|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |
|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |

جنایت نامرئی

مستند جنایت نامرئی  بزودی!!!!!!!!!

نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: سهیل سلیمی

مستند جنایت نامرئی  که به موضوع نظم نوین جهانی و ارتباطش با سلاح‌های بیولوژیک و خصوصاً پاندمی کووید19 می‌پردازد در چهار قسمت به نویسندگی و کارگردانی سهیل سلیمی ساخته شده است. این مجموعه در راستای جهاد تبیین به بازنمایی و افشاگری گسترده‌ای درباره صنعت بهداشت و درمان، سلاح‌های بیولوژیک، ساخت یا ارتقاء بیماری‌ها، توازن جمعیت، پاندمی کرونا، مافیای علم و کنترل تولید و سانسور مقالات علمی، سایبرنتیک، جنگ‌های شناختی، اِنبیک و علوم نوین، و جنگ جهانی چهارم می‌پردازد. این مجموعه طیف گسترده‌ای از علوم مرتبط با کنترل هوشمند و نوین جهان را مورد بررسی قرار می‌دهد و ارتباط این موضوعات را با شرایط اقتصاد جهانی و اعتراضات بین المللی به فقر گسترده و موضوع جهانی‌سازی را مورد کنکاش قرار می‌دهد. در این مستند از همراهی اساتید بزرگ و صاحب نامی بهره گیری شده است که عبارتنداز: دکتر شکور امیدی، دکتر کاظم فولادی، دکتر علی‌رضا اصلانی ذکریا ، دکتر مهتاب اسکندری، دکتر عاطفه عابدینی و مهندس محمدعلی شکوهیان راد.

عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: 

قسمت اول: جهان در آشوب 

قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول 

قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری 

قسمت چهارم: جنگ جهانی چهارم.

عوامل تولید این اثر عبارتند از: راوی: منوچهر زنده دل / مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی.

این مجموعه محصول موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی می باشد.


سهیل سلیمی / فیلمساز و متخصص مطالعات استراتژیک / مشاور رسانه‌ای آزمایشگاه پژوهشی فضای سایبر دانشگاه تهران

https://soheilsalimi.blogsky.com

آیا جنگ جهانی دوم را انگلیس شروع کرد؟ قسمت سوم : جنگ جهانی چهارم

آیا جنگ جهانی دوم را انگلیس شروع کرد؟

قسمت سوم : جنگ جهانی چهارم

نویسنده: سهیل سلیمی

بعد از جنگ جهانی دوم و آغاز جنگ سرد که "الکساندر دومارانش" رئیس سرویس اطلاعاتی فرانسه، آن‌ را "جنگ جهانی سوم" نامید، همین سیاست علیه کشورهای دیگر و خصوصا کشورهای خاورمیانه هم کلید خورد. در واقع ایجاد رژیم جعلی اسرائیل برای تحقق همین هدف بود، ایجاد یک ناامنی پایدار و مستمر، برای چالشی پایدار و مستمر علیه کشورهای خاورمیانه، و البته تحقق نابودیِ هدفی مهم به نام اسلام، هدفی که یا باید نابود می‌شد و یا به کلی ناکارآمد. تمدنِ غرب با شناختی که در طول صدها سال استعمار از منطقه غرب آسیا به دست آورده بود راه نفوذ و آغاز استعماری نو را در نابود کردن اسلام و خصوصا تشیع می‌دانست که "الکساندر دومارانش" در کتاب "جنگ جهانی چهارم" به تفصیل به شرح استراتژی نابودی تشیُع پرداخته است. زیرا او معتقد بود که تشیع با محوریت ایران به زودی از مرزهای غربی چین تا شمال آفریقا را به کنترل ایدئولوژیک خود در خواهد آورد و تمدن غرب را به چالش خواهد کشید. او این مقطع را "جنگ جهانی چهارم" نامید و به رئیس جمهور آمریکا "ریگان" گفت که باید دست از جنگ شرق و غرب بردارد و جنگ نوین، یعنی جنگ شمال و جنوب را آغاز کند، جنگِ میان تمدن غرب با اسلام.

