|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |
|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |

مصاحبه ی سهیل سلیمی با رادیو CiTR رادیویی رسمی دانشگاه بریتیش کلمبیا کانادا

مجری رادیو CiTR : کاراکترها و شخصیتهای فیلم خیلی در هم تنیده هستند و گویا هر کدام یک مفهوم ویژه دارند. آیا واقعا همینطور است؟

سلیمی : خیلی متشکرم! سوال بسیار مهمی را مطرح کردید. یکی از مهمترین مفاهیم فیلم همین نماد شناسی شخصیت هاست. شخصیت ها گاهی کارکرد استراتژیک دارند و گاهی فلسفی!

مجری رادیو CiTR : قبل از ادامه مبحث شخصیت ها، در یک جمله فلسفه فیلم را بگویید.

سلیمی : فلسفه ی حاکم بر فیلم ، فلسفه ی مقاومت است. که البته نیاز به توضیح و تبیین دارد.

مجری رادیو CiTR : می خواهید اول به توضیح فلسفه ی فیلم بپردازید یا با همان نماد شناسی شخصیت ها ادامه بدهیم؟

سلیمی : برای من فرق ندارد هر طور شما راحت هستید.

مجری رادیو CiTR : بسیار خوب ، پس از شفاف شدن نمادشناسی شخصیت ها به فلسفه ی فیلم بپردازیم. بفرمایید.

سلیمی : بله! حتما! ببینید زن در هنر نماد سرزمین و عقیده است. در فرشتگان قصاب سه کارکتر اصلی زن و یک کاراکتر فرعی زن وجود دارد. که با این رویکرد نمادشناسی، که هر یک نماد یک سرزمین هستند. اَشلی نماد صهیونسیت هاست. با همان روحیه ی اشغالگری و غارت. کیسی نماد سرزمین و مردم آمریکاست که توسط صهیونیستها به بازی گرفته شده و او در طول فیلم متوجه می شود که آنها در حال سوء استفاده از نظام و مردم ایالات متحده آمریکا هستند. او فقط تا زمانی زیر عنوان شهروندی آمریکایی خود در امان است که حقیقت را در نیافته است. 

مجری رادیو CiTR : یعنی شما معتقدید که صهیونیست ها از مردم آمریکا سوء استفاده می کنند؟

سلیمی : هیچ شکی در این موضوع ندارم. همین امروز اوضاع نابسامان اقتصادی ایالات متحده، حاصل اقتصاد صهیونیستی است. امروز سیاست مداران آمریکا مهره های صهیونیستی هستند و مردم آمریکا کم کم به این موضوع آگاه می شوند. و روزی که مردم آمریکا با هم متحد شوند حتما پایان عمر این  جهانبینی جهانخوار هم فرا خواهد رسید. مردم آمریکا در جنبش 99% نشان دادند که منشا فاسد  صهیونیسم یعنی بنگاه های مالی وال استریت را می شناسند و فهمیده اند که بانک و بورس، پایگاه های عملیاتی صهیونیسم برای نابودی جهان است.  در نماد شناسی فرد نظامی ارشد نماد حکومت است. در  فرشتگان قصاب  می بینید که اشلی همه کاره است و دیوید به عنوان فرمانده نظامی ارشد دستورات او را اجرا می کند. این یعنی نفوذ صهیونیسم در ارکان نظامی ، سیاسی و اقتصادی حکومت آمریکا. حتی وقتی دیوید می خواهد از افراد خودش دفاع کند، اشلی مسئله پول را پیش می کشد و یادآور می شود که دیوید تعهد مالی دارد و برای پول کار میکند، پس جان سربازان آمریکایی اهمیتی ندارد.

مجری رادیو CiTR : متشکرم. اما گفتید که سه زن اصلی و یک زن فرعی آنها را هم توضیح می دهید لطفاً. ادامه مصاحبه در را اینجا بخوانید

مصاحبه ی سهیل سلیمی با رادیو CiTR

مصاحبه ی سهیل سلیمی با رادیو CiTR

مصاحبه ی سهیل سلیمی با رادیویی رسمی دانشگاه بریتیش کلمبیا کانادا 

مجری رادیو CiTR : خیلی ممنون از حضور شما، بی مقدمه وارد بحث اصلی می شوم. فیلم سینمایی فرشتگان قصاب واقعا فیلم خوبیه! من فکر میکنم اگر کسی تیتراژ فیلم رو نبینه فکر می کنه این فیلم توسط یکی از کارگردانان سرشناس سینمای جهان ساخته شده. این اثر  از آن دسته اثرهای سینما یست که در ذهن انسان جاری شده و باقی می ماند، تماشاگر از هر ملیت  و گروهی که باشد این اثر به نوعی با او ارتباط بر قرار میکند.  آیا فیلمنامه را خودتان نوشتید؟

سلیمی : از شما متشکرم! بله فیلمنامه را خودم نوشتم! فیلمنامه را بر اساس اتفاقات واقعی که در جاهای مختلف در مورد قاچاق اعضای بدن توسط صهیونیست ها به وقوع پیوسته، نوشتم.  تقریبا تمام اسناد و مدارک مرتبط با این جنایت صهیونیست ها را مطالعه کردم و با داستانی که خودم طرح آنرا آماده کرده بودم ترکیب نمودم. البته خُب حوادث دراماتیزه شد و در قالب یک داستان پیچیده نوشتم و با جلوه های ویژه ی بصری خاصی ساخته شده. فیلم، داستان مدرسه ای در افغانستان است که توسط گروهی از نظامیان آمریکایی مورد تهاجم قرار میگیرد، در نگاه اول نظامیان آمریکایی نجاتگر به نظر می رسند اما در طول زمان تماشاگر در برابر حقیقتی قرار میگیرد که کاملا در تضاد با آنچه پنداشته بود، است.

مجری رادیو CiTR : بله، کاملا درست است. تماشاگر بی دفاع و غافل گیرانه در میانه وحشت با  این فاجعه انسانی مواجه میشود، گویی راه گریزی جز مواجهه با این حقیقت وحشتناک نمییابد. سهیل، زمان بندی این مصاحبه در ارتباط با این مکان چه به جاست. اینجا این روزها در کانادا یک رسمی به نام هالووین وجود دارد که در طی آن آدم ها سعی  می کنند با وحشت مواجه شوند، اما تماشای اثر  فرشتگان قصاب که به بازگویی وحشتناک ترین حقیقت امروز جهان می پردازد کاملا مناسب با مناسبت  اینروزهاست. این فاجعه وحشتناک چیست؟

سلیمی: اینکه نظامیان آمریکایی نه تنها برای نجات کودکان نیامده اند، بلکه خود بازوی تهاجم به مدرسه اند  تا کودکان مدرسه برای سرقت اعضای بدن شان به یک گروه قاچاقچی اعضای بدن صهیونیست فروخته شوند.

مجری رادیو CiTR : این پارادوکس وحشتناکی ست که توسط این فیلم مطرح و به بحث گذا شته میشود. درست مثل نام اثر : فرشتگان در پارادوکس با قصابان. پیش از آنکه فلسفه این پارادوکس را عمیق تر برایمان توضیح دهید، اگر موافق باشید کمی بیشتر به سندیت ادعای اثر بپردازیم. جامعه دانشگاهی با این مساله غریبه نیست، به طور مثال انسان شناس مشهور نانسی شپر هیو سر نخهای قاچاق اعضا در کشورهای تحت استعمار را تا  سازمانهای بین الملل که تحت عنوان حقوق بشر در این کشور ها فعالیت می کنند دنبال میکند. او محقق و استاد دانشگاه کالیفرنیا است. و آثار خود را در جهت ثبت مدارک انسان شناسی اعضا، نسل کشی و بی عدالتی های جوامع انسانی  می نویسد، در ٢٠٠٩ او زنجیره ای بین المللی از قاچاق اعضا را ردیابی نمود که به نیویورک، نیوجرسی و اسراییل ختم می شد. نانسی طی سخنرانی های گسترده ای افشا کرد که بیشتر قاچاق مربوط به کلیه توسط اسراییل هدایت می شود. در سخنرانی ٢٠٠٨ خود وی دو نیت عمده اسراییل حاصل از مصاحبه ها و پژوهشهای خویش را "طمع" و "انتقام هولوکاست"  گزارش نمود. نانسی در مصاحبه های خود مشاهده کرد که دلالان اسرایلی تکرار می کردند که چشم در برابر چشم و دندان در برابر دندان، ما هر کلیه، کبد و قلبی را به هر قیمتی به دست می آوریم ، دنیا این اعضا را به ما بدهکار است.  در ارتباطی دقیق تر با کانادا،  نگاه ضد استعماری و افشاگرانه فرشتگان قصاب ما را به یاد فیلم مستند دهکده بیوه گان اثر پیتر بلوو می اندازد، داستان مردم بومی دنه کانادا  که از منابع انسانی و طبیعی سرزمینشان برای تامین اورانیوم غنی شده برای ساخت بمب اتمی هیروشیما استفاده شد و سالهاست که این مردم در برابر عواقب فاجعه انسانی این استعمار مقاومت می کنند.   فیلم شما دقیقا در همین جهت حرکت میکند، با زبانی جهانی و بسیار به روز، پارادکس عجیبی ست ، فرشته و قصاب.

سلیمی : فیلم یک هدف زد استعماری دارد و در این راستا تلاش می کند تا به تبیین پارادکس موجود در اندیشه ی تمدن غرب که ذاتا جنگ طلب است و اساسا جنگ را جزئی از موئلفه های استراتژیک تمدن سازی می داند، بپردازد. همچنین همین تمدن جنگ طلب مدعی حقوق بشر نیز هست. این پارادوکس تلخ که واقعیت تمدن غرب را نشان می دهد در نام فیلم قرار گرفته. کسانی که خود را فرشته نجات جهان می دانند مردم جهان را قصابی می کنند. فرشتگان قصاب یعنی پارادکس موجود در تمدن غرب. فیلم در بسیاری از صحنه ها به این نگاه پارادکسیکال وفادار است و سعی میکند با استفاده از ابزار سینما این مسئله را تبیین کند. در دیالوگ های متعددی این پارادکس مطرح میشود که مخاطبِ تیز هوش قطعا متوجه آن میشود.


مجری رادیو CiTR : می شود مثالی بزنید؟

سلیمی : البته! در ابتدای فیلم می بینید که فرمانده نظامی تاکید می کند که سربازانش به زخمی ها رسیدگی کنند، اما در اواسط فیلم خود او همان بچه ها را به کسی می سپارد که قرار است اعضای بدن آن کودکان را سرقت نماید. این نگاه پارادکسیکال تا انتهای فیلم ادامه می یابد، حتی در پایان فیلم مجری تلویزیون بر خلاف آنچه که مخاطب در طول فیلم دیده مدعی میشود که نیروهای آمریکایی برای کمک رسانی به مدرسه رفته بودند که در حمله ای تروریستی به همراه بچه های مدرسه کشته شده اند. در حالیکه مخاطب دیده که نیروهای آمریکایی خود طرح حمله و اشغال آن مدرسه را طراحی کرده بودند. این البته موید یک نکته دیگر نیز هست و آن اینکه بایکوت و سانسور خبری هم که از طرف غرب اعمال میشود با شعار آزادی بیان کاملا در تضاد است و این هم از پارادوکس های بیشمار تمدن غرب به شمار می رود.

مجری رادیو CiTR : در مورد اخبار گفتید. ابتدای فیلم مجری شبکه ی ملی افغانستان اعلام می کند که امروز سالگرد یازده سپتامبر است. آیا عمدی از مطرح کردن این موضوع داشتید؟

سلیمی : بله تمام موئلفه های موجود در فیلم با فکر و برنامه در فیلم قرار گرفته است. از جمله همین خبر در مورد یازده سپتامبر. اساسا فیلم مینیاتور و نمونه ی کوچک شده ی یازده سپتامبر است. همان طور که در یازده سپتامبر یک انفجار مشکوک دلیلی برای حمله و غارت افغانستان توسط آمریکا و ناتو شد، انفجار مشکوک این مدرسه هم زمینه ای را برای حضور نیروهای آمریکایی و در نهایت غارت اعضای بدن کودکان مدرسه را فراهم می کند. در واقع انتخاب روز یازده سپتامبر و لوکیشن افغانستان با این هدف صورت گرفته!

مجری رادیو CiTR : یعنی لوکیشن در خدمت استراتژی فیلم قرار دارد؟

سلیمی : کاملا!

مجری رادیو CiTR : همان اوایل فیلم کتاب اشعار خیام بین افغانها رد و بدل می شود، چرا؟ می خواهم توضیح بدهید که دنبال چه نکته ای هستید؟

سلیمی : خیام یکی از دانشمندان و ادیبان برجسته ی ایرانی بوده که علم جبر را بنیان نهاده و همچنین معادله مشهور " مثلث خیام پاسکال" متعلق به ایشان است. متاسفانه تاریخ سرقت دانشگاهی در سیطره علوم یک تاریخ پیچیده و غرض ورزانه را طی نموده که طی آن علمای قرون وسطی اروپا، آنگاه که به آثار پارسی ، اسلامی و شرقی دست یافتند، همزمان با تشکیل منابع چاپ و...، مطالب و آثار شرق را نیز به نام خود و بدون رعایت ذکر منابع اصلی ثبت کردند. اما متاسفانه غربی ها نام این دانشمند برجسته ایرانی را بایکوت کرده اند و در طول سه قرن گذشته با یک سانسور علمی گسترده به دنبال ثبت آثار بزرگان علمی تمدن ایرانی به نام خودشان بودند. از طرفی خیام یکی از ادیبان و شاعران نامدار ایران است.  کتاب رباعیات خیام در فیلم داخل کیسه ی داروها قرار می گیرد تا به دست عموی جاوید که بیمار است برسد. یعنی جامعه افغانستان بیمار است و این بیماری در دو بخش عمده ی فرهنگی و علمی نمود بیشتری دارد. لذا من کتاب رباعیات خیام را داخل کیسه ی داروها گذاشتم که هم زمان به دو جنبه ی فرهنگی و علمی مورد نیاز افغانستان تاکید کرده باشم. از طرفی مردم افغانستان اگر به دنبال بازیابی هویت اجتماعی یشان هستند بهتر است این دو موئلفه ی کلیدی را از ایران بگیرند تا از تمدن غرب به زورِ گلوله و بمب و موشک. به هر حال افغانستان در گذشته جزئی از امپراطوری بزرگ ایران بوده، سبک زندگی غربی جامعه افغانستان را دچار زلزله ی فرهنگی و ویرانی اجتماعی خواهد کرد.

