر عبارتند از:

مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی / راوی: منوچهر زنده دل.


سهیل سلیمی / فیلمساز و متخصص مطالعات استراتژیک / مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران.

https://soheilsalimi.blogsky.com

جنگ‌های سایبرنتیکی و شناختی و استراتژی اغتشاش به شیوه‌ی لوسیفر

خرده مقاله‌ای پیرامونِ جنگ‌های "سایبرنتیکی و شناختی" و استراتژی ساخت مزذور و اغتشاشگر به شیوه‌ی لوسیفر با مقدمه ای بر مفهوم شناسی واژه "سایبرنتیک"

بی‌گمان یکی از مراتب آگاهی در مسائل علمی شناخت دقیق ماهیت مطالب و گذاره‌هایی است که به عنوان ریشه‌ی کلام در مباحث و مسائل مطرح می‌شود. گاهی استفاده از یک واژه اشتباه یا نامرتبط می‌تواند در روند فهم یک گذاره مهم تاثیرگذار باشد. برای مثال در موارد بسیاری دیده‌ام که افراد با مدارک تحصیلی بالا فرق واقعیت و حقیقت را نمی‌دانند و به راحتی در جمله‌هایشان از این دو کلمه به‌جای هم استفاده می‌کند حال آنکه این دو در معنا بسیار متفاوت هستند. زیرا امر واقع به واقعیت می انجامد حال آنکه حقیقت از واژه حق منشعب می‌شود، واقع میان وقوع و عدم وقوع معنا می‌یابد و حقیقت از تقابل حق و باطل، و این یعنی این دو واژه هیچ ربط معنایی به هم ندارند اما متاسفانه در موارد بسیاری به جای هم استفاده می‌شوند. بعد از وقوع اغتشاشات اخیر در مهر ماه هزاروچهارصدویک مطالب زیادی با عنوان نبرد سایبرنتیکی یا جنگ سایبرنتیکی پیرامون تحریک و مدیریت اغتشاشگران در کشور مطرح شد که متاسفانه به دلیل عدم شناخت دقیق از واژه سایبرنتیک، نوعی اشتباه علمی را در فهم مسائل مرتبط آینده ایجاد خواهد کرد که باید از همین فرصت برای اصلاح آن بهره ببریم.

اولین اشتباه ترجمه سایبر اِسپیس به فضای مجازی است. زیرا مجاز مترادف یا هم معنای سایبر نیست و حتی فضای مجازی اصلا مجاز نیست، یعنی فضایی غیر واقعی و خیالی و توهمی نیست بلکه واقعیتی است ناملموس یعنی تمامیت آن و حتی فعل و انفعالات آن کاملا واقعی هستند و آدم‌های واقعی می‌توانند در آن فعالیت کنند و سرگرم شوند، یا چیزی بیاموزند و یا فعالیتی اقتصادی انجام دهند. پس فضای مجازی ترجمه‌ای غلط از سایبر اِسپیس است و شاید مفهوم درست، "فضای واقعیت ناملموس" باشد. در بخش دوم خود واژه‌ی سایبر است که از کلمه سایبرنتیک که ریشه‌ی آن یک واژه‌ی یونانی ست برگرفته شده است. واژه‌ی کیبرنِتوس در یونان باستان و حدود بیست و پنج قرن قبل برای مفاهیمی چون حاکمیت، حکومت و کنترل، سُکانداری، هدایتِ همراه با کنترل کاربرد داشته است. پروفسور نوربرت وییِنِر در کتاب سایبرنتیک این مفهوم را این گونه بیان می کند؛ سایبرنتیک یا دانشِ حاکمیت و کنترل بر حیوان (انسان) و ماشین. پس بر خلاف تصوّر عامه سایبر و سایبرنتیک به معنای اینترنت و شبکه‌های فعال در آن نیست. با تعریف امروزی سایبرنتیک بر حاکمیتی اشاره دار که کنترلی همه جانبه بر انسان یا ماشین دارد و یکی از ابزارهایش اینترنت است که اتفاقا ابزار بسیار قدرتمندی‌ست. در سی سال گذشته تمدن غرب شیوه‌ی حاکمتش را از ساختار حاکمیت و کنترل بر اقتصاد و انرژی، فرهنگ و سیاست، اجتماع و قدرت نظامی به ساختار دوگانه‌ی اطلاعات-انرژی تبدیل کرده است. به همین جهت است که واژه‌ی سایبرنتیک که ظرفیت بالای معنایی دارد مفهومِ اجماع اطلاعات را در تمامی حوزه‌ها به دوش می‌کشد و برای تحقق تمامی گذاره‌های تمدنی تنها انرژی را برای پیش برد اهدافش نیاز دارد، خواه این انرژی انرژی فسیلی باشد و خواه انرژی‌های نوین.