مهمترین استراتژی‌ که برای تحقق این هدف طراحی شده بود؛ ایجاد جنگ میان کشورها و گرفتن پُز حمایت از یک طرف جنگ، و بعد دوشیدن هر دو سوی نبرد از طریق فروش سلاح و گرفتن دارایی‌هایشان برای ارائه کالاهای اساسی و حتی دارو و ملزومات اولیه زندگی بود!

در این استراتژی با ایجاد جنگ میان کشورها دو هدف محقق می‌شود. اول؛ کشور ضعیف، یا کشور مورد حمله، از نیازهای کوچک گرفته تا ساختارهای عظیم اقتصادی و... محتاج کمکِ همان‌ها می‌شوند که طراح جنگ بوده‌اند و دوم؛ کشور قدرتمند یا کشور مهاجم، که در روندی اصطکاکی و فرساینده عناصر و موئلفه‌های قدرتش را از دست می‌دهد و سر آخر محتاج همان‌ها می‌شود.

بعد از جنگ جهانی دوم هر دو سوی جنگ، محتاج و تحت فرمانِ انگلستان و آمریکا بودند. برای آمریکا و انگلستان اصلا مهم نبوده و نیست که جنگ را کدام سمت شروع کند، یا کدام سمت ماجرا، پیروز میدان باشد، نفس وجود جنگ مهم است. پس تا جایی که بتوانند با ایجاد تفرقه میان کشورها این مهم را محقق می‌کنند. البته در دوران جنگ جهانی سوم و بعد جنگ جهانی چهارم سعی کردند تا جای ممکن جنگ‌ها را از مرزهای خود دور نگه دارند.

مستند (جنایت نامرئی) نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: سهیل سلیمی

 

مستند جنایت نامرئی  بزودی!!!!!!!!!

نویسنده، کارگردان و تهیه کننده: سهیل سلیمی

مستند جنایت نامرئی در چهار قسمت به نویسندگی و کارگردانی سهیل سلیمی ساخته شده است. عناوین هر قسمت به ترتیب به این شرح است: 

قسمت اول: جهان در آشوب 

قسمت دوم: توازن جمعیت و جنگهای ترکیبی، راه حلی برای تمام فصول 

قسمت سوم: جلیقه زرد که باشی می‌میری 

قسمت چهارم: جنگ جهانی چهارم.


عوامل تولید این اثر عبارتند از:

مجری طرح: ستیف ربیعی / مدیرتولید: محمد حسین اکبری / فیلم‌بردار: محسن استیری / تدوین و صداگذاری: الهه شیرازی / آهنگساز: سهیل سلیمی / تنظیم: کیوان کریمی / موشن گرافی: سمانه ضیائی / راوی: منوچهر زنده دل.

تشریح تحولات جهان پس از کرونا به روایت «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک»

سینماپرس: مجموعه مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» به روایت شیوع بیماری‌های بی حد و مرز مانند ویروس کرونا در سطح جهان می پردازد.

به گزارش سینماپرس، مجموعه مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی «سهیل سلیمی» در قالب چهار قسمت ۵۵‌دقیقه‌ای ساخته می‌شود.

این مجموعه که تولید موسسه‌ فرهنگی هنری اندیشه‌ شهید آوینی است، تاریخچه‌ای از بیماری‌های فراگیر در سراسر جهان؛ از عهد باستان تا به امروز را روایت می‌کند و از این زاویه دریچه‌ای برای بررسی عمیق شیوع ویروس کرونا را پیش روی مخاطب قرار می‌دهد. در این میان و با استناد به حقیقت تاریخ، نقش انکارناپذیر سردمداران سلطه‌گر برای همه‌گیری انواع بیماری‌های بی‌حد ومرز روشن می‌شود.

«توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» با نگاهی پژوهشی به دنبال نمایش جهان پس از کرونا است. جهانی که گستره‌ نفوذ این ویروس مرموز، موجب ایجاد شکل متفاوتی از زیست جامعه‌ بشری شده است تا جامعه‌شناسان و روان‌شناسان و تحلیل‌گران انسان‌شناسی، جهان را به پیش و پس از کرونا تقسیم نمایند. اما در پس همه‌ تحلیل‌ها، دریچه‌ای تازه از طریق بررسی تاریخ شیوع بیماری‌های همه‌گیر نمایان می‌شود، وقتی بیماری راهی برای ریشه‌کن سازی جمعیت جهان و سیطره بر مردمان کشورها به حساب می‌آید. از این رو، روایت تاریخی این مستند فراتر از شرح ناگواری‌های جهان تازه‌ی کرونایی است.

مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» براساس اسناد تحقیقاتی به این نتیجه می‌رسد که دلیل لشگرکشی‌ها را باید از طریق مناظر دیگری جست، وقتی که بسیاری از جنگ‌افروزی‌ها با اهداف غیرنظامی انجام می‌شود و با بررسی ماهیت پلید استکبار جهانی، درمی‌یابیم که مداخله در توازن جمعیتی کشورها از طریق بیماری‌ها، قدمتی چند هزارساله دارد.

مستند «توازن جمعیت و سلاح بیولوژیک» به تصرف جهان به واسطه‌ی «کرونا» می‌پردازد، جایی که مرور تاریخ و ردیابی شیوع بیماری‌های کُشنده نشان می‌دهد که چگونه استعمارگران از این طریق به دنبال توازن جمعیت برای کسب منافع مورد نظر خود هستند. این مستند متفاوت، تولید موسسه‌ فرهنگی هنری اندیشه‌ شهید آوینی است که برای پخش از صداوسیما آماده می‌شود.

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک. سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک. سهیل سلیمی

بخش پنجم: شوک دروغگو و دروغگوتر

خبری که جهان را شوکه کرد؛ فرانسه یک ماه قبل از چین کرونا را تجربه کرده است. در واقع اولین میزبان همان فرانسه ای بوده که اعتراضات شنبه ها، دولت اش را به استیصال کشانده بود. در بخش اول این مقاله توضیح دادم، که چرا چین نمی تواند منشأ کرونا باشد. در واقع جهان بدهکار بیشتر شامل اروپا و آمریکا می شود. استعمارگران پیری که دیگر دندانی برای گاز گرفتن ندارند. لذا با ایجاد توازن جمعیت، بدنبال حفظ دولت های بدهکار خود هستند. آمریکا، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و حتی آلمان از شرایط بسیار بد اقتصادی رنج می برند، آن هم با جامعه ای پیر و بهروری پایین. کرونا ناجی اقتصادهای بدهکار نخواهد شد. زیرا عمق فاجعه بیشتر از آن است که با حذف چند میلیون یا چند میلیارد نفر، بشود از شر بدهی ۵۰تریلیون دلاری جهان خلاص شد. دولت های منفعل که نقشی در این جنگ جهانی نداشته اند، اما درگیر کروناویروس هستند هم، ترس از رم کردن گاو اقتصادشان دارند. پول پدیده ی ترسویی است. پس اقتصاد که کاملا وابسته به پول است، این ترس را می تواند به تمام ارکان جامعه انتقال دهد. به زبان ساده بیان کردن فروپاشی اقتصاد اروپا و آمریکا، در قالب تئوری پروانه ای، باعث فروپاشی اقتصاد کشورهای دیگر جهان خواهد شد. کشورهایی که حجم زیادی از دارایی هایشان را به یورو یا دلار تبدیل کرده اند. از سقوط امپراطوری دلار و یورو، هراس دارند. با بررسی اقدامات اقتصادی ثروتمندان در کشورهای مختلف مشخص می شود که حجم سرمایه گذاری برای خرید طلا و در برخی موارد املاک بزرگ، افزایش چشمگیری یافته است. آنها متوجه شده اند که امکان فروپاشی بزرگ وجود دارد. اروپا بی شک بیشترین میزان مخفی کاری را در مورد ویروس کرونا داشته تا بیشترین منفعت را ببرد. با علم به اینکه کروناویروس بیشتر از افراد بیمار و مسن قربانی می گیرد. قاره ی پیر اروپا بیشترین سود را از حذف افراد مزاحم جامعه اش برده است. در اخبار گوناگون دیده و شنیده شد که بسیاری از مراکز درمانی در اروپا و آمریکا از ارائه خدمات به افراد مسن امتناع کرده اند که نشانه ی همین استراتژی پلید علیه انسانیت است. (برای درک بهتر شرایط اقتصاد پیر و فرسوده آمریکا دیدن مستند "کارخانه آمریکا" را توصیه میکنم و البته خواندن مقاله ای که برای این مستند نوشته ام نیز می تواند لایه های پنهان این مستند را برای شما آشکار کند.) سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک. سهیل سلیمی