مجری رادیو CiTR : یعنی فرهنگ ایرانی مناسب افغانستان است؟

سلیمی : بله! مطمئناً! زبان و خط مشترک بین ایران و افغانستان وجود داشته است. مذهب مشترک وجود داشته است. امروز به این اشتراکات حمله شده تا دو کشور از هم فاصله بگیرند.

مجری رادیو CiTR : کاراکترها و شخصیتهای فیلم خیلی در هم تنیده هستند و گویا هر کدام یک مفهوم ویژه دارند. آیا واقعا همینطور است؟

سلیمی : خیلی متشکرم! سوال بسیار مهمی را مطرح کردید. یکی از مهمترین مفاهیم فیلم همین نماد شناسی شخصیت هاست. شخصیت ها گاهی کارکرد استراتژیک دارند و گاهی فلسفی!

مجری رادیو CiTR : قبل از ادامه مبحث شخصیت ها، در یک جمله فلسفه فیلم را بگویید.

سلیمی : فلسفه ی حاکم بر فیلم ، فلسفه ی مقاومت است. که البته نیاز به توضیح و تبیین دارد.

مجری رادیو CiTR : می خواهید اول به توضیح فلسفه ی فیلم بپردازید یا با همان نماد شناسی شخصیت ها ادامه بدهیم؟

سلیمی : برای من فرق ندارد هر طور شما راحت هستید.

مجری رادیو CiTR : بسیار خوب ، پس از شفاف شدن نمادشناسی شخصیت ها به فلسفه ی فیلم بپردازیم. بفرمایید.

سلیمی : بله! حتما! ببینید زن در هنر نماد سرزمین و عقیده است. در فرشتگان قصاب سه کارکتر اصلی زن و یک کاراکتر فرعی زن وجود دارد. که با این رویکرد نمادشناسی، که هر یک نماد یک سرزمین هستند. اَشلی نماد صهیونسیت هاست. با همان روحیه ی اشغالگری و غارت. کیسی نماد سرزمین و مردم آمریکاست که توسط صهیونیستها به بازی گرفته شده و او در طول فیلم متوجه می شود که آنها در حال سوء استفاده از نظام و مردم ایالات متحده آمریکا هستند. او فقط تا زمانی زیر عنوان شهروندی آمریکایی خود در امان است که حقیقت را در نیافته است. 

مجری رادیو CiTR : یعنی شما معتقدید که صهیونیست ها از مردم آمریکا سوء استفاده می کنند؟

سلیمی : هیچ شکی در این موضوع ندارم. همین امروز اوضاع نابسامان اقتصادی ایالات متحده، حاصل اقتصاد صهیونیستی است. امروز سیاست مداران آمریکا مهره های صهیونیستی هستند و مردم آمریکا کم کم به این موضوع آگاه می شوند. و روزی که مردم آمریکا با هم متحد شوند حتما پایان عمر این  جهانبینی جهانخوار هم فرا خواهد رسید. مردم آمریکا در جنبش 99% نشان دادند که منشا فاسد  صهیونیسم یعنی بنگاه های مالی وال استریت را می شناسند و فهمیده اند که بانک و بورس، پایگاه های عملیاتی صهیونیسم برای نابودی جهان است.  در نماد شناسی فرد نظامی ارشد نماد حکومت است. در  فرشتگان قصاب  می بینید که اشلی همه کاره است و دیوید به عنوان فرمانده نظامی ارشد دستورات او را اجرا می کند. این یعنی نفوذ صهیونیسم در ارکان نظامی ، سیاسی و اقتصادی حکومت آمریکا. حتی وقتی دیوید می خواهد از افراد خودش دفاع کند، اشلی مسئله پول را پیش می کشد و یادآور می شود که دیوید تعهد مالی دارد و برای پول کار میکند، پس جان سربازان آمریکایی اهمیتی ندارد.

مجری رادیو CiTR : متشکرم. اما گفتید که سه زن اصلی و یک زن فرعی آنها را هم توضیح می دهید لطفاً.

سلیمی : بله! زن سوم در حقیقت نماد شرایط فعلی افغانستان است. گیسو که معلم مدرسه است سعی دارد با حداقل امکاناتی که در اختیار دارد ، بچه های خوب و دانش آموخته ای را تربیت کند. اما توان دفاع از خودش را ندارد. بعد از حمله به مدرسه او تمام وقت در یک کُمد پنهان است. به لحاظ نماد شناسی گیسو نماد سرزمین اشغال شده ای است که در چارچوب تحمیلی آمریکایی ها محبوس شده است. گیسو داخل آن کمد نماد سرزمین اشغال شده ی افغانستان است. زن فرعی فیلم دختر نوجوانی ست که نامش ناجیه است ، یعنی نجات یافته! او در نماد شناسی فیلم جایگاه ویژه ای دارد. یعنی اگر مردم افغانستان مثل کاراکترهای فیلم از خود مقاومت نشان دهند در نهایت جامعه ی آینده ی افغانستان که نمادش همین دختر نوجوان است از این ستم رهایی خواهد یافت.

مجری رادیو CiTR : کاراکتر نمادین دیگری نیز در فیلم وجود دارد؟

سلیمی : بله وجود دارد. من با فلسفه ی داروین و نگاه داروینیستی به جهان به شدت مخالف. افکار داروین مروج خشونت است. در واقع فلسفه داروین راه را برای وحشی گری و جنگل پنداشتن جهان از سوی داروینیست ها باز می کند. به همین دلیل یک شخصیتی در فیلم دارم که نامش  جیسون داروین  است. او به دنبال تنازع بقای خودش همه را مورد حمله قرار می دهد. در اواخر فیلم متوجه می شویم که افراد تحت فرمان خودش هم از او متنفرند.

مجری رادیو CiTR : سهیل شما به داروینیسم اشاره نمودید، داروینیسم با منشا کارتزین (فلسفه دکارت) امروز در پژوهشهای بی غرضانه در غرب هم به چالش کشیده شده است، به خصوص در وادی ملاقات و صلح دوباره علوم انسانی با علوم طبیعی. بیشتر به دلیل بحرانهای محیط زیست و ابعاد فاجعه آوری که تکنولوژی حاصل از علوم طبیعی بی اخلاقیات در غرب ایجاد کرده است. امروز متفکرانی که به دنبال حقیقت هستند و بی غرضانه پژوهش میکنند، نگاهشان معطوف به فلسفه های شرقی شده است و همچنین فلسفه های کهن بومی در غرب، نگاه های کهنی که پیش از عصر صنعتی و مدرنیسم متولد شده و سیر تکاملی خویش را طی می کردند تمدن های انسانی ای بنیان نهادند ، بدون آلوده گی محیط زیست و بدون جنگهای سیاسی و نژاد پرستانه.

 سلیمی: من به جدال سنگین بین داروینیست ها و کریشنیست ها در آمریکا آگاهم و سعی کردم این را در صحنه تنفر گروه، از جیسون داروین، این جدال را برای مخاطبم به نمایش بگذارم.

مجری رادیو CiTR : شما خودتان کریشنیست هستید؟

سلیمی : نه! من نگاه انسان شیعی را در خلقت و نگاه به جهان قبول دارم زیرا این نگاه هم جهان ناپیدا را تشریح می کند و هم جهان پیدا و قابل لمس را. اما نگاه کریشنیست ها به نگاه شیعی نزدیک تر است. آنها در آغاز راه هستند ، اما در جهت درستی حرکت می کنند. اگر بتوانند در تبیین جهان ماده به جای فیزیک ، خلقت را مطالعه کنند، راه برای رسیدن به نگاه شیعه، برایشان کوتاه تر خواهد شد.

مجری رادیو CiTR : پس در حقیقت  فرشتگان قصاب  کنکاشی حقیقت طلبانه در فلسفه های فکری و جهان بینی های بنیادیی که راه حل های بسیاری برای فاجعه های انسانی و طبیعی امروز جهان دارد. به خصوص که گروهی از شنوندگان ما پژوهشگران دانشگاهی هستند. و گروه دیگری فعالان صلح با جهانبینی ضدامپریالیسم.

سلیمی: من سعی کردم فرشتگان قصاب فیلمی جهانی باشد با اندیشه ای جهان شمول و مبتنی بر فطرت انسان و امیدوام که موفق شده باشم.

مجری رادیو CiTR : می دانم برای آنالیز کاراکترهای فیلم فرشتگان قصاب باید ساعتها با هم گفتگو کنیم و این در زمان برنامه ی ما نمی گنجد. به همین جهت می خواهم کمی به پروسه ی تولید بپردازیم. فرشتگان قصاب به لحاظ کیفیت ساخت و کارگردانی واقعا بی نقص است و در نگاه اول یک فیلم خوش ساخت هالیوودی را تداعی می کند. این اثر جوایز افتخار آمیزی دریافت کرده است. این توان تولید چطور ممکن است؟

سلیمی : واقعیت این است که کشور من مهد استعدادهای بی نظیر است. کاری که من انجام دادم مدیریت صحیح این توان و پتانسیل بود. به نظرم یک کارگردان خوب باید بتواند در فیلمنامه، دکوپاژ و استوری بورد جهان خود را به شکلی قابل فهم به تمام عوامل فیلم منتقل کند، تا آنها هم به جهان کارگردان وارد شوند و درست مطابق افکار کارگردان رفتار نمایند.

مجری رادیو CiTR : جلوه های ویژه فیلم بسیار زیبا و در خدمت فیلم است و فیلمبرداری هم بسیار تاثیرگذار. کمی توضیح دهید، لطفاً.

سلیمی : خواهش می کنم. ما در سه بخش جلوه های ویژه داشتیم. جلوه های ویژه ی میدانی(Visual Effect) ، جلوه های ویژه ی رایانه ای (CG یا همان VFX) و جلوهای ویژه ی گریم که واقعا حمید رسولیان ، بهروز باقری و محمد رضا توسلی  عالی کار کردند. طراحی صحنه و لباس هم کار خوب بابک پناهی بود. و البته فیلمبرداری فرشاد گل سفیدی بسیار حرفه ای و دقیق بود. ببینید ما روزانه 15 تا 20 ساعت کار می کردیم و فشار بسیار زیادی روی عوامل و بازیگران بود، اما همه کمک می کردند. باید یاد کنم از صدابرداری وحید مقدسی و صداگذاری بی نظیر آرش اسحاقی. همین جا ، من از همه ی تیم خوبم تشکر می کنم.

مجری رادیو CiTR : حالا که در مورد صدا صحبت کردید، کمی هم به موسیقی به پردازیم.

سلیمی : موسیقی توسط امیریل ارجمند و فرزاد ورزنده آذر ساخته شده که واقعا ساندتراک های خاطره انگیزی را بوجود آورده اند.

مجری رادیو CiTR : با توجه به تجربه ی خودتان در موسیقی در کار آهنگسازانتان دخالت داشتید؟

سلیمی : ببینید من در بیشتر فیلدهای فیلمسازی تجربه دارم. از جلوه های ویژه تا گریم، موسیقی ، فیلمبرداری ، بازیگری،... اما هرگز با دخالت کردن در کار تیم موافق نبودم. من خواسته هایم را دقیق و روشن به عوامل می گفتم، گاهی ساعتها با هم صحبت می کردیم تا به حس مشترکی برسیم. روش من در هدایت افرادم اینطور است که در موردشان پیش داوری نمی کنم. آنها را در فکر و خیال خودم شریک می کنم. بعد از آنها میخواهم بروند و خواسته ام را انجام دهند. آنوقت معجزه ای رخ می دهد. آنها دقیقا همان کاری را تحویل می دهند که من می خواستم. گاهی در مورد یک ساز یا میزان شنیده شدن ملودی ها با هم صحبت می کردیم و گاهی برای بهتر شدن کار پیشنهادی می دادم و آنها انجام می دادند و واقعا کار عالی می شد. البته دو تشکر بسیار ویژه هم باید داشته باشم از محمد قهرمانی تهیه کننده خوبم، که واقعا از اعتمادش سپاسگزارم. و همین طور از استاد حسن عباسی که همیشه از مشاوره های خوبشان بهره برده ام نهایت سپاس و تشکر رو دارم.

مجری رادیو CiTR : یک سوال شخصی دارم.

سلیمی : بله! بفرمایید.

سیمرغ : سینمای مورد علاقه ی سهیل سلیمی چیست؟

سلیمی : من به سینمای فاجعه علاقه مندم. سینمایی که کاراکترهای اصلی آن با فاجعه ای روبرو شوند و با یک دشمن بزرگ مبارزه کنند.

مجری رادیو CiTR : این مبارزه به پیروزی ختم می شود؟

سلیمی : بستگی دارد پیروزی را چطور تصور کنید. در نگاه من پیروزی یعنی استقامت در رسیدن به هدف. فرشتگان قصاب یک تراژدی مدرن است و کاراکترهای اصلی کشته می شوند اما هدف فیلم محقق می شود یعنی دشمن نابود می گردد و با زنده ماندن ناجیه امید به آینده در مخاطب شکل می گیرد.

مجری رادیو CiTR : یعنی مخاطب پاسخ سوالاتی را که فیلم برایش ایجاد کرده را دریافت می کند؟

سلیمی : بله! من اساسا با اینکه فیلم پایان باز داشته باشد مخالفم. همیشه این مثال را می زنم که پایان باز برای یک فیلم درست مثل این است که کسی یک جمله نا تمام بگوید. و بعد افتخار کند که به به چه جمله ی زیبایی گفتم. جمله نه تنها باید کامل باشد بلکه باید در پایان آن نقطه هم داشته باشد. من برای مخاطبم ارزش و احترام قائل هستم و به همین دلیل پاسخ تمام سوالات مطرح شده در فیلم را می دهم.

مجری رادیو CiTR : برگردیم به ابتدای مصاحبه، گفتید که فلسفه ی شما در فرشتگان قصاب ، فلسفه ی مقاومت است. می خواهم توضیح دهید تا مخاطبان ما با جهان فلسفی شما بیشتر آشنا شوند.