با نگاهی به شرایط جهان در عصر حاضر و با توجه به موقعیت فوق استراتژیکِ ایران اسلامی، در واقع وقتی از جنگ سایبری صحبت می‌کنیم باید بدانیم که با همان مفهوم جنگ هیبریدی یا جنگ ترکیبی طرف هستیم. تمدن غرب و همه دنبال روهای آنها از تمام ابزارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای، اجتماعی و نظامی(تروریستی) به اضافه‌ی ابزار بسیار قدرتمند اینترنت برای ضربه زدن به درخت تناور انقلاب استفاده می‌کنند و این جنگِ‌‌ترکیبیِ نوین، با این باز تعریف، معنای درست جنگ سایبرنتیکی است.

در اغتشاشات اخیر برجستگیِ ابزارهای متکی بر اینترنت بسیار بارز و قابل تامل بود اما آنچه باید مورد مداقه قرار گیرد، تاثیر ابزارهای‌ دیگر برحاکمیت و کنترل بر اذهان اغتشاشگران و گروهایی که به پیروی از آنها به خیابان آمده بودند، است. بعد از مختصری که برای تبیین سایبرنتیک و جنگ‌های ترکیبی نوشتم باید به یکی از مهم‌ترین زیرشاخه‌های جنگ‌های ترکیبی اشاره کنم، جنگِ شناختی!

واژه‌ی شناخت، که ترجمه‌ی کوگنِیتیو است به این معنا مد نظر است که چگونه ابزارهای حاکمیت و کنترل، که دشمن از آنها بهره می‌گیرد، باورها و زاویه‌ی نگاه مخاطبان را تغییر می‌دهند، و آنقدر این کار را با دقت و وسواس و به کرّات انجام می‌دهند که به قول قدیمی‌ها اگر بگویند ماست سیاه است، مخاطبان‌شان می‌پذیرند. شاید در نگاه اول ماهواره‌ها و شبکه‌های معاند و ابزارهای اینترنت محور به افکار ما خطور کنند، اما آموزش‌های دوران کودکی و مهد کودک‌ها، فیلم و انیمیشن‌ها، کتاب‌ها و مجلات، موسیقی‌های خصوصا با کلام، آموزش‌های موسسات خصوصی در حوزه‌های گوناگون، آموزش عالی از طریق کتاب‌های عموما ترجمه‌ای و صدها مورد دیگر که به روش‌های مختلف باورهای کودکان و جوانان و مردان و زنان کشور را تغییر می‌دهند، همه بخشی از جنگ‌های شناختی هستند که تمدن غرب با استفاده از افکار بیمار گونه‌ی استراتژیست‌هایش به آنها دامن می‌زند.