بخش چهارم، قمارِ خارج از کنترل

جنگ اساسا غیر قابل کنترل است. خصوصا وقتی پیامدهای آن در یک بازی جنگ تمام عیار سنجیده نشده باشد. سون تزو می گوید اگر دشمنت را نمی شناسی، با او وارد جنگ نشو. اما نکته اینجاست که شناخت، کاملا نسبی است. هرگز نمی توانیم ادعا کنیم، انسان را، و پیچیده تر از آن جوامع بشری را شناخته ایم. برنامه تحریم ایران قرار بود ظرف مدت کوتاهی ایران را فلج و نابود کند. اما ایران در بیش از چهل سال گذشته ، همواره قدرتمندتر شده. یا همان باتلاق ویتنام، که برای ارتش آمریکا ایجاد شد به دلیل عدم شناخت استراتژیک از جامعه ویتنام. یکی از مهمترین نکات که همواره در جنگ ها عامل شکست یا پیروزی است؛ واکنش به یک حمله است. این واکنش به قدمت حضور بشر روی زمین می تواند غافلگیر کننده باشد. هیچ کس صددرصد، نمی تواند این واکنش را پیش بینی و یا کنترل کند. این همان راز ناکامی ابدیِ شر در مقابل خیر است. زیرا شرورها با ترفند و قدرت و پول جنگ ها و ظلم ها را آغاز می کنند و در ضربات اولیه موفق هم می شوند. اما وقتی جوامع خود را پیدا می کنند، ضربات سختی بر آن‌ها  وارد می کنند. اما قصه باز هم همان قمار بازی خارج از کنترل است. دولت ایالات متحده آمریکا که ویروس کرونا درست کرده است، و آنرا در جهان پخش کرده تا با فروپاشی اقتصاد جهان ، بتواند اقتصاد ورشکسته خودش را نجات بدهد، قمار بزرگی را شروع کرده است. دولت ایلات متحده مانند صدها مورد از استراتژی‌های شکست خورده قبلی ، باز هم روی یک پدیده خارج از کنترل سرمایه گذاری کرده. البته تا بیست و شش آوریل دوهزار و بیست، بیش از سه و نیم تریلیون دلار لطمه خورده که این هم بخش از قمار بزرگ اش است. اما مطمئن هستم، که این موقعیت با کرونا تمام نخواهد شد و دولت ایالات متحده برای نجات خودش دست به قمارهای خطرناک تری هم خواهد زد. شاید ویروس ها و بیماری های بیشتری را بکار بگیرد. شاید با حمله های فرابیولوژیکال و حملاتی برای جهش ژنتیکی از پروژه زامبیزاسیون استفاده کند. هرچه هست، فعلا آمریکا و متحدانش جنگی را انتخاب کرده اند که به زیرساخت های جوامع لطمه نزد. برعکس همیشه که از استراتژی "زمینِ سوخته" بهره می بردند. به هر صورت توازن جمعیت و بدهی کلانِ کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه با الگوهای لیبرالیستی، فقط یک پاسخ برای چنین بحران هایی دارند؛ کشتار و نابودی.

لیبرالیسم و اقتصاد کپیتالیستی بی تحمل و دست به اسلحه است. اگر افزایش تولید گندم باعث کاهش قیمت آن شود، گندم ها را به دریا می ریزند. اگر تولید مرغ مازاد باعث کاهش تولید شود، مرغ ها و جوجه ها را می کُشند. حال آنکه میلیون ها نفر در جهان از فقر، غذایی برای خوردن ندارند. و اگر جمعیت جهان نتوانند برده ی لیبرالیسم باشند، کشته خواهند شد. لیبرالیسم فقط برده می خواهد. آیا ویروس کرونا آخرین قمار لیبرال دموکراسی خواهد بود؟

سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک

بخش سوم، جهان جدید

تکرار یک جمله را پس از شیوع کرونا در جهان، از سیاستمداران می شنویم؛ جهان بعد از کرونا دیگر به این شکلی که می شناسیم نخواهد بود.