سلیمی : با تعریف اشغال و محاصره شروع میکنم. ببینید مقاومت اساسا در جایی شکل می گیرد که اشغال و محاصره صورت گرفته باشد. کمی مسئله را باز می کنم. وقتی یک مهاجم به سرزمینی حمله می کند و جنگ آغاز می شود تا مرحله پایان جنگ سه مرحله اقدام باید صورت بگیرد وگرنه آن جنگ نتوانسته اهدافش را محقق کند. اول اشغال یا محاصره ، دوم تصرف ، سوم تثبیت. در هر رویارویی یا منازعه ای این سه مرحله وجود دارد. برای مثال صهیونیست ها هفتاد سال است که کشور فلسطین را اشغال کرده اند، اما هنوز مرحله ی تصرف و تثبیت کامل نشده، زیرا مردم مظلوم فلسطین با حداقل امکانات در حال مقاومت هستند. بعد از مشخص شدن مفهوم اشغال و محاصره حالا می توان مفهوم مقاومت را توضیح داد. در زمان اشغال ممکن است مردمان سرزمین اشغال شده توان بیرون راندن دشمن را نداشته باشند، اما به هر حال با عملیات های کوچک و غیر متمرکز مرحله ی تصرف را برای دشمن سخت می کنند. وقتی آلمان نازی اروپا را مورد تهاجم گسترده ی خود قرار داد قبل از اینکه دولت ها بتوانند توان نظامی خود را بازیابی کنند مردم اروپا با تشکیل گروهای مقاومت به مبارزه با نازی ها پرداختند. که این اقدام در فیلم های زیادی به تصویر کشیده شده است. چند دقیقه ی قبل در مورد سوء استفاده ی صهیونیسم از سرزمین و دارایی های مردم آمریکا صحبت کردم، همان را در فرمول مقاومت تشریح میکنم. ببینید اقتصاد آمریکا توسط یهودیان صهیونیست مورد حمله قرار گرفت و اشغال شد. در همان اوایل افرادی مثل هنری فورد تلاشهایی برای مقاومت در مقابل این مارسمیِ چند سَر انجام دادند. اما چون مردم همراهی نکردند در نطفه خفه شد. سپس تمام بنگاه های اقتصادی آمریکا به تصرف صهیونیسم در آمد و امروز چنان این موضوع تثبیت شده که اگر بخواهند آنرا از اقتصاد آمریکا جدا کنند، آمریکا دچار فرو پاشی عظیمی خواهد شد. اما خواهید دید که در نهایت مردم آمریکا چاره ای جز این نخواهند داشت که با یک خود انهدامی گسترده شر این مار سمی را از سرزمین شان کوتاه کنند. ببینید این علامت دایره ای شکل که حرف C درون آن نوشته شده ]][ c و روی تمام کالاهای غربی جای دارد، معنایش این است که بخشی از پولی که بابت خرید هر کالایی که هزینه می شود به یهودیان صهیونیست داده می شود. به این علامت  کُشر  می گویند اما واقعا هیچ کس کارکرد دقیق آنرا نمی داند. مردم آمریکا حتی برای خریدن یک قرص نان هم باید این باج را به یهودیان صهیونیست بدهند، زیرا آردی که نانوایی ها تهیه می کنند باید  کشر شده باشد و طبیعتا نانوا آن مبلغ اضافی را روی قیمت نان از مردم میگیرد. و یهودیان صهیونیست بدون اینکه ذره ای کار کرده باشند هر روز صبح حساب های بانکی یشان با پول مردم آمریکا پر می شود. البته امروز مردم دنیا نسبت به این نشان حساس شده اند و صهیونست ها امروز موزیانه تر از قبل، این کار را انجام می دهند.

مجری رادیو CiTR : پس شما میگویید که مقاومت هم جنبه ی نظامی دارد و هم جنبه ی اقتصادی؟

سلیمی : فراتر از اینها! مقاومت یک ویژگی فرهنگی ست. مقاومت حیات جامعه را تضمین می کند. در فیلم می بینید که خانواده های افغانی برای نجات فرزندانشان تلاش می کنند و در این راه کشته می شوند و در نهایت یک دختر نوجوان که نماد آینده ی افغانستان است نجات می یابد.



مجری رادیو CiTR : آیا این انفجارهای تروریستی و انتحاری از نظر شما مقاومت است؟

سلیمی: سوال هوشمندانه ای پرسیدید! بین مقاومت و تخریب کورکورانه فرق است. متاسفانه آنچه امروز در سوریه ، عراق و افغانستان روی می دهد اصلا ماهیت مقاومت ندارد زیرا مقاومت در مقابل دشمن معنا می یابد. کشتن زنان و کودکان و شهروندان افغانی و عراقی و سوریه ای هیچ ربطی به مفهوم مقاومت ندارد بلکه بر عکس برای تامین منافع ]]صهیونیسم بین الملی است. یک راه ساده را به شما یاد می دهم. همواره در این گونه حوادث ببینید آیا منافع کشور مورد تهاجم تامین می شود یا منافع مهاجمین. در سوریه اگر واقعا مسئله آزادی بود، مردم با نظامیان درگیر بودند. در حالی که مردم و دولت در کنار هم با تروریست هایی درگیر هستند که کودکان را می کشند، بیمارستان ها و مساجد را ویران می کنند. شاید برای مردم غرب این سوال پیش آمده باشد که اگر اینها دنبال آزادی هستند چرا زیارتگاه ها را در سوریه ویران می کنند؟! چرا با بمب گذاری در بازار مردم و کسبه را می کشند. خوب به تاسیسات نظامی و لجستیکی حمله کنند. این بمب گذاری توسط صهیونیست های یهودی ، صهیونیست های مسیحی و صهیونیست های مسلمان یعنی وهابی ها ، سلفی ها و بهایی ها مدیریت می شود. و اتفاقا همین ها مانع تشکیل گروه های مقاومت می شوند. این گروه های تروریستی چند هدف کلیدی دارند،  اول سیاه کردن چهره ی دین برای ایجاد فضای لازم جهت شیطان پرستی که یک پروژه ی بزرگ صهیونیستی است. دوم سیاه نشان دادن چهره ی اسلام شیعی  به عنوان تنها دین پویایی که دارای برنامه استراتژیک برای جامعه سازی ست. سوم نسل کشی گسترده در میان مسلمانان توسط مسلمانان صهیونیست و یا حتی بوداییان صهیونیست مثل کشتار سال گذشته در میانمار. چهارم سلب اندیشه ی دینی در بین مردم سرزمین های اشغالی. پنجم نا امن جلوه دادن سرزمینهای اشغالی برای نفوذ و غارت بیشتر.  فرشتگان قصاب  سعی دارد تا روحیه ی مقاومت را در مخاطبانش زنده کند. این مقاومت نیاز امروز جامعه ی غربی نیز هست. امروز مشکلات اقتصادی غرب از یونان تا ایالات متحده بر گردن صهیونیسم است. ثروت اروپا و آمریکا را صهیونیست ها همان یک درصد خون خوار بلعیده اند. امروز که دیگر تمام شیره ی جان غرب توسط صهیونیستها مکیده شده، آنها به سرعت در حال کوچ به چین و آسیای شرقی هستند. باید مردم دنیا بیدار شوند و خود را ، سرزمینشان را، اقتصاد و فرهنگ شان را از اسارت صهیونیسم برهانند.

مجری رادیو CiTR : پس شما مدعی هستید که فلسفه ی شما، جهان شمول است؟!

سلیمی: البته! هر نگاه فلسفی باید این پتانسیل را داشته باشد.

مجری رادیو CiTR : سهیل، کشور شما هشت سال درگیر جنگ با دیکتاتور عراق بوده است. آیا نشانی از آن هشت سال جنگ در این فیلم هست؟

سلیمی : از سوال زیبایتان متشکرم. خیلی دوست داشتم به این موضوع هم بپردازم. من نزدیک به ده سال داشتم که آن جنگ وحشتناک تمام شد، دوران کودکی من با ترس از بمباران و حملات موشکی عراق گذشت. در پناهگاه هایی که در مدرسه باید در آنها پنهان می شدیم و یا نیمه شب ها با علام وضعیت قرمز در زیر زمین خانه مان پنهان می شدیم. عراق کشوری نبود که حتی هشت هفته بتواند با ایران بجنگد چه رسد به هشت سال. ما از هفتاد کشور مختلف اسیر جنگی داشتیم. یعنی هفتاد کشور به عراق نیروی نظامی می دادند. ژنرالهای فرانسوی نقشه ی عملیات برایشان طراحی می کردند. آمریکا و آلمان سلاح شیمیایی به صدام هدیه می دادند. تعداد کشته و مصدومام شیمیایی ما از تعداد کشته شدگان حمله اتمی به هیروشیما هم بیشتر است. عراق با بمب و موشک و هواپیماهای جنگنده و بمب افکن ساخت آمریکا و فرانسه و شوروی  و با گلوله های توپ و تانکهای انگلیسی با ما می جنگید. یعنی از شرق تا غرب عالم با هم جمع شده بودند ایران را نابود کنند که با مقاومت اسطوره ای و حماسی مردم ایران شکست خوردند. مطمئن باشید آن دوران را هرگز فراموش نخواهم کرد. بسیاری از الگوها و رفتارهای شخصیتهای مثبت و قهرمان فیلم از آدم های آن دوران گرفته شده. برای مثال جاوید همان نوجوان سیزده ساله ی فیلم از شخصیت بهنام محمدی سیزده ساله گرفته شده که در زمان حمله ی عراق جانانه مقاومت کرد و شهید شد.

مجری رادیو CiTR : هر چه پیش می رویم فیلم سینمایی فرشتگان قصاب عمیق تر میشود. درست مثل اینکه در ساحل اقیانوس جلوبروی. هرچه جلوتر می رویم عمق بیشتری را حس می کنیم.

سلیمی : متشکرم! لطف خدا بوده است.

مجری رادیو CiTR : سهیل، توصیف هایی که کردید سوالی را در ذهن من شکل داد. من احساس می کنم شما هنر و فلسفه را در خدمت تفکر شیعی استفاده کرده اید. درسته؟

سلیمی : اساسا مقاومت برای من یک الگوی ثابت دارد و آن رفتار امام حسین ع در کربلاست. ایشان مظهر مقاومت حقیقی هستند. وقتی در مقابل ظلم می ایستند با وجود اینکه فقط هفتاد و دو نفر هستند در مقابل لشکر هزاران نفره ی دشمن مقاومت می کنند. او و تمام یارانش و حتی کودک شش ماه اش در این مقاومت جان خود را از دست می دهند و به شهادت می رسند اما ذلت نمی پذیرند. ما از این واقعه با نام عاشورا یاد می کنیم.

مجری رادیو CiTR : شهادت یعنی چه؟

سلیمی : یعنی مقاومت و از دست دادن این جسم خاکی (کشته شدن) برای ماندن (شهادت) در راه و خواست خدا.

مجری رادیو CiTR : پس مقاومت به غیر از یک فلسفه ، یک بینش تاریخی هم هست؟ تصویری آز آن بینش در فیلم شما هست؟

سلیمی : همینطور است! صحنه عاشورایی فیلم من جایی ست که ناجیه بالای تپه ای ایستاده و محل کشته شدن بچه های مدرسه ، فرهاد و گیسو و جاوید را نگاه می کند. در عاشورا حضرت زینب س درست مانند این صحنه از بالای تپه ای به قتگاه برادر و عزیزانش نگاه می کند. اوست که پیام آن مقاومت را برای جهانیان می رساند. ناجیه هم شاهدی ست که پیام این ظلم را به جهانیان خواهد رساند.

مجری رادیو CiTR : از اینکه دعوت ما را از راه دور پذیرفتید، با اینکه میدانم الان باید ساعت از نیمه شب شما در ایران گذشته باشد، از شما سپا سگذارم. به جاست که اینجا در حضور شنونده گان رادیو  CiTR  لوح برگزیده سال 2013 این شبکه را،  لوح "مبارزان نور" را به دلیل داشتن نگاه ضد استعماری و پرداختن به بحرانی جهانی بر اساس مردم شناسی و با زبانی سینمایی و عملگرا و پارادایمی، به شما تقدیم کنیم. 

سلیمی : خب البته غافلگیر شدم. از شما و همه کسانی که مرا مفتخر به دریافت این لوح دانستند صمیمانه سپاسگزارم. از رادیو دانشگاهی " CiTR "، و به ویژه از مردم بومی قوم "ماسکویم  The Musqueam People "، صاحبان زمین اشغال شده این دانشگاه واقع  بر ارتفاعات "پونت گری Point Gre" که مهربانانه امروز میزبان من بودند.

مجری رادیو CiTR : ممنون از شما و هم سفرانتان در خلق فرشتگان قصاب و خدا نگهدار.

سلیمی : خدانگهدار


لینکِ خبر مصاحبه در CiTR 

فقدان دکترین فرهنگی کشور را در معرض خطر و تهدید امنیتی قرار می دهد

سلیمی: فقدان دکترین فرهنگی کشور را در معرض خطر و تهدید امنیتی قرار می دهد

سهیل سلیمی

سینماپرس: سهیل سلیمی کارگردان سینما همزمان با سالروز تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی و دستور صریح رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور گفت: شورای عالی انقلاب فرهنگی عالی ترین شورای فرهنگی کشور است و از این رو باید نگاه کلان و دکترین در تمامی حوزه های فرهنگی و هنری کشور داشته باشد اما متأسفانه برخی سهل انگاری ها باعث شده این شورا کارکرد اصلی اش را فراموش کند؛ بنده معتقدم فقدان دکترین فرهنگی کشور را در معرض خطر و تهدید امنیتی قرار می دهد و این وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی است که در این اوضاع خطیر تدبیر جدی داشته باشد.

کارگردان فیلم سینمایی «فرشتگان قصاب» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: ما در تمامی حوزه های فرهنگی و هنری کشور نیازمند تدبیر جدی از سمت شورای عالی انقلاب فرهنگی هستیم اما در این میان برخی بخش ها مانند سینما وضعیت شان نسبت به بخش های دیگر وخیم تر است.

وی در همین راستا ادامه داد: سینما همانند فضای مجازی ولنگار است و باندهای مافیایی برای آن تصمیم گیری می کنند! متأسفانه شورای عالی انقلاب فرهنگی در تمامی سال هایی که از عمرش می گذرد هیچ تأثیر چشمگیری در سینما نداشته و همین مسأله باعث انحراف جدی سینمای کشور شده است.

سلیمی سپس با بیان اینکه ابتدا باید این دکترین فرهنگی و سپس در ذیل آن دکترین سینما تعریف شود تصریح کرد: متولیان سینما باید از سمت شورای عالی انقلاب فرهنگی و بر اساس دکترین تعریف شده برای سینمای کشور انتخاب شوند تا شاید از این طریق بتوان مانع از حضور افراد کارنابلد و ناآگاه در رأس سینمای کشور شد.

این سینماگر در پاسخ به این سوأل که به عقیده شما دلیل کم کاری اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست متذکر شد: اعضای شورا در طول این سال ها تکنیکال با موضوعات برخورد کردند و حتی استراتژی ابتدایی هم برای مسائل و حوزه های مختلف نداشتند.

