ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 |
سگ آندُلسی با گردنآویزِ وهابیت
آیا آن که اولین سنگ را انداخت توی چاه، خودش پشیمان از کردهی خویش به زاری خواهد نشست؟!
خیلی وقت است که کلید خورده عملیات ترور، از همان زمانی که افسار فرهنگ و هنر کشور را دست لندن نشینها و شبکهها سعودی و انگلیسی و آمریکایی و رهروان راستینشان در ایران دادیم. از همان زمان که دیگر مهم نبود که در دانشگاهها علم را با چه طعمی به خورد بچههای ما میدهند که بعد از دانشگاه دین و ایمانشان کم رنگ و کم رنگتر میشود. این گلولهها سالهاست که توی خشاب شبکههای اجتماعی پُر میشوند و کسی کاری به کارشان ندارد، اسلحههای تمام اتوماتیک سلبریتیهای سیاسی و فرهنگی و ورزشی و... خیلی وقت است که کودکان یک ساله را نشانه رفتهاند، فیلمش امروز که درآمد خیلی شوکه کننده نبود برای من، که سالهاست ارواح سرگردان کشتههای گلولهباران رسانههای تمدن غرب را در صف نانوایی و تاکسی و اتوبوس شمارش میکنم. شاید اولین کشته همانی بود که بیست و چند سال پیش جلوی دانشگاه تهران از یکی از همان ارواح سرگردان که مدام وسوسهوار میگفت؛ فیلم، نوار، پاسور، چیزی میخرید که خودش هم میدانست کارِ خلافِ عقلیست اما عقلش همراهش نبود و داشت خونریزی شدیدی میکرد از شدت گلولهی وسوسهای که خورده بود. امروز اما آن روح سرگردانِ پاسور فروش، زمزمه نمیکند، فریاد میزند و پاسور میفروشد، آن هم درست جلوی لباس فروشی که تیشرتی با پرچم آمریکا به ویترین زده و همسایهاش شلوارِ پارهی دخترانه میفروشد با مانتوی جلو و عقب باز، با زیربغل توری! و باز کسی کاری به کارش ندارد، که امروز توی حرم یک کودک یک ساله تیر میخورد. حتی اگر همهی کودکان یکساله ایران از دست این گلولههای سربیِ داعشیهای سلطنتطلبِ! تجزیهطلبِ چپِ لیبرال مسلک! جان سالم بدر ببرند، بازهم امانشان نیست از ارواح سرگردانی که در مهد کودک و دبستان تا دانشگاه برنامه دارند برای تیربارانشان و سند پشتِ سند رو میکنند برای آن، که مچ یکیشان را که میگیری میشود؛ سندِ2030. فارغ از صفِ نانوایی و تاکسی و اتوبوس، دکتر هم که میروی که به خیالت تحصیل کرده است! زخم میزند به تن ایران که آنفالوو نمیشود این کرونا و آنفلانزا از این مملکت که داروی انگلیسی و آلمانی و آمریکایی نمیتواند وارد کند. عملیات ترور، همان روزی کلید خورد که فیلم ایرانی جایزهی تمدن غرب میگرفت برای کوبیدن هویت این سرزمین! و کسی کاری به کارش نداشت. عملیات ترور روزی کلید خورد که آقازاده و چاکرزاده برای دانشگاههای تمدن غرب سر و دست میشکستند و کسی کاری به کارشان نداشت! چه فهرست بلندی میشود نوشت از عملیاتهای ترور که کسی کاری به کارشان نداشت تا امروز کودک یک ساله تیر بخورد، آنهم در حرم اَمنِ شاهچراغ.
خونی که حرم حضرت شاهچراغ را رنگین کرد، از چاقویی میچکد که تمدنغرب هرآن با رسانههایش بر قلب این ملت فرو میبرد و چون یک قاتلِ سریالیِ کینهجو و سایکوهیستریک لحظهای از آن دست نمیکشد. چرا دست بکشد؟! هنوز طعم زیتون سیاهِ آندُلسی زیر دندانِ کرمخوردهشان حسابی مزه دارد و بوی فتح را لابلای بوی الکل و ماریجوآنا به مشامشان میرساند، البته اگر بوی شلوارهای همیشه نیازمند به اُدکلنشان بگذارد!!! اصلا کل این غائله را همان ایدهی زیتونِ آندُلسی به راه انداخت!!! زن! زندگی! آزادی! شعار و حسرتِ همانهایی بود که آندُلس را به مسلخ بُردند تا مغزهای جلو و عقب باز شان، چند انگشت پایینتر از شِکمشان کار کند. و برای این حسرت احمقانهشان خونِ هزاران انسان ریخته شد. اما حتی آنها هم قبل از رسیدن به شعار و حسرت حماقتبارشان تیربارانِ شده بودند با تهاجم فرهنگی روم و شیاطین! آیا آن که اولین سنگ را انداخت توی چاه، خودش پشیمان از کردهی خویش به زاری خواهد نشست؟!
تلختر از مانتوهای جلو و عقب باز، مغزهای جلو و عقب بازی هستند که سگهای آندلسی تمدن غرب، روز و شب در رفت و آمد در آنها به سر میبرند و به بهای خون هزارن کودک یکسالهی دیگر گوش به بوقهای رسانهای وهابیهایی میدهند که از دهان متعفنشان هنوز بوی جسدهایی که تیر از داعش خورده به مشام میرسد.
تسلیت کافی نیست، اما لازم است، شاید مرهمی باشد بر داغ وطن!
وطنم تسلیت!
با آرزوی صبر جلیل برای تمام بازماندگان
رحمت خدا بر آنان که برای خدا و در حرم خدا جان به جان آفرین تقدیم کردند.
سهیل سلیمی
5 آبان 1401