|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |
|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

|| سهیل سلیمی SOHEIL SALIMI ||

| وبلاگ سهیل سلیمی نویسنده ، کارگردان و تهیه‌کننده | SOHEIL SALIMI's Weblog | Writer , Director & Producer |

رسـانه پیشرویــی در حـوزه ‌تمـدنسـازی خلق نکردیم

گفتوگو با سهیـل سلیـمی پیرامون نقش جریان سینمایی در تشکیل نظم جدید جهانی؛

سجادباقری؛ رهبر انقلاب اسلامی سال گذشته در پیامی که خطاب به انجمنهای اسـلامی اروپا صــادر نمودند، جنگ اوکراین را نشــانهای از تغییر نظم جهانی برشمردند و در ایــن میــان، نخبــگان را دارای وظایفی خطیر دانستند که در کوتاهمدت، میبایست جبههبندیها و صفآراییهای موجود را به درســتی بشناسند و در میان مدت آماده نقشآفرینی در تحوالت جهانی به ســود جبهه حق شوند. تأکید بر آمادگی برای دوران تحــول در نظم جهانــی و پــس از آن، در دیدار با دانشــجویان 1401/2/6 نیز انجام گرفت و در نهایت در دیدار با دانشآموزان مورخ 1401/8/11 ،ایشــان محورهای اساسی نظم آینده جهان را بیان نمودند. موضوع نظم نوین جهانی و ایجاد یک جهان یکپارچه از مفاهیم مهمی است که رهبر معظم انقالب بارها به آن تاکید داشتهاند و مطالبه کردهاند که برای این نظم باید طرحی ارائه داده شود. یکی از ابزارهایی که برای تفصیل بیشتر این مطالبه میتواند کارساز باشد ابزار رسانه، ساخت مستندات و تولیدات سینمایی در این زمینه و پرداختن به آن است. مستند جنایت نامرئی ساخته سهیل سلیمی یکی از آن تولیداتی است که به این امر پرداخته است. از این رو با توجه به موضوع مطرح شده در گفتوگو با سهیل سلیمی، فیلمساز و متخصص مطالعات اســتراتژیک به مســائل پیرامون نقــش جریان سینمایی در نظم جدید جهانی پرداختیم که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید: 

در سالهای اخیر مفهوم نظم جدید جهانی در فضای رســانهای و علوم سیاسی بر سر زبانها افتاده اســت. شــکلگیری چنین ادبیاتی در جهان، مستلزم حضور سینما و رسانه و جریان ســازیهای صورت گرفته است تا مردم جهان پذیرای آن باشــند. جنابعالــی به عنوان یک سینماگر در این عرصه آیا آثار خاص یا جریان ســینمایی خاصی را مشاهده کردهاید؟ در این خصوص چه مــواردی را میتوانید نام برده و توضیح دهید. اساســا نظم دادن به جهان و ایجاد یک جهان منظم آرزوی همگان بوده اســت که کســانی که قدرت و اســتیلا در جهان داشــتند این نظم را ایجاد می‌کنند و نظم جهانی پدیده ای اســت که از گذشــتهای دور امپراطوریهــا به دنبــال تحقــق آن بوده‌اند اما در هردوره چگونه این نظم ایجاد شــده اســت تفاوت های زیادی داشته و در هر عصر نسبت به عصر دیگر متفاوت بوده است. در نظم نوین اساســا واژه نوین آن مهم اســت و به دنبال این نظم همواره بوده اند اما نظم نوین اولین بار در 11 ســپتامبر 1990 توســط بوش پدر اعلام شد که محصول یک ســری از اتفاقات بود که در دوره قبل از خودش رخ داده اســت، و اگر به تاریخ مراجعه کنیم قبل از جنــگ جهانی اول نوعی نظم خاص بر پایه اســتعمار شــکل گرفته بود که استعمارگران با یکدیگر بر ســر مســتعمرات خود می‌جنگیدند و هر کس که پیروز میشــد قوانین را بــرای چپاول دنیا به شــیوه خودش وضع میکــرد و البته دیگران هم در این بین ســهمی میگرفتند. بعد از جنگ جهانی اول تغییراتی ایجاد میشود و البته جنگ جهانی دوم را رقــم میزند و نظم جاری تا 1990 که فروپاشــی دیــوار برلین رقم میخورد پا برجا باقی میماند و بعد از آن نظم جدید که موضوع بحث ما اســت بسیار پر طمطراق و بسیار پر ســر و صدا خودش را به جهان معرفــی میکند تا جایی که فوکویامــا مبحثی را با عنوان پایــان تاریخ آغاز میکند کــه تاریخ تا پایان 1990 یک رویکردی را داشته است و بعد از آن تمام میشــود و این لیبرال دموکراسی است که قرار است جهان را تا انتها مدیریت کند البته این نظر فوکویاما بسیار ساده اندیشــانه بود. بعد از 1990 در 11 سپتامبر سال 2001 آمریکایی ها با ترفندی اقدام به فروپاشــی برجهای دوقلو تجارت جهانی توسط هواپیماهای مسافربری در نیویورک میشــوند و برخورد هواپیما با این برج ها باعث میشــود و تــا طبقه‌ی زیرزمین این برجها فرو بریزد! که کمدی تلخی اســت! که متاسفانه خیلی ها باور کرده اند. این فضا و ایجاد نظم نوین توســط این رفتار ها به وسیله آمریکاییها ادامه پیدا کرد و حمله به کشــور ها به بهانه 11 سپتامبر در دستور کار قرار میگیرد. در ادامه ما همین روند را در آثار سینمایی میبینیم و در ایــن دو دهه کمتر آثاری میبینیم که توســط هالیوود ساخته شده و موضوع آن نظم نوین نباشد و برعکس آن صادق نیســت و همه فیلم ها به نوعی به این موضوع میپردازند و در فواصل 1990 تا 2001 فیلمی به نام 2012 ســاخته میشود که قرار است پایان دنیا را برای ما روایت کند و این فیلم حوالی 11 سپتامبر اکران میشود و این نشان میدهد که رسانه آمریکا برای نظم نوین جهانی برنامه دارد.