وی در پایان افزود: نهادهایی مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان صدا و سیما و... همگی باید تحت نظر شورای عالی انقلاب فرهنگی اداره شده و قوام پیدا کنند اما متأسفانه آنچه ما شاهدیم این است که متولیان این نهادها هریک برای خودشان تصمیم می گیرند و بنا به سلیقه خود رفتار می کنند و آنقدر برنامه های شان ضعیف و سطح پایین است که حتی با تعویض مدیران کلیت برنامه های آن نهاد به هم می ریزد! این ها نکات اساسی است که باید نسبت به آن دقت جدی شود و تدبیری اندیشه شود تا از این عملکرد غلط فاصله بگیریم.

لینک مصاحبه در سینماپرس:

cinemapress

| صفحه اختصاصی دیدگاه و نظرات مخاطبان جهانی فیلم سینمایی "فرشتگان قصاب" راه اندازی شد. |

این مجموعه شامل آرا و نظراتِ مخاطبان جهانی فیلم سینمایی "فرشتگان قصاب" به نویسندگی و کارگردانی: سهیل سلیمی و تهیه کنندگی: محمد قهرمانی می‌باشد. در این مجموعه نظرات مخاطبانی از ترکیه، انگلیس، آمریکا، اندونزی، استرالیا، نیجریه، کانادا، سوریه، اسپانیا، هند، آلمان و فرانسه، در قالب "عکس نوشت" گردآوری و منتشر شده است. در میان این مخاطبین، افراد صاحب نامی چون (استیو بسویک تهیه کننده فیلم لژیون) و (مایکل کاسیا نویسنده فیلم مخروط کاج چسبنده) و (استیوارت مکنیون تهیه کننده سریال مردی در قلعه بلند) نیز دیده می‌شود.

| برای ورود روی عکس زیر کلیک کنید. |

پشت صحنه فیلم سینمایی فرشتگان قصاب. نویسنده و کارگردان: سهیل سلیمی

|  از راست به چپ: سهیل سلیمی | الیزابت دبث | هادی شتات | پییر داغر  |

| صفحه اختصاصی دیدگاه و نظرات مخاطبان جهانی فیلم سینمایی "فرشتگان قصاب" راه اندازی شد. |

این مجموعه شامل آرا و نظراتِ مخاطبان جهانی فیلم سینمایی "فرشتگان قصاب" به نویسندگی و کارگردانی: سهیل سلیمی و تهیه کنندگی: محمد قهرمانی می‌باشد. در این مجموعه نظرات

 مخاطبانی از ترکیه، انگلیس، آمریکا، اندونزی، استرالیا، نیجریه، کانادا، سوریه، اسپانیا، هند، آلمان و فرانسه، در قالب "عکس نوشت" گردآوری و منتشر شده است. در میان این مخاطبین، افراد صاحب نامی چون (استیو بسویک تهیه کننده فیلم لژیون) و (مایکل کاسیا نویسنده فیلم مخروط کاج چسبنده) و (استیوارت مکنیون تهیه کننده سریال مردی در قلعه بلند) نیز دیده می‌شود.


| صفحه اختصاصی دیدگاه و نظرات مخاطبان جهانی فیلم سینمایی فرشتگان قصاب را در صفحه‌ی زیر ببینید. |

| برای ورود روی عکس زیر کلیک کنید. |

ros #Klaus_Schwab #tehran #WEF_2008 #Bill_Gates_-_World_Economic_Forum #World_Economic_Forum_headquarters #9_Months_In_The_Womb #hospital #timelapse #The_Last_Shah_Iran_History_BBCDocumentary #HUMAN_EYES #2023 #2022 #2024 #2025 #BioNTech_and_Pfizer_are_proud_sponsors_of_The_Oscars #Hollywood #Xerxes_The_Great_King #Nobel_Prize_winning_economist  #Joseph_Stiglitz #US_economy #Homeless_in_Japan #Money #Power #Wall_Street #Will_Smith_SLAPS_Chris_Rock_at_Oscars_2022 #Part_One #full_documentary #FRONTLINE #John_Law #gold #lockdowns_around_the_world #dc #spain #cuba #history #alabama #x_files #nuclear_war #nuclear_wepon #nuclear_power #unit731 #mRNA_Vaccine #Time_Travel #Will_Smith #BioNTech #Pfizer

مصاحبه ی سهیل سلیمی با رادیو CiTR ، رادیویی رسمی دانشگاه بریتیش کلمبیا کانادا

مصاحبه ی سهیل سلیمی با رادیویی رسمی دانشگاه بریتیش کلمبیا کانادا 

مجری رادیو CiTR : خیلی ممنون از حضور شما، بی مقدمه وارد بحث اصلی می شوم. فیلم سینمایی فرشتگان قصاب واقعا فیلم خوبیه! من فکر میکنم اگر کسی تیتراژ فیلم رو نبینه فکر می کنه این فیلم توسط یکی از کارگردانان سرشناس سینمای جهان ساخته شده. این اثر  از آن دسته اثرهای سینما یست که در ذهن انسان جاری شده و باقی می ماند، تماشاگر از هر ملیت  و گروهی که باشد این اثر به نوعی با او ارتباط بر قرار میکند.  آیا فیلمنامه را خودتان نوشتید؟

سلیمی : از شما متشکرم! بله فیلمنامه را خودم نوشتم! فیلمنامه را بر اساس اتفاقات واقعی که در جاهای مختلف در مورد قاچاق اعضای بدن توسط صهیونیست ها به وقوع پیوسته، نوشتم.  تقریبا تمام اسناد و مدارک مرتبط با این جنایت صهیونیست ها را مطالعه کردم و با داستانی که خودم طرح آنرا آماده کرده بودم ترکیب نمودم. البته خُب حوادث دراماتیزه شد و در قالب یک داستان پیچیده نوشتم و با جلوه های ویژه ی بصری خاصی ساخته شده. فیلم، داستان مدرسه ای در افغانستان است که توسط گروهی از نظامیان آمریکایی مورد تهاجم قرار میگیرد، در نگاه اول نظامیان آمریکایی نجاتگر به نظر می رسند اما در طول زمان تماشاگر در برابر حقیقتی قرار میگیرد که کاملا در تضاد با آنچه پنداشته بود، است.

مجری رادیو CiTR : بله، کاملا درست است. تماشاگر بی دفاع و غافل گیرانه در میانه وحشت با  این فاجعه انسانی مواجه میشود، گویی راه گریزی جز مواجهه با این حقیقت وحشتناک نمییابد. سهیل، زمان بندی این مصاحبه در ارتباط با این مکان چه به جاست. اینجا این روزها در کانادا یک رسمی به نام هالووین وجود دارد که در طی آن آدم ها سعی  می کنند با وحشت مواجه شوند، اما تماشای اثر  فرشتگان قصاب که به بازگویی وحشتناک ترین حقیقت امروز جهان می پردازد کاملا مناسب با مناسبت  اینروزهاست. این فاجعه وحشتناک چیست؟

سلیمی: اینکه نظامیان آمریکایی نه تنها برای نجات کودکان نیامده اند، بلکه خود بازوی تهاجم به مدرسه اند  تا کودکان مدرسه برای سرقت اعضای بدن شان به یک گروه قاچاقچی اعضای بدن صهیونیست فروخته شوند.

مجری رادیو CiTR : این پارادوکس وحشتناکی ست که توسط این فیلم مطرح و به بحث گذا شته میشود. درست مثل نام اثر : فرشتگان در پارادوکس با قصابان. پیش از آنکه فلسفه این پارادوکس را عمیق تر برایمان توضیح دهید، اگر موافق باشید کمی بیشتر به سندیت ادعای اثر بپردازیم. جامعه دانشگاهی با این مساله غریبه نیست، به طور مثال انسان شناس مشهور نانسی شپر هیو سر نخهای قاچاق اعضا در کشورهای تحت استعمار را تا  سازمانهای بین الملل که تحت عنوان حقوق بشر در این کشور ها فعالیت می کنند دنبال میکند. او محقق و استاد دانشگاه کالیفرنیا است. و آثار خود را در جهت ثبت مدارک انسان شناسی اعضا، نسل کشی و بی عدالتی های جوامع انسانی  می نویسد، در ٢٠٠٩ او زنجیره ای بین المللی از قاچاق اعضا را ردیابی نمود که به نیویورک، نیوجرسی و اسراییل ختم می شد. نانسی طی سخنرانی های گسترده ای افشا کرد که بیشتر قاچاق مربوط به کلیه توسط اسراییل هدایت می شود. در سخنرانی ٢٠٠٨ خود وی دو نیت عمده اسراییل حاصل از مصاحبه ها و پژوهشهای خویش را "طمع" و "انتقام هولوکاست"  گزارش نمود. نانسی در مصاحبه های خود مشاهده کرد که دلالان اسرایلی تکرار می کردند که چشم در برابر چشم و دندان در برابر دندان، ما هر کلیه، کبد و قلبی را به هر قیمتی به دست می آوریم ، دنیا این اعضا را به ما بدهکار است.  در ارتباطی دقیق تر با کانادا،  نگاه ضد استعماری و افشاگرانه فرشتگان قصاب ما را به یاد فیلم مستند دهکده بیوه گان اثر پیتر بلوو می اندازد، داستان مردم بومی دنه کانادا  که از منابع انسانی و طبیعی سرزمینشان برای تامین اورانیوم غنی شده برای ساخت بمب اتمی هیروشیما استفاده شد و سالهاست که این مردم در برابر عواقب فاجعه انسانی این استعمار مقاومت می کنند.   فیلم شما دقیقا در همین جهت حرکت میکند، با زبانی جهانی و بسیار به روز، پارادکس عجیبی ست ، فرشته و قصاب.

سلیمی : فیلم یک هدف زد استعماری دارد و در این راستا تلاش می کند تا به تبیین پارادکس موجود در اندیشه ی تمدن غرب که ذاتا جنگ طلب است و اساسا جنگ را جزئی از موئلفه های استراتژیک تمدن سازی می داند، بپردازد. همچنین همین تمدن جنگ طلب مدعی حقوق بشر نیز هست. این پارادوکس تلخ که واقعیت تمدن غرب را نشان می دهد در نام فیلم قرار گرفته. کسانی که خود را فرشته نجات جهان می دانند مردم جهان را قصابی می کنند. فرشتگان قصاب یعنی پارادکس موجود در تمدن غرب. فیلم در بسیاری از صحنه ها به این نگاه پارادکسیکال وفادار است و سعی میکند با استفاده از ابزار سینما این مسئله را تبیین کند. در دیالوگ های متعددی این پارادکس مطرح میشود که مخاطبِ تیز هوش قطعا متوجه آن میشود.


مجری رادیو CiTR : می شود مثالی بزنید؟

سلیمی : البته! در ابتدای فیلم می بینید که فرمانده نظامی تاکید می کند که سربازانش به زخمی ها رسیدگی کنند، اما در اواسط فیلم خود او همان بچه ها را به کسی می سپارد که قرار است اعضای بدن آن کودکان را سرقت نماید. این نگاه پارادکسیکال تا انتهای فیلم ادامه می یابد، حتی در پایان فیلم مجری تلویزیون بر خلاف آنچه که مخاطب در طول فیلم دیده مدعی میشود که نیروهای آمریکایی برای کمک رسانی به مدرسه رفته بودند که در حمله ای تروریستی به همراه بچه های مدرسه کشته شده اند. در حالیکه مخاطب دیده که نیروهای آمریکایی خود طرح حمله و اشغال آن مدرسه را طراحی کرده بودند. این البته موید یک نکته دیگر نیز هست و آن اینکه بایکوت و سانسور خبری هم که از طرف غرب اعمال میشود با شعار آزادی بیان کاملا در تضاد است و این هم از پارادوکس های بیشمار تمدن غرب به شمار می رود.

مجری رادیو CiTR : در مورد اخبار گفتید. ابتدای فیلم مجری شبکه ی ملی افغانستان اعلام می کند که امروز سالگرد یازده سپتامبر است. آیا عمدی از مطرح کردن این موضوع داشتید؟

سلیمی : بله تمام موئلفه های موجود در فیلم با فکر و برنامه در فیلم قرار گرفته است. از جمله همین خبر در مورد یازده سپتامبر. اساسا فیلم مینیاتور و نمونه ی کوچک شده ی یازده سپتامبر است. همان طور که در یازده سپتامبر یک انفجار مشکوک دلیلی برای حمله و غارت افغانستان توسط آمریکا و ناتو شد، انفجار مشکوک این مدرسه هم زمینه ای را برای حضور نیروهای آمریکایی و در نهایت غارت اعضای بدن کودکان مدرسه را فراهم می کند. در واقع انتخاب روز یازده سپتامبر و لوکیشن افغانستان با این هدف صورت گرفته!

مجری رادیو CiTR : یعنی لوکیشن در خدمت استراتژی فیلم قرار دارد؟

سلیمی : کاملا!

مجری رادیو CiTR : همان اوایل فیلم کتاب اشعار خیام بین افغانها رد و بدل می شود، چرا؟ می خواهم توضیح بدهید که دنبال چه نکته ای هستید؟

سلیمی : خیام یکی از دانشمندان و ادیبان برجسته ی ایرانی بوده که علم جبر را بنیان نهاده و همچنین معادله مشهور " مثلث خیام پاسکال" متعلق به ایشان است. متاسفانه تاریخ سرقت دانشگاهی در سیطره علوم یک تاریخ پیچیده و غرض ورزانه را طی نموده که طی آن علمای قرون وسطی اروپا، آنگاه که به آثار پارسی ، اسلامی و شرقی دست یافتند، همزمان با تشکیل منابع چاپ و...، مطالب و آثار شرق را نیز به نام خود و بدون رعایت ذکر منابع اصلی ثبت کردند. اما متاسفانه غربی ها نام این دانشمند برجسته ایرانی را بایکوت کرده اند و در طول سه قرن گذشته با یک سانسور علمی گسترده به دنبال ثبت آثار بزرگان علمی تمدن ایرانی به نام خودشان بودند. از طرفی خیام یکی از ادیبان و شاعران نامدار ایران است.  کتاب رباعیات خیام در فیلم داخل کیسه ی داروها قرار می گیرد تا به دست عموی جاوید که بیمار است برسد. یعنی جامعه افغانستان بیمار است و این بیماری در دو بخش عمده ی فرهنگی و علمی نمود بیشتری دارد. لذا من کتاب رباعیات خیام را داخل کیسه ی داروها گذاشتم که هم زمان به دو جنبه ی فرهنگی و علمی مورد نیاز افغانستان تاکید کرده باشم. از طرفی مردم افغانستان اگر به دنبال بازیابی هویت اجتماعی یشان هستند بهتر است این دو موئلفه ی کلیدی را از ایران بگیرند تا از تمدن غرب به زورِ گلوله و بمب و موشک. به هر حال افغانستان در گذشته جزئی از امپراطوری بزرگ ایران بوده، سبک زندگی غربی جامعه افغانستان را دچار زلزله ی فرهنگی و ویرانی اجتماعی خواهد کرد.