جرالد سگال استاد دانشگاهِ اورشلیمِ رژیم جعلی صهیونیستی بود، وی مسئول پروژه مطالعات تطبیقی براندازی سیاسی در کشورهای کمونیستی در موسسه سلطنتی امور بین‌الملل لندن و همچنین مدیر شورای تحقیقات اقتصادی و اجتماعی برنامه آسیا ـ پاسیفیک و عضو رسمی انجمن مطالعات بین‌المللی بریتانیا بود، که در 46 سالگی در اثر سرطان مُرد، و شاید یکی از مهمترین راهبردهای طراحی شده توسط سگال راهبردی بود که به اعتراف خودش با استفاده از روش "لوسیفر یا همان شیطان" برای هبوط آدم طراحی کرده بود. او به سرویس‌های اطلاعاتی کشورهای غربی توصیه می‌کند که؛ "کشورهای اسلامی و آیت‌الله‌ها را باید با ترویج سکس و فرهنگ «والت دیزنی» در سرزمین‌هایشان آلوده کرد. این‌ها نیروهای مرگباری هستند که می‌توانند به‌وسیله «فناوری اطلاعات» و «توریسم» در کشورهای مدنظر و ایران آزاد شوند. غرب باید دشمنانش را شبیه خود کند و درعین‌حال باهوش و بردبار باشد. حالا زمان رها کردن سگ‌های جنگی جدید چون «مایکروسافت» و «میکی ماوس» است." جرالد سگال با باز تعریف استراتژی لوسیفر، علیه آدم (ع) برای تمدن غرب نقشه‌ی راهی تعریف کرده که اگر با دقت شرایط را بررسی کنیم سال‌هاست که غربی‌ها مشغول اجرای آن هستند، یعنی وسوسه و اغفال زنان برای هرزگی و فحشا و بدنبال آن قلیان تمایلات مردان برای فرو رفتن در این مرداب شهوت و هیجان، و در نهایت نابودی جوامع ِ هدف.

حالا با دانسته‌های موجود از جنگ شناختی، که تمدن غرب در این سال‌ها علیه زنان کشور ما به راه انداخته می‌توان فهمید که چگونه استراتژی جرالد سگال در مد و پوشاک، در ضدیت با آموزش‌های دینی برای کودکان، در ترویج فرهنگ مصرفگرایی، در ترویج مسائل جنسی میان دختران و در ساخت میلیون‌ها ساعت برنامه‌های گوناگون در رسانه‌ها و بسیاری مواردِ دیگر خودنمایی می‌کند.

تمام آنچه در این استراتژی جرالدسگال ارائه و تمدن غرب به دنبال مُحَقق کردن آن بوده، همگی بخشی از جنگ سایبرنتیکی یا همان جنگِ حاکمیت و کنترل است.

با بازگشت به ابتدای متن باید یادآور شوم که فهم ما از واژه‌ها تاثیر به سزایی در فهم ما از جهان پیرامون و تهدیدات گسترده و روزمره ای دارد، که بی وقفه گریبان‌گیر مردم سرزمین‌مان است. در واقع با فهم درست، استاندارها، هنجارها، مقررات و سیاست‌های نوینی ایجاد خواهد شد که امکان فریب خوردن ما را خواهد گرفت.

 

سهیل سلیمی

فیلمساز و متخصص مطالعات استراتژیک

مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران

22/مهرماه/1401

 

1.Cybernetic & Cyberspace

2. Cognitive  

3. Norbert Wiener

4. Norbert Wiener - Cybernetics: Or Control and Communication in the Animal and the Machine

5. Gerald Segal

 

 

 

تشریح تحولات جهان پس از کرونا به روایت «جنایت نامرئی»

سینماپرس: مجموعه مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» (که عنوان آن به جنایت نامرئی تغییر یافته است) به روایت شیوع بیماری‌های بی حد و مرز مانند ویروس کرونا در سطح جهان می پردازد.


مجموعه مستند «جنایت نامرئی» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی «سهیل سلیمی» در قالب چهار قسمت ۵۵‌دقیقه‌ای ساخته می‌شود.