 از نگاه شما این آثار سینمایی به دنبال القای چه چیزی به مخاطب خود هستند و در نظر دارند چگونه نظم جدید جهانی را مطرح سازند؟ امــروز غرب از طریق کرونا به دنبال نفوذ به شــکل بیولوژیک در وجود انسانها است. همچنین این در حالی اســت که در هوش مصنوعی به این سمت میرویم که انســان ها هم در حال کنترل هستند و ماشــین ها بخش عمده ای از کار را انجام میدهند و کنترل انســان ها را به عهــده دارند و هر آنچه به انسان ها بگویند انجام میدهند. این موضوع بردگی را کامل میکنــد که البته از طریــق اقتصاد هوش مصنوعی صورت میگیــرد. اقتصاد هوش مصنوعی اقتصادی اســت که از طریق پــول دیجیتال در دنیا رقم میخورد، تمام قدرت یک انســان به این است که بتواند اگر جایی کار میکند یک پس انداز داشته باشــد که خود را سیر کند اگر شــما ارز دیجیتالی تولید کنید و به انســانی که مکانیزه شــده بدهید و کنترل اســتفاده از آن ارز به دست شما باشد دیگر شــما این انســان را به بردگی گرفته‌اید و انسانی را دارید که کامال تحت کنترل شــما اســت و حیات و ممات آن کاملا به دســت شماست و هر چه این فرد  کــه کار و تلاش کنــد و به خاطر آن دســتمزدی دریافت کند به هر حال کنترلش دســت شماســت. شنیده‌ها حاکی از آن است که امروزه برخی از کمپانی‌ها دستمزد کارگرها را به شکل رمز ارز می‌دهند و برای آن تاریخ تعیین میکنند که این پول تا ســه ماه اعتبار دارد و این یعنی انســانی، که،  بردگی مالی در حوزه رمز ارز دارد و باید این پول را هزینه کند و وقتی این پول تمام شــد و آن آدم هم توان کار کردن نداشت در واقع به کثیف ترین حالت ممکن آن انسان را خواهند کشت چون آن فرد دیگر پیر شــده است این همان چیزی است که نظم نوین جهانی به دنبال آن اســت و نظم نوین جهانی 100 درصد با نظــم نوین ایرانی در تضاد اســت چرا که از اساس با انســانیت مخالف است. 

یکی از تلخ‌ترین آثار ســینمایی در این حوزه فیلم " این تایم " ســاخت ســال 2011 اســت و فیلم مهمی است که داستان زندگی آدمهایی را معرفی میکند که ســاعتهایی بر روی دستشــان دارند و زمانی که این ساعتها رو به پایان اســت باید آنرا شارژ کنند و دقیقا مشابه مدل چین است که به صورت بصری این را نشان میدهد و آدمها عمر و حیات و زندگیشان به عددی بستگی دارد که به صورت دیجیتال بر روی دستشــان هک میشــود. لذا فقط کســانی در نظم نوین غربی حق زندگــی دارند که دارایی بالایی داشــته و میتوانند کار کنند (هر کاری، در شیوه تفکر غربی برای پول در آوردن، خلاف یا غیر اخلاقی معنا ندارد) و به محض اینکه این دارایی تمام بشــود میمیرنــد و امــروز کرونا همیــن کار را برای غرب میکنــد و طبق آمار کشــته‌ها در غرب، بیشــترین کشــته‌ها کسانی هســتند که کارائی ندارند و برای جامعه مضر هستند و بنده در مستند جنایت نامرئی نشان دادم که بومیان آمریکا که درصد کمی را دارند کشته‌هایی دو برابر سفید پوستان آمریکایی دارند و این یک کشــتار، بیولوژیکی و یک طرح پاک‌سازی نژادی است و یک کشتار وحشیانه به حساب می‌آید که در حال رخداد اســت و بسیاری از مردم دنیا در این باره نا آگاه هستند. 