مجری رادیو CiTR : یعنی فرهنگ ایرانی مناسب افغانستان است؟

سلیمی : بله! مطمئناً! زبان و خط مشترک بین ایران و افغانستان وجود داشته است. مذهب مشترک وجود داشته است. امروز به این اشتراکات حمله شده تا دو کشور از هم فاصله بگیرند.

مجری رادیو CiTR : کاراکترها و شخصیتهای فیلم خیلی در هم تنیده هستند و گویا هر کدام یک مفهوم ویژه دارند. آیا واقعا همینطور است؟

سلیمی : خیلی متشکرم! سوال بسیار مهمی را مطرح کردید. یکی از مهمترین مفاهیم فیلم همین نماد شناسی شخصیت هاست. شخصیت ها گاهی کارکرد استراتژیک دارند و گاهی فلسفی!

مجری رادیو CiTR : قبل از ادامه مبحث شخصیت ها، در یک جمله فلسفه فیلم را بگویید.

سلیمی : فلسفه ی حاکم بر فیلم ، فلسفه ی مقاومت است. که البته نیاز به توضیح و تبیین دارد.

مجری رادیو CiTR : می خواهید اول به توضیح فلسفه ی فیلم بپردازید یا با همان نماد شناسی شخصیت ها ادامه بدهیم؟

سلیمی : برای من فرق ندارد هر طور شما راحت هستید.

مجری رادیو CiTR : بسیار خوب ، پس از شفاف شدن نمادشناسی شخصیت ها به فلسفه ی فیلم بپردازیم. بفرمایید.

سلیمی : بله! حتما! ببینید زن در هنر نماد سرزمین و عقیده است. در فرشتگان قصاب سه کارکتر اصلی زن و یک کاراکتر فرعی زن وجود دارد. که با این رویکرد نمادشناسی، که هر یک نماد یک سرزمین هستند. اَشلی نماد صهیونسیت هاست. با همان روحیه ی اشغالگری و غارت. کیسی نماد سرزمین و مردم آمریکاست که توسط صهیونیستها به بازی گرفته شده و او در طول فیلم متوجه می شود که آنها در حال سوء استفاده از نظام و مردم ایالات متحده آمریکا هستند. او فقط تا زمانی زیر عنوان شهروندی آمریکایی خود در امان است که حقیقت را در نیافته است. 

مجری رادیو CiTR : یعنی شما معتقدید که صهیونیست ها از مردم آمریکا سوء استفاده می کنند؟

سلیمی : هیچ شکی در این موضوع ندارم. همین امروز اوضاع نابسامان اقتصادی ایالات متحده، حاصل اقتصاد صهیونیستی است. امروز سیاست مداران آمریکا مهره های صهیونیستی هستند و مردم آمریکا کم کم به این موضوع آگاه می شوند. و روزی که مردم آمریکا با هم متحد شوند حتما پایان عمر این  جهانبینی جهانخوار هم فرا خواهد رسید. مردم آمریکا در جنبش 99% نشان دادند که منشا فاسد  صهیونیسم یعنی بنگاه های مالی وال استریت را می شناسند و فهمیده اند که بانک و بورس، پایگاه های عملیاتی صهیونیسم برای نابودی جهان است.  در نماد شناسی فرد نظامی ارشد نماد حکومت است. در  فرشتگان قصاب  می بینید که اشلی همه کاره است و دیوید به عنوان فرمانده نظامی ارشد دستورات او را اجرا می کند. این یعنی نفوذ صهیونیسم در ارکان نظامی ، سیاسی و اقتصادی حکومت آمریکا. حتی وقتی دیوید می خواهد از افراد خودش دفاع کند، اشلی مسئله پول را پیش می کشد و یادآور می شود که دیوید تعهد مالی دارد و برای پول کار میکند، پس جان سربازان آمریکایی اهمیتی ندارد.

مجری رادیو CiTR : متشکرم. اما گفتید که سه زن اصلی و یک زن فرعی آنها را هم توضیح می دهید لطفاً.

سلیمی : بله! زن سوم در حقیقت نماد شرایط فعلی افغانستان است. گیسو که معلم مدرسه است سعی دارد با حداقل امکاناتی که در اختیار دارد ، بچه های خوب و دانش آموخته ای را تربیت کند. اما توان دفاع از خودش را ندارد. بعد از حمله به مدرسه او تمام وقت در یک کُمد پنهان است. به لحاظ نماد شناسی گیسو نماد سرزمین اشغال شده ای است که در چارچوب تحمیلی آمریکایی ها محبوس شده است. گیسو داخل آن کمد نماد سرزمین اشغال شده ی افغانستان است. زن فرعی فیلم دختر نوجوانی ست که نامش ناجیه است ، یعنی نجات یافته! او در نماد شناسی فیلم جایگاه ویژه ای دارد. یعنی اگر مردم افغانستان مثل کاراکترهای فیلم از خود مقاومت نشان دهند در نهایت جامعه ی آینده ی افغانستان که نمادش همین دختر نوجوان است از این ستم رهایی خواهد یافت.

مجری رادیو CiTR : کاراکتر نمادین دیگری نیز در فیلم وجود دارد؟

سلیمی : بله وجود دارد. من با فلسفه ی داروین و نگاه داروینیستی به جهان به شدت مخالف. افکار داروین مروج خشونت است. در واقع فلسفه داروین راه را برای وحشی گری و جنگل پنداشتن جهان از سوی داروینیست ها باز می کند. به همین دلیل یک شخصیتی در فیلم دارم که نامش  جیسون داروین  است. او به دنبال تنازع بقای خودش همه را مورد حمله قرار می دهد. در اواخر فیلم متوجه می شویم که افراد تحت فرمان خودش هم از او متنفرند.

مجری رادیو CiTR : سهیل شما به داروینیسم اشاره نمودید، داروینیسم با منشا کارتزین (فلسفه دکارت) امروز در پژوهشهای بی غرضانه در غرب هم به چالش کشیده شده است، به خصوص در وادی ملاقات و صلح دوباره علوم انسانی با علوم طبیعی. بیشتر به دلیل بحرانهای محیط زیست و ابعاد فاجعه آوری که تکنولوژی حاصل از علوم طبیعی بی اخلاقیات در غرب ایجاد کرده است. امروز متفکرانی که به دنبال حقیقت هستند و بی غرضانه پژوهش میکنند، نگاهشان معطوف به فلسفه های شرقی شده است و همچنین فلسفه های کهن بومی در غرب، نگاه های کهنی که پیش از عصر صنعتی و مدرنیسم متولد شده و سیر تکاملی خویش را طی می کردند تمدن های انسانی ای بنیان نهادند ، بدون آلوده گی محیط زیست و بدون جنگهای سیاسی و نژاد پرستانه.

 سلیمی: من به جدال سنگین بین داروینیست ها و کریشنیست ها در آمریکا آگاهم و سعی کردم این را در صحنه تنفر گروه، از جیسون داروین، این جدال را برای مخاطبم به نمایش بگذارم.

مجری رادیو CiTR : شما خودتان کریشنیست هستید؟

سلیمی : نه! من نگاه انسان شیعی را در خلقت و نگاه به جهان قبول دارم زیرا این نگاه هم جهان ناپیدا را تشریح می کند و هم جهان پیدا و قابل لمس را. اما نگاه کریشنیست ها به نگاه شیعی نزدیک تر است. آنها در آغاز راه هستند ، اما در جهت درستی حرکت می کنند. اگر بتوانند در تبیین جهان ماده به جای فیزیک ، خلقت را مطالعه کنند، راه برای رسیدن به نگاه شیعه، برایشان کوتاه تر خواهد شد.

مجری رادیو CiTR : پس در حقیقت  فرشتگان قصاب  کنکاشی حقیقت طلبانه در فلسفه های فکری و جهان بینی های بنیادیی که راه حل های بسیاری برای فاجعه های انسانی و طبیعی امروز جهان دارد. به خصوص که گروهی از شنوندگان ما پژوهشگران دانشگاهی هستند. و گروه دیگری فعالان صلح با جهانبینی ضدامپریالیسم.

سلیمی: من سعی کردم فرشتگان قصاب فیلمی جهانی باشد با اندیشه ای جهان شمول و مبتنی بر فطرت انسان و امیدوام که موفق شده باشم.

مجری رادیو CiTR : می دانم برای آنالیز کاراکترهای فیلم فرشتگان قصاب باید ساعتها با هم گفتگو کنیم و این در زمان برنامه ی ما نمی گنجد. به همین جهت می خواهم کمی به پروسه ی تولید بپردازیم. فرشتگان قصاب به لحاظ کیفیت ساخت و کارگردانی واقعا بی نقص است و در نگاه اول یک فیلم خوش ساخت هالیوودی را تداعی می کند. این اثر جوایز افتخار آمیزی دریافت کرده است. این توان تولید چطور ممکن است؟

سلیمی : واقعیت این است که کشور من مهد استعدادهای بی نظیر است. کاری که من انجام دادم مدیریت صحیح این توان و پتانسیل بود. به نظرم یک کارگردان خوب باید بتواند در فیلمنامه، دکوپاژ و استوری بورد جهان خود را به شکلی قابل فهم به تمام عوامل فیلم منتقل کند، تا آنها هم به جهان کارگردان وارد شوند و درست مطابق افکار کارگردان رفتار نمایند.

مجری رادیو CiTR : جلوه های ویژه فیلم بسیار زیبا و در خدمت فیلم است و فیلمبرداری هم بسیار تاثیرگذار. کمی توضیح دهید، لطفاً.

سلیمی : خواهش می کنم. ما در سه بخش جلوه های ویژه داشتیم. جلوه های ویژه ی میدانی(Visual Effect) ، جلوه های ویژه ی رایانه ای (CG یا همان VFX) و جلوهای ویژه ی گریم که واقعا حمید رسولیان ، بهروز باقری و محمد رضا توسلی  عالی کار کردند. طراحی صحنه و لباس هم کار خوب بابک پناهی بود. و البته فیلمبرداری فرشاد گل سفیدی بسیار حرفه ای و دقیق بود. ببینید ما روزانه 15 تا 20 ساعت کار می کردیم و فشار بسیار زیادی روی عوامل و بازیگران بود، اما همه کمک می کردند. باید یاد کنم از صدابرداری وحید مقدسی و صداگذاری بی نظیر آرش اسحاقی. همین جا ، من از همه ی تیم خوبم تشکر می کنم.

مجری رادیو CiTR : حالا که در مورد صدا صحبت کردید، کمی هم به موسیقی به پردازیم.

سلیمی : موسیقی توسط امیریل ارجمند و فرزاد ورزنده آذر ساخته شده که واقعا ساندتراک های خاطره انگیزی را بوجود آورده اند.

مجری رادیو CiTR : با توجه به تجربه ی خودتان در موسیقی در کار آهنگسازانتان دخالت داشتید؟

سلیمی : ببینید من در بیشتر فیلدهای فیلمسازی تجربه دارم. از جلوه های ویژه تا گریم، موسیقی ، فیلمبرداری ، بازیگری،... اما هرگز با دخالت کردن در کار تیم موافق نبودم. من خواسته هایم را دقیق و روشن به عوامل می گفتم، گاهی ساعتها با هم صحبت می کردیم تا به حس مشترکی برسیم. روش من در هدایت افرادم اینطور است که در موردشان پیش داوری نمی کنم. آنها را در فکر و خیال خودم شریک می کنم. بعد از آنها میخواهم بروند و خواسته ام را انجام دهند. آنوقت معجزه ای رخ می دهد. آنها دقیقا همان کاری را تحویل می دهند که من می خواستم. گاهی در مورد یک ساز یا میزان شنیده شدن ملودی ها با هم صحبت می کردیم و گاهی برای بهتر شدن کار پیشنهادی می دادم و آنها انجام می دادند و واقعا کار عالی می شد. البته دو تشکر بسیار ویژه هم باید داشته باشم از محمد قهرمانی تهیه کننده خوبم، که واقعا از اعتمادش سپاسگزارم. و همین طور از استاد حسن عباسی که همیشه از مشاوره های خوبشان بهره برده ام نهایت سپاس و تشکر رو دارم.

مجری رادیو CiTR : یک سوال شخصی دارم.

سلیمی : بله! بفرمایید.

سیمرغ : سینمای مورد علاقه ی سهیل سلیمی چیست؟

سلیمی : من به سینمای فاجعه علاقه مندم. سینمایی که کاراکترهای اصلی آن با فاجعه ای روبرو شوند و با یک دشمن بزرگ مبارزه کنند.

مجری رادیو CiTR : این مبارزه به پیروزی ختم می شود؟

سلیمی : بستگی دارد پیروزی را چطور تصور کنید. در نگاه من پیروزی یعنی استقامت در رسیدن به هدف. فرشتگان قصاب یک تراژدی مدرن است و کاراکترهای اصلی کشته می شوند اما هدف فیلم محقق می شود یعنی دشمن نابود می گردد و با زنده ماندن ناجیه امید به آینده در مخاطب شکل می گیرد.

مجری رادیو CiTR : یعنی مخاطب پاسخ سوالاتی را که فیلم برایش ایجاد کرده را دریافت می کند؟

سلیمی : بله! من اساسا با اینکه فیلم پایان باز داشته باشد مخالفم. همیشه این مثال را می زنم که پایان باز برای یک فیلم درست مثل این است که کسی یک جمله نا تمام بگوید. و بعد افتخار کند که به به چه جمله ی زیبایی گفتم. جمله نه تنها باید کامل باشد بلکه باید در پایان آن نقطه هم داشته باشد. من برای مخاطبم ارزش و احترام قائل هستم و به همین دلیل پاسخ تمام سوالات مطرح شده در فیلم را می دهم.

مجری رادیو CiTR : برگردیم به ابتدای مصاحبه، گفتید که فلسفه ی شما در فرشتگان قصاب ، فلسفه ی مقاومت است. می خواهم توضیح دهید تا مخاطبان ما با جهان فلسفی شما بیشتر آشنا شوند.