شاید برخی فکر کنند که خودروهای پرنده، و روبات هایی با هوش مصنوعی و... وارد زندگی هایمان خواهد شد. اما ماجرا چیز دیگری است. کرونا قرار است فرصتی باشد برای حفظ جهان تک قطبی و یا یک خودکشی دست جمعی برای تمدن غرب. فرمانداران ایالت‌های مختلف آمریکا، خواستار جدایی هستند و انگلیس و اسپانیا در وضعیت بدی قرار دارند، هم انگلیس و هم اسپانیا جدایی طلب هایی دارند، مانند اسکاتلند و ولز و کاتالونیا.

موضوع گرما و نابود شدن ویروس کرونا، هم جوک دیگری است که ریشه در برنامه ریزهای سیاسی دارد، در واقع منظور سیاست مداران گرمای انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست  که می تواند تاثیر زیادی در آینده ژئوپولیتیک آمریکا داشته باشد.

آمریکا با تولید و توسعه کووید۱۹، در واقع جهان را وارد یک جنگ بیولوژیک کرده است و می خواهد با نابود کردن اقتصاد جهان، از فشار اقتصادی خودش بکاهد. بدهی رسمی ایالات متحده آمریکا به ۲۴تریلیون دلار نزدیک شده. مهم ترین گام در شناخت منبع یک تهدید، شناخت سود حاصل از آن است. اقتصاد فروپاشیده ی ایالات متحده چیزی برای از دست دادن نداشت، پس یک راه داشت تا از این همه بدهی خلاص شود. و آن یک جنگ جهانی بود. ایالت متحده با ویروس کرونا تمام جهان را سوار کشتی خودش کرد، تا زمانی که این کشتی غرق می شود، همه ی جهان را غرق کند.

سقوط قیمت نفت دیگر مشخصه این توطئه است. قیمت پایین نفت به نفع خریدارن آن است. و خریدارن نفت، مثل آمریکا و هم پیمانانش بیشترین سود را از کرونا ویروس می برند. حتی فرانسه هم فرصتی پیدا کرده تا از شر اعتراضات شنبه ها نجات پیدا کند.

هیچ راه دومی برای ابر قدرت بدهکار نمانده بود، جز استراتژی خودکشی دسته جمعی. این برنامه بدون حمایت و همراهی کشورهای دیگر قابل اجرا نبوده و نیست. و حتما مانند جنگ جهانی دوم، سی سال بعد، اعترافات عجیبی خواهیم شنید از کسانی که در این جنگ بیولوژیک نقش داشته اند.

جهان بعد از کرونا، جهانی است که؛ یا یک اروپا/آمریکای استعمارگر جدید خواهد داشت و یا یک آسیا/آفریقای قدرتمند و آزاد. نبرد بزرگ در پشت بحران کرونا در جریان است. نبردی برای نجات یک جهان بدهکار.

ادامه دارد،...

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

بخش دوم، دستور عمل کشتار

این که علم اقتصاد، ناکارآمد است، فقط به کشورهای توسعه یافته ختم نمی شود، کشورهای در حال توسعه و فقیر هم، اسیر همین مبانی نظری غلط هستند و چه بسا آسیب پذیرتر. خلق پول و بدهی سنگین، رکوداقتصادی و فساد مالی، ارمغان همین علم غلط بل مبانی فاسد است. برای مثال بنیان گذاران بانکداری نوین، نزول خورهای یهودی هستند و بنیان گذاران بورس قمار باز هلندی، جان لو. و همین مبانی فاسد است که علم اقتصاد را که در واقع در جهت تضمین منافع همین افراد و افکار طراحی شده، برای جوامع ناکارامد ساخته است. اما مشکل اصلی و جدی از جایی آغاز می شود که برای نجات اقتصادهای ورشکسته، راه کارهای به مراتب بدتر، اتخاذ می شود. کشتار جمعیت مزاحم، برای ایجاد توازن اقتصادی در جهان. دلار آمریکا مبنای اقتصاد جهان بود. بعد از بحران سال دوهزاروهشت میلادی جهان تصمیم گرفت که دلار را کنار بگذارد اما با فشارهای سیاسی و  نظامی و اقتصادی آمریکا بسیاری از کشورها نتوانستد این کار را بکنند. اما جریان حذف دلار از اقتصاد جهان شروع شد. حالا آمریکا وارد بحران توازن جمعیت از حیث جمعیت مصرف کننده دلار شده و به طور طبیعی کشتار انسان ها تبدیل به دستور عمل. طبق سند دکترین دفاعی ایالات متحده که توسط وزارت دفاع ایالات متحده منتشر شده و به دستور عمل اقدام تبدیل شده است. یکی از راه کارهای کم کردن جمعیت جهان حمله بیولوژیک است. آمریکا به لحاظ عدم توازن جمعیت هم در داخل کشور مشکل دارد و هم در کل جهان. پس باید کشتار جهانی به راه بیاندازد. جهت یادآوری باید بنویسم که ایالات متحده در پروژه های زیادی دست به کشتار  مردم سرزمین خودش زده، از جمله در پروژه حمله به برج های مرکز تجارت جهانی در یازده ستامبر، یا پروژه ام_کی_اولترا که هزاران نفر مرده و یا دیوانه شدند.