این مجموعه که تولید موسسه‌ فرهنگی هنری اندیشه‌ شهید آوینی است، تاریخچه‌ای از بیماری‌های فراگیر در سراسر جهان؛ از عهد باستان تا به امروز را روایت می‌کند و از این زاویه دریچه‌ای برای بررسی عمیق شیوع ویروس کرونا را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد. در این میان و با استناد به حقیقت تاریخ، نقش انکارناپذیر سردمداران سلطه‌گر برای همه‌گیری انواع بیماری‌های بی‌حد ومرز روشن می‌شود.

(جنایت نامرئی) «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» با نگاهی پژوهشی به دنبال نمایش جهان پس از کرونا است. جهانی که گستره‌ نفوذ این ویروس مرموز، موجب ایجاد شکل متفاوتی از زیست جامعه‌ بشری شده است تا جامعه‌شناسان و روان‌شناسان و تحلیل‌گران انسان‌شناسی، جهان را به پیش و پس از کرونا تقسیم نمایند. اما در پس همه‌ تحلیل‌ها، دریچه‌ای تازه از طریق بررسی تاریخ شیوع بیماری‌های همه‌گیر نمایان می‌شود، وقتی بیماری راهی برای ریشه‌کن سازی جمعیت جهان و سیطره بر مردمان کشورها به حساب می‌آید. از این رو، روایت تاریخی این مستند فراتر از شرح ناگواری‌های جهان تازه‌ی کرونایی است.

مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» براساس اسناد تحقیقاتی به این نتیجه می‌رسد که دلیل لشگرکشی‌ها را باید از طریق مناظر دیگری جست، وقتی که بسیاری از جنگ‌افروزی‌ها با اهداف غیرنظامی انجام می‌شود و با بررسی ماهیت پلید استکبار جهانی، درمی‌یابیم که مداخله در توازن جمعیتی کشورها از طریق بیماری‌ها، قدمتی چند هزارساله دارد.

مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» به تصرف جهان به واسطه‌ی «کرونا» می‌پردازد، جایی که مرور تاریخ و ردیابی شیوع بیماری‌های کُشنده نشان می‌دهد که چگونه استعمارگران از این طریق به دنبال توازن جمعیت برای کسب منافع مورد نظر خود هستند. این مستند متفاوت، تولید موسسه‌ فرهنگی هنری اندیشه‌ شهید آوینی است که برای پخش از صداوسیما آماده می‌شود.

تاکتیک "تیربارن کامنتی" در شبکه‌های اجتماعی

خُرده مقاله‌ای پیرامون تاکتیک "تیربارن کامنتی" در شبکه‌های اجتماعی، خصوصا اینستاگرام

نویسنده: سهیل سلیمی  فیلمساز و متخصص مطالعات استراتژیک و مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران

تاکتیک "تیربارن کامنتی" در شبکه‌های اجتماعی

شاید این متن خیلی جنبه‌ی عمومی نداشته باشد و مخاطب اصلی آن افراد سرشناس، سلبریتی‌ها و اینفلوئنسرها باشند. اما دانستن این تاکتیک برای عموم افرادی که در فضای مجازی فعال هستند بسیار مهم و راه گشاست. برای بسیاری از افراد پیش آمده که وقتی موضع خاصی می‌گیرند با کامنت‌های متفاوتی از طرف هواداران‌شان مواجه شوند. گاهی کامنت‌های خوب و محبت‌آمیز و گاه بد و ناامید کننده، البته به فرمایش حضرت مولا علی ع در هر دو حالت فرد نباید خودش را ببازد و از تحسین دیگران مغرور یا از تحقیر آنها احساس یاس کند. اما برای کشور ما که اساساً زیر حملات گسترده و بی وقفه‌ی دشمنان ایران قرار دارد، این کامنت‌ها مانند رگبار گلوله‌ی تیربار ام61 وُلکان عمل می‌کند، و متاسفانه در این پنج شش سال اخیر شاهد بوده‌ایم که بسیاری از سلبریتی‌های ما از این گلوله باران جان سالم به‌در نبرده، و مسیر حق را گم کردند. به طور کلی این "تیربارن کامنتی" با سه نوع محتوای روان‌شناختی تهیه و علیه اهداف استفاده می‌شود.