سلیمی : با تعریف اشغال و محاصره شروع میکنم. ببینید مقاومت اساسا در جایی شکل می گیرد که اشغال و محاصره صورت گرفته باشد. کمی مسئله را باز می کنم. وقتی یک مهاجم به سرزمینی حمله می کند و جنگ آغاز می شود تا مرحله پایان جنگ سه مرحله اقدام باید صورت بگیرد وگرنه آن جنگ نتوانسته اهدافش را محقق کند. اول اشغال یا محاصره ، دوم تصرف ، سوم تثبیت. در هر رویارویی یا منازعه ای این سه مرحله وجود دارد. برای مثال صهیونیست ها هفتاد سال است که کشور فلسطین را اشغال کرده اند، اما هنوز مرحله ی تصرف و تثبیت کامل نشده، زیرا مردم مظلوم فلسطین با حداقل امکانات در حال مقاومت هستند. بعد از مشخص شدن مفهوم اشغال و محاصره حالا می توان مفهوم مقاومت را توضیح داد. در زمان اشغال ممکن است مردمان سرزمین اشغال شده توان بیرون راندن دشمن را نداشته باشند، اما به هر حال با عملیات های کوچک و غیر متمرکز مرحله ی تصرف را برای دشمن سخت می کنند. وقتی آلمان نازی اروپا را مورد تهاجم گسترده ی خود قرار داد قبل از اینکه دولت ها بتوانند توان نظامی خود را بازیابی کنند مردم اروپا با تشکیل گروهای مقاومت به مبارزه با نازی ها پرداختند. که این اقدام در فیلم های زیادی به تصویر کشیده شده است. چند دقیقه ی قبل در مورد سوء استفاده ی صهیونیسم از سرزمین و دارایی های مردم آمریکا صحبت کردم، همان را در فرمول مقاومت تشریح میکنم. ببینید اقتصاد آمریکا توسط یهودیان صهیونیست مورد حمله قرار گرفت و اشغال شد. در همان اوایل افرادی مثل هنری فورد تلاشهایی برای مقاومت در مقابل این مارسمیِ چند سَر انجام دادند. اما چون مردم همراهی نکردند در نطفه خفه شد. سپس تمام بنگاه های اقتصادی آمریکا به تصرف صهیونیسم در آمد و امروز چنان این موضوع تثبیت شده که اگر بخواهند آنرا از اقتصاد آمریکا جدا کنند، آمریکا دچار فرو پاشی عظیمی خواهد شد. اما خواهید دید که در نهایت مردم آمریکا چاره ای جز این نخواهند داشت که با یک خود انهدامی گسترده شر این مار سمی را از سرزمین شان کوتاه کنند. ببینید این علامت دایره ای شکل که حرف C درون آن نوشته شده ]][ c و روی تمام کالاهای غربی جای دارد، معنایش این است که بخشی از پولی که بابت خرید هر کالایی که هزینه می شود به یهودیان صهیونیست داده می شود. به این علامت  کُشر  می گویند اما واقعا هیچ کس کارکرد دقیق آنرا نمی داند. مردم آمریکا حتی برای خریدن یک قرص نان هم باید این باج را به یهودیان صهیونیست بدهند، زیرا آردی که نانوایی ها تهیه می کنند باید  کشر شده باشد و طبیعتا نانوا آن مبلغ اضافی را روی قیمت نان از مردم میگیرد. و یهودیان صهیونیست بدون اینکه ذره ای کار کرده باشند هر روز صبح حساب های بانکی یشان با پول مردم آمریکا پر می شود. البته امروز مردم دنیا نسبت به این نشان حساس شده اند و صهیونست ها امروز موزیانه تر از قبل، این کار را انجام می دهند.

مجری رادیو CiTR : پس شما میگویید که مقاومت هم جنبه ی نظامی دارد و هم جنبه ی اقتصادی؟

سلیمی : فراتر از اینها! مقاومت یک ویژگی فرهنگی ست. مقاومت حیات جامعه را تضمین می کند. در فیلم می بینید که خانواده های افغانی برای نجات فرزندانشان تلاش می کنند و در این راه کشته می شوند و در نهایت یک دختر نوجوان که نماد آینده ی افغانستان است نجات می یابد.



مجری رادیو CiTR : آیا این انفجارهای تروریستی و انتحاری از نظر شما مقاومت است؟

سلیمی: سوال هوشمندانه ای پرسیدید! بین مقاومت و تخریب کورکورانه فرق است. متاسفانه آنچه امروز در سوریه ، عراق و افغانستان روی می دهد اصلا ماهیت مقاومت ندارد زیرا مقاومت در مقابل دشمن معنا می یابد. کشتن زنان و کودکان و شهروندان افغانی و عراقی و سوریه ای هیچ ربطی به مفهوم مقاومت ندارد بلکه بر عکس برای تامین منافع ]]صهیونیسم بین الملی است. یک راه ساده را به شما یاد می دهم. همواره در این گونه حوادث ببینید آیا منافع کشور مورد تهاجم تامین می شود یا منافع مهاجمین. در سوریه اگر واقعا مسئله آزادی بود، مردم با نظامیان درگیر بودند. در حالی که مردم و دولت در کنار هم با تروریست هایی درگیر هستند که کودکان را می کشند، بیمارستان ها و مساجد را ویران می کنند. شاید برای مردم غرب این سوال پیش آمده باشد که اگر اینها دنبال آزادی هستند چرا زیارتگاه ها را در سوریه ویران می کنند؟! چرا با بمب گذاری در بازار مردم و کسبه را می کشند. خوب به تاسیسات نظامی و لجستیکی حمله کنند. این بمب گذاری توسط صهیونیست های یهودی ، صهیونیست های مسیحی و صهیونیست های مسلمان یعنی وهابی ها ، سلفی ها و بهایی ها مدیریت می شود. و اتفاقا همین ها مانع تشکیل گروه های مقاومت می شوند. این گروه های تروریستی چند هدف کلیدی دارند،  اول سیاه کردن چهره ی دین برای ایجاد فضای لازم جهت شیطان پرستی که یک پروژه ی بزرگ صهیونیستی است. دوم سیاه نشان دادن چهره ی اسلام شیعی  به عنوان تنها دین پویایی که دارای برنامه استراتژیک برای جامعه سازی ست. سوم نسل کشی گسترده در میان مسلمانان توسط مسلمانان صهیونیست و یا حتی بوداییان صهیونیست مثل کشتار سال گذشته در میانمار. چهارم سلب اندیشه ی دینی در بین مردم سرزمین های اشغالی. پنجم نا امن جلوه دادن سرزمینهای اشغالی برای نفوذ و غارت بیشتر.  فرشتگان قصاب  سعی دارد تا روحیه ی مقاومت را در مخاطبانش زنده کند. این مقاومت نیاز امروز جامعه ی غربی نیز هست. امروز مشکلات اقتصادی غرب از یونان تا ایالات متحده بر گردن صهیونیسم است. ثروت اروپا و آمریکا را صهیونیست ها همان یک درصد خون خوار بلعیده اند. امروز که دیگر تمام شیره ی جان غرب توسط صهیونیستها مکیده شده، آنها به سرعت در حال کوچ به چین و آسیای شرقی هستند. باید مردم دنیا بیدار شوند و خود را ، سرزمینشان را، اقتصاد و فرهنگ شان را از اسارت صهیونیسم برهانند.

مجری رادیو CiTR : پس شما مدعی هستید که فلسفه ی شما، جهان شمول است؟!

سلیمی: البته! هر نگاه فلسفی باید این پتانسیل را داشته باشد.

مجری رادیو CiTR : سهیل، کشور شما هشت سال درگیر جنگ با دیکتاتور عراق بوده است. آیا نشانی از آن هشت سال جنگ در این فیلم هست؟

سلیمی : از سوال زیبایتان متشکرم. خیلی دوست داشتم به این موضوع هم بپردازم. من نزدیک به ده سال داشتم که آن جنگ وحشتناک تمام شد، دوران کودکی من با ترس از بمباران و حملات موشکی عراق گذشت. در پناهگاه هایی که در مدرسه باید در آنها پنهان می شدیم و یا نیمه شب ها با علام وضعیت قرمز در زیر زمین خانه مان پنهان می شدیم. عراق کشوری نبود که حتی هشت هفته بتواند با ایران بجنگد چه رسد به هشت سال. ما از هفتاد کشور مختلف اسیر جنگی داشتیم. یعنی هفتاد کشور به عراق نیروی نظامی می دادند. ژنرالهای فرانسوی نقشه ی عملیات برایشان طراحی می کردند. آمریکا و آلمان سلاح شیمیایی به صدام هدیه می دادند. تعداد کشته و مصدومام شیمیایی ما از تعداد کشته شدگان حمله اتمی به هیروشیما هم بیشتر است. عراق با بمب و موشک و هواپیماهای جنگنده و بمب افکن ساخت آمریکا و فرانسه و شوروی  و با گلوله های توپ و تانکهای انگلیسی با ما می جنگید. یعنی از شرق تا غرب عالم با هم جمع شده بودند ایران را نابود کنند که با مقاومت اسطوره ای و حماسی مردم ایران شکست خوردند. مطمئن باشید آن دوران را هرگز فراموش نخواهم کرد. بسیاری از الگوها و رفتارهای شخصیتهای مثبت و قهرمان فیلم از آدم های آن دوران گرفته شده. برای مثال جاوید همان نوجوان سیزده ساله ی فیلم از شخصیت بهنام محمدی سیزده ساله گرفته شده که در زمان حمله ی عراق جانانه مقاومت کرد و شهید شد.

مجری رادیو CiTR : هر چه پیش می رویم فیلم سینمایی فرشتگان قصاب عمیق تر میشود. درست مثل اینکه در ساحل اقیانوس جلوبروی. هرچه جلوتر می رویم عمق بیشتری را حس می کنیم.

سلیمی : متشکرم! لطف خدا بوده است.

مجری رادیو CiTR : سهیل، توصیف هایی که کردید سوالی را در ذهن من شکل داد. من احساس می کنم شما هنر و فلسفه را در خدمت تفکر شیعی استفاده کرده اید. درسته؟

سلیمی : اساسا مقاومت برای من یک الگوی ثابت دارد و آن رفتار امام حسین ع در کربلاست. ایشان مظهر مقاومت حقیقی هستند. وقتی در مقابل ظلم می ایستند با وجود اینکه فقط هفتاد و دو نفر هستند در مقابل لشکر هزاران نفره ی دشمن مقاومت می کنند. او و تمام یارانش و حتی کودک شش ماه اش در این مقاومت جان خود را از دست می دهند و به شهادت می رسند اما ذلت نمی پذیرند. ما از این واقعه با نام عاشورا یاد می کنیم.

مجری رادیو CiTR : شهادت یعنی چه؟

سلیمی : یعنی مقاومت و از دست دادن این جسم خاکی (کشته شدن) برای ماندن (شهادت) در راه و خواست خدا.

مجری رادیو CiTR : پس مقاومت به غیر از یک فلسفه ، یک بینش تاریخی هم هست؟ تصویری آز آن بینش در فیلم شما هست؟

سلیمی : همینطور است! صحنه عاشورایی فیلم من جایی ست که ناجیه بالای تپه ای ایستاده و محل کشته شدن بچه های مدرسه ، فرهاد و گیسو و جاوید را نگاه می کند. در عاشورا حضرت زینب س درست مانند این صحنه از بالای تپه ای به قتگاه برادر و عزیزانش نگاه می کند. اوست که پیام آن مقاومت را برای جهانیان می رساند. ناجیه هم شاهدی ست که پیام این ظلم را به جهانیان خواهد رساند.

مجری رادیو CiTR : از اینکه دعوت ما را از راه دور پذیرفتید، با اینکه میدانم الان باید ساعت از نیمه شب شما در ایران گذشته باشد، از شما سپا سگذارم. به جاست که اینجا در حضور شنونده گان رادیو  CiTR  لوح برگزیده سال 2013 این شبکه را،  لوح "مبارزان نور" را به دلیل داشتن نگاه ضد استعماری و پرداختن به بحرانی جهانی بر اساس مردم شناسی و با زبانی سینمایی و عملگرا و پارادایمی، به شما تقدیم کنیم. 

سلیمی : خب البته غافلگیر شدم. از شما و همه کسانی که مرا مفتخر به دریافت این لوح دانستند صمیمانه سپاسگزارم. از رادیو دانشگاهی " CiTR "، و به ویژه از مردم بومی قوم "ماسکویم  The Musqueam People "، صاحبان زمین اشغال شده این دانشگاه واقع  بر ارتفاعات "پونت گری Point Gre" که مهربانانه امروز میزبان من بودند.

مجری رادیو CiTR : ممنون از شما و هم سفرانتان در خلق فرشتگان قصاب و خدا نگهدار.

سلیمی : خدانگهدار


لینکِ خبر مصاحبه در CiTR 

لینکِ فایل صوتیِ مصاحبه در سایتِ CiTR

دیدگاه و نظر مخاطبان جهانی فیلم سینمایی فرشتگان قصاب

دیدگاه و نظر مخاطبان جهانی فیلم سینمایی فرشتگان قصاب | قسمت دوم

یکی از بر جستگی های فیلم های مهم آن است که در ورای مرزهای سرزمینی که تولید شده اند، بتوانند نظرات مخاطبان را به خود جلب کنند. فیلم سینمایی فرشتگان قصاب هرچند به دلیل کوتاهی های مدیریتی و دشمنی های آشکار نتوانست در جشنواره فیلم فجر به خوبی دیده شود و متعاقب آن از اکران باز ماند، اما پس از پخش تلویزیونی اش به دلیل دوزبانه بودن (انگلیسی-فارسی) توانست بلافاصله در سراسر جهان جای خود را باز کند و بسیاری از مردم جهان این فیلم را در فضای مجازی، در کشورهای مختلف دیدند. بعد از چند سال تلاش توانستم نظرات تعدادِ محدودی از مخاطبانِ جهانی فیلم سینمایی فرشتگان قصاب را از سراسر جهان جمع آوری کنم و به امید خدا از این پس در بازه های زمانی مناسب به انتشار آنها خواهم پرداخت. 

قسمت دوم دیدگاه و نظر چری لورآن - استیون داث - نیکولا گاردنر - استیون براون نسبت به فیلم سنمایی فرشتگان قصاب است.


اینستاگرام جدید سهیل سلیمی:   @salimisoheil1

دیدگاه و نظر مخاطبان جهانی فیلم سینمایی فرشتگان قصاب

دیدگاه و نظر مخاطبان جهانی فیلم سینمایی فرشتگان قصاب

یکی از بر جستگی های فیلم های مهم آن است که در ورای مرزهای سرزمینی که تولید شده اند، بتوانند نظرات مخاطبان را به خود جلب کنند. فیلم سینمایی فرشتگان قصاب هرچند به دلیل کوتاهی های مدیریتی و دشمنی های آشکار نتوانست در جشنواره فیلم فجر به خوبی دیده شود و متعاقب آن از اکران باز ماند، اما پس از پخش تلویزیونی اش به دلیل دوزبانه بودن (انگلیسی-فارسی) توانست بلافاصله در سراسر جهان جای خود را باز کند و بسیاری از مردم جهان این فیلم را در فضای مجازی، در کشورهای مختلف دیدند. بعد از چند سال تلاش توانستم نظرات تعدادِ محدودی از مخاطبانِ جهانی فیلم سینمایی فرشتگان قصاب را از سراسر جهان جمع آوری کنم و به امید خدا از این پس در بازه های زمانی مناسب به انتشار آنها خواهم پرداخت. در قسمت اول نظر خانم آنیس هَمیلتون بازیگر اهل انگلستان را خواهید دید.