ادامه دارد...

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک/ سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک/ سهیل سلیمی 

بخش اول، اقتصاد بدهکار 

توازن جمعیتی یا تعادل جمعیتی شاید مهمترین مئلفه در برآوردهای اقتصادی باشد. اقتصاد کلان رابطه مستقیمی با جمعیت دارد. توان اقتصادی یک کشور در رابطه مستقیمی با جمعیت آن دارد. جمعیت بالای تلاشگر و کارآفرین و مولد، اقتصادی پویا و قدرتمند را ایجاد می کند، اقتصاد وابسته به چنین جمعیتی هم ناگزیر باید تولیدکننده و مولد باشد. در چنین شرایطی درآمد خالص و ناخالص بالاست و رفاه نسبی برای تمام آحاد مردم وجود دارد. اما این مدل در فرض قابل اجراست. زیرا مردم به دلایل گوناگون فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و روانشناختی هرگز آنگونه که باید، با برنامه های اقتصادی کلان همراه نمی شوند و از طرف دیگر برنامه های اقتصادی هم که بر مبنای علم اقتصاد، که به گفته ی ژوزف استیگلیتس سقوط آزاد کرده و عملا شکست خورده است، کارایی لازم برای ایجاد تحول پایدار اقتصادی را ندارند. شکست های پی در پی اقتصاد در تمدن غرب، اروپا و آمریکا، فقط در بیست سال اخیر، تریلیون ها دلار به اقتصاد جهان ضربه زده است و میلیون انسان بی گناه را در اروپا و آمریکا بی خانمان کرده است. تمدن غرب هم با توجه به دکترین استعماری اش برای جبران این حجم از زیان، دست به جنگ افروزی و اشغال کشورهایی می زند که دارای منابع ارزشمند طبیعی هستند و با غارت و دزدی دارایی های کشورهای دیگر خود را حفظ می کند. اما توازن جمعیتی نسبت به توان اقتصاد، همچنان مهمترین معضل کشورهای توسعه یافته است. باراک اوباما می گفت ایالات متحده بیش از پنجاه میلیون نفر بی خانمان دارد، این حرف را برای دلسوزی آنها نمی گفت. این حرف یعنی پنجاه میلیون نفر که دولت رسما توان رسیدگی به آنها را ندارد. آمار سازمان های مردم نهاد می گوید که از هر سه آمریکایی یکی در فقر به سر می برد. یعنی چیزی حدود صدوبیست میلیون نفر. یا فرانسه که با جمعیت بالای بیکار بیش از یک سال مردم هر شنبه در پاریس تظاهرات می کردند و اخراج های گسترده در ایرباس و سیتروئن هم نه تنها کمکی به توازن اقتصاد فرانسه نکرد بلکه آن کشور را گام به گام به یک اقتصاد فرو پاشیده نزدیک تر کرد. این یعنی توازن توان اقتصاد به نسبت جمعیت از بین رفته است. حتی دولت رفاه ژاپن هم، با بدهی چند تریلیون ین ی و جمعیت به شدت پیر به همین معضل گرفتار است.

ادامه دارد...