مرحله‌ی اول؛ کامنت‌های توهین‌آمیز. این کامنت‌ها با هدف عصبانی کردن و بهم ریختن تعادل روانی فرد نوشته می‌شوند. در این مرحله اکثر کامنت‌ها فحش و ناسزاهای رکیک و ناموسی است و کلمات و صفت‌هایی بسیار بی‌شرمانه، تا هر چقدر هم که فرد سعه‌ی‌صَدر داشته باشد و به روی خودش نیاورد، باز از درون دچار آشفتگی روحی و پریشانی در تصمیم‌گیری شود.

مرحله‌ی دوم؛ کامنت‌های شرمنده‌ساز. در این مرحله کامنت‌ها شکل مهربانانه و دلسوزانه بخود می‌گیرند و با جملاتی مانندِ؛ (از شما بعید بود چنین مطلبی را عنوان کنید!) یا (در شان شما نبود) و یا (از شما توقع نداشتیم) فرد را در شرایطی قرار می‌دهند که از کرده، یا گفته‌ی خود احساس شرمساری کند و کامنت‌های فوق را نوعی لطف نسبت به خود قلمداد نماید. در این مرحله که به مرحله‌ی شرمنده‌سازی شهرت دارد، فرد که با کامنت‌های توهین‌آمیز حس حقارت و عصبانیت را همزمان تجربه می‌کرده، از خودش خجالت می‌کشد که چرا موضعی گرفته یا مطلبی گفته که با نظر عام جامعه در تضادی این چنین قرار داشته، حال آنکه تمام این گلوله بارانِ کامنتی که گاه تا صدها هزار کامنت می‌رسد (با توجه به میزان شُهرت فرد) توسط چند ده نفر اتفاق می‌افتد و اساساً این کامنت‌ها و نگارنده‌هایش وزنی در جامعه ندارند یا در بهترین حالت وزن بسیار اندکی دارند. در این دو مرحله، فرد از نظر روانشناختی به مرحله‌ی پذیرش می‌رسد، زیرا از کرده‌ی خود پشیمان است و به دنبال مَفری برای رهایی می‌گردد اما از آنجا که این حملات با هدف ناتوان‌سازی و تنبیه فرد صورت می‌گیرد هرگز دارای گذاره‌هایی برای گفتگو و پرسش و پاسخ نیستند و هدف یا خواسته‌ی خود را با رویکردی کاملا دیکتاتور مابانه به هدف خود تزریق می‌کنند. فرد که پریشان و مستاصل شده ناگهان با کامنت‌های دیگری مواجه می‌شود.

مرحله‌ی سوم؛ کامنت‌های تهدید آمیز. در این مرحله کامنت‌ها به وضوح خشن هستند از تهدید به اسیدپاشی و چاقو زدن تا حمله به خانواده و خانه، و یا آتش زدن خودرو یا حتی تجاوز و تعدی و قتل. حالا که فردِ مورد هدف در استیصال کامل به سر می‌برد، تهدید او، هویتش را زیر فشار قرار می‌دهد و فرد خود را در لبه‌ی پرتگاهی می‌بیند که به زودی از آن فروخواهد افتاد، پس تصمیمات آنی برای حفظ آبرو یا جان خود می‌گیرد و عقب نشینی را بهترین راه‌حل تصّور می‌کند، غافل از اینکه همین عقب‌نشینی فوری و بدون تامل و تفکر، دقیقا هدف اصلی و نهایی این "تیرباران‌کامنتی" است. در موارد بسیاری هدفِ مورد نظر دیگر جرات ارائه نظر در رابطه با موضوعات مهم کشور و خصوصا حمایت از آرمان‌ها یا اهداف سرزمینی‌اش را از دست داده و سعی می‌کند با تغییراتی در سبک زندگی‌اش در شبکه‌های اجتماعی خود را شبیه جماعتی کند که زیر گلوله بارانِ چنین کامنت‌هایی قرار نمی‌گیرند، و احتمالا با خودش می‌گوید؛ خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو!.