داستانِ فیلم سینمایی فرشتگان قصاب از وقایع واقعی جمع آوری و نگاشته شده است. روایت فیلم اینچنین است که؛ گیسو معلم مدرسه، همسرِ فرهاد که در کمپ سازمان ملل به عنوان مترجم کار می کند دراثر حمله ی موشکی در مدرسه گیر افتاده است. او که مدرسه اش ویران شده و اغلب شاگردانش به شدت مجروح شده اند، در کنجِ کمدِ کلاس پنهان می شود و از آنجا شاهد یک جنایت غیر قابل وصف می شود. نیروهایی که با همراهی صلیب سرخ برای نجات کودکان آمده اند، در واقع برای سرقت اعضای بدن بچه به آنجا لشگرکشی کرده اند. تلاش های خانواده های بچه ها برای ورود به مدرسه و نجات فرزندانشان ناکام می ماند و فرهاد هم که بدنبال گیسو آمده، به اسارت نیروهای آمریکایی در می آید. جاوید، یکی از شاگردان مدرسه که پدر و مادرش توسط نیروهای آمریکایی و درست مقابل چشمانش کشته شده اند، تصمیم می گیرد مدرسه و هر آنچه در آن هست را با بمب های نیروهای آمریکایی منهدم کند. در آخرین لحظات گیسو متوجه می شود که، خودش هم در همان لحظه ی اولِ حمله کشته  و این روحش بوده که شاهد این ماجرای غم انگیز بوده. هرچند در میان نیروهای آمریکایی، سربازی به نام کِیسی سعی زیادی می کند تا جلوی هم قطارانش را بگیرد، اما اساسا ساختار فکری اشغالگر، تصاحب همه چیز است، از خاک تا جان! فیلم سینمایی فرشتگان قصاب، نقد تندی ست بر میلیتاریسم و استعمارگری تمدن غرب و ایدئولوژی های پایه ی آن تمدن. سهیل سلیمی



اینستاگرام جدید سهیل سلیمی:   @salimisoheil1

جشنواره فیلم مقاومت و تقابل مدیران و فیلمسازها

سلیمی: جشنواره فیلم مقاومت مهمترین جشنواره سینمایی جمهوری اسلامی ایران است

سینماپرس: سهیل سلیمی کارگردان سینما در آستانه برگزاری جشنواره فیلم مقاومت در خصوص اهمیت این رویداد سینمایی گفت: اهمیت سینمای انقلاب، دفاع مقدس و مقاومت اسلامی بر هیچ کس پوشیده نیست بی تردید سینمای مقاومت برای کشوری که پرچمدار مقاومت در جهان است به شدت مهم و حائز اهمیت است اما متأسفانه مدیران بالادستی محافظه کار و مدیران میانی فشل و ناکارآمد، سینما و جشنواره فیلم مقاومت را دچار کرختی و رکود کرده اند.

کارگردان فیلم سینمایی «فرشتگان قصاب» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: وقتی قرار است یک ایدئولوژی جایگاهی برای عرضه بین المللی و بیان صریح و سرراست داشته باشد باید از طریق رسانه بیان شود. بی شک اگر امروزه ما مثلاً در ۷۰ سال قبل زندگی می کردیم شعرا نقش بسیار پررنگی در خصوص ترویج این ایدئولوژی داشتند و جشنواره های ادبی و شعر برای ترویج این ایدئولوژی برپا می شد.

وی ادامه داد: اما امروزه با توجه به اهمیت و تأثیرگذاری بالای مدیای سینما و تلویزیون این ایدئولوژی باید از طریق این رسانه ها مطرح شود. جایگاه جشنواره فیلم مقاومت بسیار حائز اهمیت است و به نوعی می توان بر این امر صحه گذاشت که جشنواره فیلم مقاومت مهمترین جشنواره سینمایی جمهوری اسلامی ایران است چرا که ذات این جشنواره با اهداف سیاسی کشور ما همراه است اما متأسفانه مدیران ناکارآمد مانع از رشد و پویایی سینمای مقاومت شده اند.

این سینماگر خاطرنشان کرد: جشنواره فیلم مقاومت نباید به صورت خنثی و باری به هر جهت برگزار شود این جشنواره باید انگیزه و شور و نشاط جدی برای یکایک فیلمسازان دغدغه مند حوزه دفاع مقدس و مقاومت اسلامی به وجود آورد تا برای حضور در این رویداد سر و دست شکانده و دست به تولید و حرکت بزنند.

سلیمی تصریح کرد: اسفا که مدیریت محافظه کار و مدیران میانی فشل باعث شده اند این رویداد مهم و تأثیرگذار سینمایی تنها در حد برگزاری مراسم باشد. این در حالی است که جشنواره فیلم مقاومت اساساً برای این ایجاد شده تا تحولات مهمی در حوزه ای که استراتژی و دکترین این رویداد است را ایجاد کند و باعث ایجاد انگیزه برای تولید بیشتر آثار سینمای مقاومت اسلامی در میان فیلمسازان شود.

وی در پایان این گفتگو افزود: امیدوارم جشنواره مهم و ارزشمند مقاومت بتواند از این پس به عنوان مهمترین جشنواره سینمای اسلام و مقاومت اسلامی در تارک عرصه های فرهنگی و هنری بین الملل بدرخشد و مدیران و سیاست گذاران فرهنگی به اهمیت برگزاری این رویداد مهم سینمایی پی برده و با ایجاد سیاست های تشویقی فیلمسازان را ترغیب برای حضور در این رویداد سینمایی کنند.

مصاحبه سهیل سلیمی با خبرگزاری تسنیم

مصاحبه سهیل سلیمی با خبرگزاری تسنیم پیرامون ژانر در سینمای دینی | با یکی دو پرانتز برای اصلاح اشتباهات آقای خبرنگار که البته عمدی در کار نبوده و احتمالا به دلیل کیفیت مکالمات موبایل این اشتباهات رخ داده است.

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محتوای دینی در هنر و سینما محدودیت‌پذیر نیست و می‌توان چنین حوزه مهم و تأثیرگذاری را در تمام اشکال هنری وارد کرد. خصوصاً آنکه تکرار محتوای دینی در برخی از گونه‌های سینمایی مانند ژانر اجتماعی بسیار تکراری است. این تکرار و درجا زدن باعث شده است تا تنها بخشی از مخاطبین سینما در جامعه هدف آن قرار بگیرند و ذائقه دیگر هواداران سینما فراموش شود و در نتیجه رویکرد دینی در سبد کالای فرهنگی و هنری بخش قابل توجهی از مردم قرار نگیرد. این در حالی است که سینمای دینی در هالیوود و غرب، تنها در گونه اجتماعی خلاصه نشده است و تقریباً تمام ژانرهای آن از تاریخی و حماسی گرفته تا کمدی و حتی علمی-خیالی را دربر دارد. این‌گونه انتشار حداکثری دین در شکل‌های مختلف امکان‌پذیر می‌شود و گستره بیشتری را در جهان به دست خواهد آورد و طیف خاکستری و شاید سیاه نیز به دین مسیحیت گرایش پیدا کنند. اما این فقر در سینمای ما به طور جد به چشم می‌خورد. 

سهیل سلیمی کارگردان فیلم "فرشتگان قصاب" که در گونه اکشن ساخته شده است و دارای مضمونی حماسی و مدافعانه از دین است، در گفت‌وگویی درباره قابلیت فیلم‌های جنگی و اکشن برای تبلیغ محتوای دینی و همین‌طور چگونگی به‌کارگیری چنین محتوایی در فیلم‌های این ژانر نکاتی را بیان کرد.

لینک تماشای فرشتگان قصاب در آپارات    Butcher Angels" on Aparat.com - Watch Now"

برای تخریب فرهنگ پول‌ می‌ریزند

*آقای سلیمی مدت زیادی است که از شما فیلم تازه‌ای در سینما نمی‌بینیم علت آن چیست؟ آیا فیلمنامه‌‌ای را در دست نگارش دارید یا منتظر صدور پروانه ساختید؟

متأسفانه حمایتی از سینمایی که بخواهد کمکی به فرهنگ مردم بکند وجود ندارد اما اگر کسی برای تخریب فرهنگ مردم کار بسازد پول به پایش می‌ریزند. در حال حاضر ما مانند کشتی به گل نشسته‌ایم البته فیلمنامه آماده داریم اما حمایتی از ما نمی‌شود. منتظریم ببینیم آیا می‌توانیم برای یکی از فیلمنامه‌ها حمایتی جلب بکنیم یا خیر؟

انحصار سینمای دینی در گونه اجتماعی غلط‌ترین نگاه به سینمای دینی است

*سینمای دینی در کشور ما بیشتر در ژانر اجتماعی خلاصه می‌شد و کمتر در دیگر گونه‌های سینمایی رویکرد دینی را شاهدیم. فیلم فرشتگان قصاب توانست به عنوان یکی از آثار سینمای جنگی و اکشن مضامین و روحیه دینی را در خود متبلور کند و در زمان خودش به خوبی دیده شد. نظر شما درباره قابلیت ژانر اکشن برای به خدمت درآوردن محتوای دینی چیست؟

نکته‌ای که باید در این باره توضیح بدهم این است که سینمای دینی با گونه و ژانر و فضاهای متفاوت به هیچ‌وجه در تضاد نیست. می‌شود در هرگونه و ژانری فیلم دینی ساخت؛ اینکه برای ساخت فیلم دینی فقط باید در یک سبک و ژانر فیلم ساخت غلط‌ترین نگاه به سینمای دینی است. به عقیده من سینمای دینی آنجا شکل می‌گیرد که حرف‌هایی (حق هایی) که خدا بر گردن ما نهاده است را در غالب این هنر-صنعت بیان شود. بنابراین می‌شود این محتوا در اکشن هم باشد همان‌طور که می‌شود در دیگر اشکال هنر مانند نقاشی و شعر و موسیقی هم باشد. در هر حال وقتی بتوان هنری را موصوف به احوال و اوصاف دینی خواند، هنر دینی شکل گرفته است. بنابراین نه تنها فقط سینمای اجتماعی نیست که مختص محتوای دینی است بلکه به نظر من تأثیرگذارترین نوع سینما برای مطالب دینی سینمای اکشن است که از تمام اقشار و هواردان سینما مخاطبین زیادی دارد و مانند سینمای اجتماعی نیست که فقط قشر خاکستری و بخش خاصی که به سراغ آن می‌روند، بلکه همه طیف‌ها آن‌ را تماشا می‌کنند. برای داشتن فیلم اکشن و دینی موفق باید قبل از هرچیز محتوا و اساس فیلمنامه را بر مبنای یک نگرش دینی کلی ترسیم کنیم تا بتوانیم در قالب اکشن آن را وارد بکنیم. اما این نگاه باید بتواند از میزانسن گرفته تا دیالوگ و... خود را نشان دهد.

پیکره‌بندی فیلم باید بر اساس نگاه دینی شکل بگیرد

پس پیکره‌بندی و دیالوگ فیلمنامه بر اساس محتوا است. اینگونه است که وقتی فیلم ساخته شود آن حس به مخاطب القا می‌شود. در این حالت درست است که تماشاگر یک سکانس اکشن می‌بیند، اما محتوا را به خوبی حس می‌کند. نویسنده وقتی که می‌خواهد بنویسد آن نگاه خاص را مد نظر خود قرار می‌دهد. اساساً نویسنده فیلمنامه را برای چنین نگاهی نوشته است یعنی تمام دیالوگ‌ها و حتی صحنه‌های رزمی در راستای یک هدف دینی و مقدس شکل می‌گیرد و خود را در قالب و تار و پود فیلم نشان می‌دهد.

 

پس اگر فیلم ما بر مبنای یک نگرش و محتوای دینی پایه‌گذاری شده باشد و فیلمساز توانسته باشد این محتوا را در زوایای فنی از نورپردازی  تا فیلمبرداری و بازی‌ها لحاظ کرده باشد قدم‌های اصلی و مهم خود را برای ساخت فیلم دینی برداشته است. البته اینها همه بسته به هنر و دانش و شناخت کافی از دین و هنر دارد.

پس فیلم‌هایی که غربی‌ها می سازند چون شاکله و ساختار آن به همین صورت است، در نتیجه فیلم دینی پدیدار می‌شود. خیلی اوقات شاید مخاطب متوجه نشود که فیلم دینی می‌بیند اما یک فیلم اکشن بر اساس نگاه دینی و حتی فلسفی تماشا می‌کند که بر جان آدم اثر می‌گذارد.

لحن شعار دینی در فیلم باید مخاطب را دلزده نکند

باتوجه به این نکته‌ای که اشاره کردید می‌خواهم درباره شعار و بیان آن در فیلم دینی سؤال بپرسم. آیا وجود شعار و مطالب مستقیم دینی در فیلم‌ها غلط است؟ آیا مخاطب فیلم را دلزده می‌کند؟ چگونه می‌توان فیلمی دینی ساخت که شعائر دینی در آن لحاظ بشود اما مخاطب را دلزده نکند؟ 

ما نباید فکر بکنیم که چون قرار است تا محتوای دینی در جان مخاطب اثر بگذارد هیچ وقت نمی‌توان و نباید شعارهای دینی و اعتقادی را در فیلم مستقیم بیاوریم؛ آنچه در این باره مهم است نحوه بیان و لحن شعار است. گاهی ما فیلم ضددینی را هم می‌بینیم که در قالب یک فیلم اکشنِ جذاب و گران بیان شده است اما حرف و شعار اصلی دین‌زدایانه خود را صریح می‌زند.

محتوا در دل اثر که باشد یعنی مستقیم چیزی نگو اما وقتی محتوا در دل اثر مستقیم بیاید می‌تواند فیلم ما را غنی کند. دیالوگ‌های مستقیم می‌تواند در فیلم باشد حتی گاهاً چکشی هم در فیلم بیان می‌شود به طوری که ما می‌دانیم یک دیالوگ کاملاً هدفمند است که می‌خواهد حرف دینی و یا ضددینی بگوید اما در عین حال من مخاطب آن را بدون آنکه دلزده‌ام کند تماشا می‌کنم و تماشای فیلم را به دیگران نیز سفارش می‌کنم.