این سه مرحله یعنی توهین و تحقیر، شرمنده‌سازی، و ترساندن، در بلند مدت از فردِ موردِ هدف یک عاملِ بی‌جیره و مواجب ‌می‌سازد که حالا بی‌هیچ حمله‌ای، خودش پیش پیش برای تیم حریف، گل به خودی بزند و حتی از باورها و اعتقاداتش به طور کامل دست بکشد.

سهیل سلیمی


به زودی!!! مستند: جنایت نامرئی

مستند جنایت نامرئی

نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: سهیل سلیمی

مستند جنایت نامرئی در چهار قسمت و در موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی ساخته شده است و نویسندگی و کارگردانی آن ره عهده‌ی سهیل سلیمی بوده است. عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: قسمت اول: جهان در آشوب – قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول – قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری – قسمت چهارم: جنگ جهانی چهارم.

عوامل تولید این اثر عبارتند از:

مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی / راوی: منوچهر زنده دل.

برای پایش فضای فرهنگی کشور به یک سیستم یکپارچه نیازمندیم

سلیمی: حوزه فرهنگ و هنر نیازمند سیستمی بر اساس دکترین واحد است که فضای فرهنگی را پایش کند/ افرادی که در آثارشان چهره پلید از دین نشان می دهند موأخذه شوند

سهیل سلیمی*

کارگردان فیلم سینمایی «فرشتگان قصاب» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: افرادی که در حوزه استراتژی فرهنگی تبحر دارند در کنار حقوقدانانی متخصص در حوزه فرهنگ و هنر می توانند این اتفاق را رقم بزنند؛ وقتی این دستورالعمل توسط آن ها تدوین و نهایی شد قوه قضائیه می تواند بر اساس خروجی پایش انجام شده علیه هنرمندانی که امنیت روانی جامعه را زیر سوأل می برند اقدام قانونی کند.

سلیمی سپس با بیان اینکه امروز همه چیز کشور را در حوزه سیاست و امنیت و اقتصاد و فرهنگ به دست برخی نااهلان سپردیم تصریح کرد: کسانی که خروجی شان فیلمی مثل «عنکبوت» می شود باید با برخورد قاطعانه و قهری قوه قضائیه روبرو شوند.

این سینماگر متذکر شد: قوه قضائیه افرادی که در آثارشان چهره پلید از دیندارها نشان می دهند را موأخذه کند؛ هر فردی که با تولید آثار فرهنگی و هنری چهره زشتی از دین و دینداران نشان می دهد دیگر نباید اجازه فعالیت پیدا کند.

وی در پایان این گفتگو افزود: برای ورود جدی قوه قضائیه به حوزه فرهنگ و هنر و صیانت و حراست از امنیت روانی جامعه در رسانه ها و فضای مجازی ما نیاز به این پایش اطلاعات داریم تا ان شاالله جامعه ایده آلی در حوزه فرهنگ داشته باشیم.

"جنایت نامرئی" به قلم و روایت سهیل سلیمی

مستند جنایت نامرئی در چهار قسمت و در موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی ساخته شده است و نویسندگی و کارگردانی آن ره عهده‌ی سهیل سلیمی بوده است. عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: قسمت اول: جهان در آشوب – قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول – قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری – قسمت چهارم: جنگ جهانی چهارم.

عوامل تولید این اثر عبارتند از:

مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی / راوی: منوچهر زنده دل.