به عنوان مثال فیلم «درون ستاره‌ای» ساخته کریستوفر نولان، دیالوگ مستقیمی دارد که (روح نیست که نتیجه طبیعی آن یعنی خدا نیست زیرا با نفی روح نفی عالم غیب صورت رگفته است) خدا نیست. وقتی درباره روح حرف می‌زند می‌گوید که روحی وجود ندارد و در گفتن این جمله تعارف ندارد. اما این دیالوگ حس شعاری نمی‌دهد چراکه جنس فیلم و فیلمنامه از ابتدا با بنای ضد‌دینی چیده شده است. حالا این حرف را می‌زند اما در کنار جذابیتی که دارد و استادانه هم عمل کرده است، مخاطب را فراری نمی‌دهد. 

 

نمایی از درون ستاره‌ای

پس در تکمیل صحبت‌هایم می‌گویم که محتوا باید مستتر در فیلم باشد اما این موضوع مانع از مستقیم‌‌گویی نیست به شرطی که لحن و شیوه بیان درست باشد و البته ساختار فیلم جذابیت لازم را داشت باشد. اگر این‌ عناصر درست در کنار یکدیگر چیده شده باشد، وقتی به دیالوگ برسد در ذوق مخاطب نمی‌زند.

مخالفت مدیران نظام برای ساخت فیلمی با محور مهدویت

به نظر شما علت اینکه سینمای دینی ایران بیشتر در گونه اجتماعی خلاصه شده است چیست؟ چرا فقر ژانر در سینمای ما بیداد می‌کند؟

سینمای دینی در کشور ما متأسفانه از همان ابتدا مسیرش غلط بود چرا که خیلی مستقیم به مسأله دینی می‌پرداخت.  مثلاً یک حدیث و یا فرازی از قرآن را سرلوحه فیلم قرار می‌دهد و سپس درباره آن قصه را تعریف می‌کرد. شاید یکی از عللی که سینمای دینی در گونه درام اجتماعی گرفتار شده است همین باشد. هیچ‌وقت نشد سینمای دینی به گونه ی علمی-خیالی برود یا به کمدی یا اکشن جذاب؛ البته آثار دینی جنگی ساخته شدند اما بعضاً ضعف تکنیک در آن وجود داشت. به نظرم یا  از آن سوی بام افتادیم یا از این سو، اینکه هم محتوا هم فرم در خدمت هم باشند، کمتر میسر شده است.

اما کشور ما به خاطر فرهنگ غنی که دارد به ما آموخته است که بعد از شکست باید روی پا بایستیم. سینمای ما مطالب و حرف‌های مهمی را برای دنیا دارد که بگوید و برای همین باید ققنوس وار بایستد و در قالب آثار جذاب برای دنیا کار تولید بکند.

به مدیران جسور، هنرمند و انقلابی با پشتوانه مالی حساب شده برای تولید فیلم نیاز داریم

نگاه مدیریتی محافظه‌کار ما بیشترین ضرر را به سینمای دینی ما زده است. ما به مدیران جسور، هنرمند و انقلابی با پشتوانه مالی حساب شده برای تولید فیلم نیاز داریم. فیلمنامه‌ای را آماده کرده بودم با محوریت مهدویت که بعد از نگارش آن را برای چندتن از علما و روحانیونی که درباره مهدویت کار کرده بودند بردم. در جلسه‌ای که با آنان گذاشتم همگی از اینکه چنین محتوایی را در فیلمی علمی-خیالی و اکشن توانستم ایجاد کنم تعجب کرده بودند. فیلمی که درباره شهاب سنگی بود که به زمین اصابت می‌کند و اتفاقاتی را در زمین ایجاد می‌کند و به دنباله آن مفهوم انتظار در عصر آخرالزمان شکل می‌گیرد. این فیلمنامه بدون اینکه یک کلمه درباره مهدویت حرفی بزند در خدمت آن است.

چه اتفاقی برای آن افتاد؟! وقتی سراغ مدیران رفتم پس زدند که چرا برای مهدویت فیلم اکشن می‌سازید؟

واقعیت تلخ این است که گرفتار این قشریم که روحانی و باسواد چنین فیلمنامه‌ای را قبول می‌کنند اما مدیران فرهنگی که سواد خاصی (در رابطه با سوژه مورد نظر) هم ندارند پروژه را می خوابانند. اگر قرار است سینمای دینی را با اِشلی که مد نظر داریم بسازیم اما با دیواری به نام مدیران فرهنگی که به شدت رانتی‌اند روبرو بشویم، ناخودآگاه مافیا درست می‌شود که اولاً نگران صندلی خودند و بعد مانع از ساخت فیلم می‌شوند(رانتی که مد نظر این گفتگو است در واقع جریان محافظه کاری است که برای فرار از تجربه کردن و جوان گرایی، مدام سراغ فیلمسازهای صاحب نام می رود تا اگر فیلم خراب شد نگویند توی مدیر اشتباه کردی بلکه بگویند کارگردان مطرحی انتخاب کردند و نگاه ایشان اینچنین بوده و اگر خوب شد بگویند ما مدیریت کردیم که این شد و خواسته یا خواسته موجب ایجاد کُلونی ها و دارو دسته هایی می شوند که دیگر کسی را به جمع خود راه نمیدهند و این می شود رانت و مافیا) اینگونه می‌شود که بعد از 40 سال چند اسم بیشتر در سینمای دینی وجود ندارد در حالی که لشکری از دوستان ما هستند که دغدغه دینی دارند و می‌خواهند فیلم بسازند اما منتظر اجازه‌اند! باید یک انقلاب فرهنگی در حوزه مدیران سینمایی کشور رخ بدهد.

 

فرشتگان قصاب در "آی ام دی بی" Butcher Angels in "IMDb"

صفحه اصلی فیلم سنمایی "فرشتگان قصاب"  در "آی ام دی بی"   Butcher Angels  Original Page in "IMDb"

فیلم سینمایی : فرشتگان قصاب

نویسنده و کارگردان: سهیل سلیمی

تهیه کننده: محمد قهرمانی

بازیگران: دارین حمزه - پیر داغر - محد رضا غفاری - ستاره پسیانی - پیتر کوانجی - هادی شتات  - آزیتا ترکاشوند -  الیزابت دبث 

مدیر فیلمبرداری: فرشاد گل سفیدی  - طراح صحنه و لباس: بابک پناهی - آهنگساز: امیریل ارجمند و فرزاد ورزنده آذر 

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک / سهیل سلیمی

طرح تغییر توازن جمعیت با سلاح های بیولوژیک

بخش سوم، جهان جدید

تکرار یک جمله را پس از شیوع کرونا در جهان، از سیاستمداران می شنویم؛ جهان بعد از کرونا دیگر به این شکلی که می شناسیم نخواهد بود.

شاید برخی فکر کنند که خودروهای پرنده، و روبات هایی با هوش مصنوعی و... وارد زندگی هایمان خواهد شد. اما ماجرا چیز دیگری است. کرونا قرار است فرصتی باشد برای حفظ جهان تک قطبی و یا یک خودکشی دست جمعی برای تمدن غرب. فرمانداران ایالت‌های مختلف آمریکا، خواستار جدایی هستند و انگلیس و اسپانیا در وضعیت بدی قرار دارند، هم انگلیس و هم اسپانیا جدایی طلب هایی دارند، مانند اسکاتلند و ولز و کاتالونیا.

موضوع گرما و نابود شدن ویروس کرونا، هم جوک دیگری است که ریشه در برنامه ریزهای سیاسی دارد، در واقع منظور سیاست مداران گرمای انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست  که می تواند تاثیر زیادی در آینده ژئوپولیتیک آمریکا داشته باشد.

آمریکا با تولید و توسعه کووید۱۹، در واقع جهان را وارد یک جنگ بیولوژیک کرده است و می خواهد با نابود کردن اقتصاد جهان، از فشار اقتصادی خودش بکاهد. بدهی رسمی ایالات متحده آمریکا به ۲۴تریلیون دلار نزدیک شده. مهم ترین گام در شناخت منبع یک تهدید، شناخت سود حاصل از آن است. اقتصاد فروپاشیده ی ایالات متحده چیزی برای از دست دادن نداشت، پس یک راه داشت تا از این همه بدهی خلاص شود. و آن یک جنگ جهانی بود. ایالت متحده با ویروس کرونا تمام جهان را سوار کشتی خودش کرد، تا زمانی که این کشتی غرق می شود، همه ی جهان را غرق کند.

سقوط قیمت نفت دیگر مشخصه این توطئه است. قیمت پایین نفت به نفع خریدارن آن است. و خریدارن نفت، مثل آمریکا و هم پیمانانش بیشترین سود را از کرونا ویروس می برند. حتی فرانسه هم فرصتی پیدا کرده تا از شر اعتراضات شنبه ها نجات پیدا کند.

هیچ راه دومی برای ابر قدرت بدهکار نمانده بود، جز استراتژی خودکشی دسته جمعی. این برنامه بدون حمایت و همراهی کشورهای دیگر قابل اجرا نبوده و نیست. و حتما مانند جنگ جهانی دوم، سی سال بعد، اعترافات عجیبی خواهیم شنید از کسانی که در این جنگ بیولوژیک نقش داشته اند.

جهان بعد از کرونا، جهانی است که؛ یا یک اروپا/آمریکای استعمارگر جدید خواهد داشت و یا یک آسیا/آفریقای قدرتمند و آزاد. نبرد بزرگ در پشت بحران کرونا در جریان است. نبردی برای نجات یک جهان بدهکار.

ادامه دارد،...

تیزر فیلم "روزنه" Gleam Of Hope

تیزر فیلم "روزنه"     Gleam Of  Hope
کارگردان: سهیل سلیمی
تهیه کننده : سید مازیار هاشمی / مهدی صفی یاری
نویسنده : وحید حسن زاده
بازیگران: سوگل طهماسبی / ارسطم خوش رزم / پیام احمدی نیا
Director : SOHEIL SALIMI
Producer : SEYED MAZIYAR HASHEMI  /  MAHDI SAFIYARI
Writer : VAHID HASANZADEH
Actors : SOGOL TAHMASBI / ARASTO KHOSHRAZM / PAYAM AHMADINIYA

سهیل سلیمی فیلمساز "کارگردان / نویسنده " SOHEIL SALIMI filmmaker "Dirctor & Writer" Film

Resume & Filmography

SOHEIL SALIMI


Born in 1978 Tehran / IRAN

Filmmaker  "Writer – Director - Film Editor"

He has been working on media since 1999 with the production of promotional, industrial and documentary films. He has been working just as Director, Writer and Film Editor since 2006.

 

Certificate,s:

*Certificate of Cinema Directing from the Iranian Youth Cinema Society

*Diploma of 3rd Degree Artistic Directing Documentary from the Ministry of Culture Guidance

*Certified A Level of a Strategic Science with a Strategic Cinema Trend from the Certified Think Tank Doctoral Center

*Diploma in Computer Graphics

*Certificate of Human Resource Management from Kevin Gaskell, CEO Former BMW, Porsche & Lamborghini in Hamayesh_Farazan Institute

*The Mind Management Certificate from the Hamayesh_Farazan Institute under David Thomas

* Entrepreneurship Management Certificate from Management Department of Tehran University

 

                     

Part of the Resume of Filmmaking Activities:

                                                                                                              

Directed Documentary Film "Life Traveller" 2019

Writing, Directing and Editing the Short Documentary "Journey to war with an actor" 2019

Directed Documentary Film "Silk & Mirror Lady" 2019

Directed by "Countenance" Documentary Series 2019

Directed by "Gleam of Hope" fiction film 2018

Director of  Documentary "Khorramshahr Today" 2017
Director of "Confusion" Movie 2017

Directed Documentary "Endless Flight" Television Series 2016
Directed by "Decoupage" Documentary Series 2015 – 2016

Directed by "Judgment Day" fiction film 2014
The Writter and Director of the Movie "Butcher's Angels" 2013

Directed Documentary "End of the World / The Beginning of Heaven" 2011
Director of the Documentary "Struggle in Depth of 30meters" 2010
Writing, Directing and Producing the Short Film " Training Day" 2010
Writing, Directing and Producing the Short Film "Line" 2010

Editing of the Documentary "On the Champion stage of honor" TV series 2007-2010

Director and Producer of the Documentary "Boxer" 2007

And the More,…

Awards & Honors:
*Crystal Phoenix from Phoenix Film Festival for The Movie Directing "Butcher's Angels" 2013

*Honoring Diploma the Best Director of the film in Ammar film festival for " Judgment Day" 2014

*Fanoos e Zarrin from AMMAR Film Festival for the Best Cinematic Script "Butcher Angels" 2013

*Get the Light Fighters Award from the University of British Columbia, Canada 2014 for The Movie Directing "Butcher's Angels" 2013

*Award "Musqueaom People Solidarity Recognition / Indigenous Cultural Survival for The Movie Directing "Butcher's Angels" 2013

*Special Appreciation from the Cinema Group Adopted by Mazandaran University for The Movie Directing "Butcher's Angels" 2013

 *Special Appreciation from:

Allameh Tabatabai University, University of Science & Technology, News Agency Analytical Narrative of Shiraz, Motahar Cultural Network &  Tehran University for The Movie Directing "Butcher Angels" 2013 - 2017

 

«سفری به جنگ با یک بازیگر» "Journey to War with an Actor" is the first place winner of the Filmaka documentary competition "

The short documentary film "Journey to War with an Actor" Directed by SOHEIL SALIMI and Produced by Maziar Hashemi, is the first place winner of the Filmaka documentary competition!

One of The most important points of this festival is, "Wim Wenders" A German fim director and "Der Himmel über Berlin (Wings of desire)”filmmaker, are in the jury of this prestigious film festival.

«سفری به جنگ با یک بازیگر» برنده جایزه اول جشنواره فیلم «فیلماکا» آمریکا شد.

فیلم مستند «سفری به جنگ با یک بازیگر» به کارگردانی سهیل سلیمی و تهیه‌کنندگی سیدمازیار هاشمی برنده جایزه اول جشنواره «فیلماکا» آمریکا شد.

از نکات مهم این جشنواره می‌توان به حضور «ویم وندرس» کارگردان شهیر آلمانی و سازنده فیلم «بر فراز آسمان برلین» در هیئت داوران این دوره جشنواره معتبر فیلماکا اشاره کرد.

مدیر فیلمبرداری: احد عاقلی فیلمبردار: کامران حامدی، محمد منتظری تدوینگر: سهیل سلیمی، صدابردار: محمد عیوضی، مدیرتولید: روح اله مهرابی ، دستیار تهیه: سالومه سلطان زاده هاوستین ، عکاس: پدرام هاشمی اشاره کرد.

این فیلم محصول موسسه فرهنگی و هنری هنرایده بنیان است.

لینک خبر در رسانه های دیگر:

خبرگزاری فارس   تی نیوز