من نبودم دستم بود، تقصیر پادشاه بود!

| تحلیل کوتاه انیمیشن "هیولای دریا"  ساخته کریس ویلیامز  | محصول نتفلیکس |

قصه‌ی به ظاهر تکراری "هیولای دریا" داستانِ مبارزه‌ی مردمی از تمدن غرب است که سال‌ها از هیولاهای دریایی آسیب دیده‌اند و هزاران دلاور و جنگجو در این راه از دست داده‌اند و ناگهان از طریق شجاعت دخترک دورگه‌ای می‌فهمند که هیولاها اصلا هم بد نیستند بلکه پادشاهان جهت منافع خودشان آنها را بد جلو داده‌اند تا از این طریق ضمن کنترل جامعه، ثروت‌شان را هم افزایش دهند و به بهانه مبارزه با هیولاها سرزمین‌هایشان را گسترش دهند. از ترکیب جمعیتی و نژادهای استفاده شده در فیلم مشخص است که منظور از این سرزمین تمدن غرب و پادشاهی این تمدن بر جهان است. اما هیولاها که دو تای آنها در فیلم به وضوح به آنها اشاره میشود در واقع تمدن‌های خفته‌ای هستند که سالیان سال توسط تمدن غرب به زور قدرت سرکوب شده‌اند. هیولای سبز و هیولای قرمز. از آنجا که تمدن غرب به دنبال نابود کردن ارزش‌های الهی است، هیولای سبز که در فیلم نماد تمدن اسلامی است را می‌کشد اما هیولای قرمز که نماد سوسیالیسم و خصوصا چین است، را از طریق دخترکِ دورگه کنترل می کند، و دخترک سوار بر گُرده‌ی هیولا، پادشاه را رسوا می‌کند و مردم را از صدها سال جنگ برای دوام آن امپراطوری نحس آگاه می‌سازد. چرا؟ 

تا جنگ تمام شود؟ 

چرا چند سال است که در آثار متعدد رسانه‌ای، تمدن غرب به چنین خودزنی دست زده است؟

یکی از روش‌های پاک کردن حافظه تاریخی ملت‌ها این است که با اظهار دوستی و گاه ندامت از کرده‌های پیشین آن‌ها را از اقدام متقابل یا انتقام منصرف کنند و اصطلاحا گذشته را در گذشته جا بگذارند!

تمدن غرب رو به افول و نابودی است، و بسیار از آن روزی که تبدیل به یک سری دولت شهر فروپاشیده شده هراس دارد. پس از طریق ساخت آثاری اینچنین سعی دارد تا سرمایه اجتماعی و سبک زندگی اش را حتی بعد از پایان هژمونی سیاهش حفظ کند. مهمترین حسی که بعد از تماشای این انیمیشن و آثاری از این دست مانند "پاندای کنگ‌فوکار" یا "چگونه اژدهای خود را تربیت می‌کنید" در ناخودآگاه مخاطب شکل می‌گیرد این است که؛ {ما "تمدن غرب" در حال نابودی هستیم و دیگر سر جنگ با شما را نداریم، لطفا! بعد از نابودی قدرت و هژمونی ما، به ما حمله نکنید! و ما را نکشید! و ما را نخورید!، هرچه بوده تقصیر فرمانروایان بوده، ما فریب خورده ایم و پشیمان. قلب مهربان شما را پشت چهره‌ی هیولایی‌تان! ندیده بودیم‌، شرمنده!}. بی تردید این گونه آثار در قلب مخاطب نا‌آگاه و روشنفکرهای کوته نظر بسیار تاثیرگذار است و نوعی خلع صلاح فکری و اعتماد حماقت‌بار به تمدن غرب ایجاد می‌کند. این مدل استراتژی‌های کنترل افکار عمومی از طریق اظهار ضعف، در طول تاریخ و در موارد متعدد، در آستانه‌ی شکست‌های بزرگ بسیار توسط غربی رخ داده است. نباید اجازه داد که حافظه تاریخی مردم و خصوصا انسان ایرانی از جنایت‌هایی که حاکمان تمدن غرب با حمایت مردمی علیه مردم ما انجام دادند از خاطر برود. حفاظت از حافظه‌ی تاریخیِ ملت و تمدن ایران اسلامی نباید لحظه ای به دست فراموشی سپرده شود.  سهیل سلیمی