"نظم نوین جدید شروع شده اســت و باید جای خود را در آن تعریف کنیم"

جنایت نامریی بــه عنــوان جدیدترین اثر سینمایی (رسانه‌ای) شــما به مفهوم نظم جدید جهانی اشاراتی داشته اســت. خواهشمندیم در این خصــوص توضیحاتی را بفرماییــد. آیا برنامه خاصی به پرداختن به ایــن موضوع در قالب کارهای آتی نیز دارید؟ مســتند جنایت نامرئی در مجموع نظم نوین جهانی را از زوایــای مختلف بررســی میکند و در نهایت با هشــدار رهبر انقلاب که فرمودند؛ "نظم نوین جدید شروع شده اســت و باید جای خود را در آن تعریف کنیم" به پایان میرســد. این آغازی بر نظم نوین مد نظر ماســت که بفهمیم در کجــای آن قرار داریم، و باید ساختار های جهانی نظم مورد نظر ما آماده شده و در حــوزه های مختلف ارائه شــود و طراحی های جدیــدی برای نظم نوین اســلامی جهت معرفی به مخاطبین باید صورت پذیرد. آغاز کرونا در چین یک اتفاق مشکوک بود زیرا بنده با مطالعات استراتژیک سر و کار داشته و بسیاری از اسناد را مطالعه کرده‌ام و به دلیل کار فیلمســازی و مستندسازی با بسیاری از وقایع جنگی دنیا که به نوعی با وسایل بیولوژیک پیوند دارد آشــنایی داشــته‌ام و قبل از خبر انتشار ویروس در کشور خودمان بنده به تحقیقاتی پرداخته بودم و در نهایت طرح کلی مســتند جنایات نامرئی در اسفند 1398 نوشته شد. جنایت نامرئی محصول و نتیجه یک اتفاق بیولوژیک در جهان بود و بنده با هر قدمی که در دل این موضوعات برمیداشتم بیشتر به موضوعی به نام "نظم نوین جهانی" پی می‌بردم و اسناد و گزارشهایی یافت میشد که همه در پی ایجاد یک نظم نوین جهانی در کنار همدیگر بود و هر کدام در این زمینه یک نقشی را ایفا میکردند. متاســفانه خیلــی از عزیزانی که در ایــن حوزه کار میکنند پدیده نظم نوین جهانی را هر کدام در یک شــاخه خاص مورد نظر قرار میدهند و کمتر دیده میشــود که به همه ابعاد آن پرداخته شــود. وقتی میگوییم نظم نوین جهانی یعنی در تمام بخشهای سیاســی، اقتصادی، فرهنگــی و اجتماعی این نظم وجــود دارد و اگر تمــام جوانب را بــا هم ملاحظه نکنیم ممکن است با ســندی مواجه شویم و مقابل آن بایســتیم به طور مثال همین ســند 2030 زیر مجموعه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... دارد و همه اینها در جهان در حال اجراســت و گمان میکنیم اگر جلوی بخش آموزشی آن بیاستیم این سند را نا کارآمد کرده‌ایم در صورتی که اینگونه نیست. نظــم نوین جهانی که غربیها امــروزه به دنبال آن هســتند حاصل ناتوانی آنها در رسیدن به یک نظم مقتدرانه و ســریع اســت و آنها گمان میکردند که ظرف 20 ســال بتوانند نظــم نوین خودشــان را با ایجاد جنگهای پرتکرار در جهان حاکم کنند و وقتی که با مقاومت کشــورهای مستقل خصوصا ایران و رهبر معظم انقالب مواجه شدند این نقشه ها نقش بر آب شــد و امروزه با وجود اینکه ما احســاس میکنیم آنها خیلی قدرتمند شــده اند امــا واقعیت اینگونه نیســت و اروپا و آمریکا از لحــاظ اقتصادی در حال فروپاشی هستند و از نظر قدرت نظامی دست برتری در منطقــه ندارند پس تنها کار این اســت که ابزار نوین جهانی را به شــکل پیوســته و یکجا در قالب مجموعه‌ای منســجم علیه کشورهایی که علیه آنها هســتند پیاده کنند و می‌بینیــم که علیه جمهوری اســامی چه هجمه‌ها و فتنه‌هایی را طراحی کردند و سعی داشــتند با ایجاد آشــوب در ایران و ایجاد جنــگ های نا منظم فتنه گســتردهای را رقم بزنند و پس از آن ایران را به ســمت تجزیه بکشانند البته ایــن را میدانند که با ایــران واحد هرگز نمیتوانند بجنگند زیرا این موضوع را در ســوریه تجربه کرده اند و طبیعتا تنها راه نجات آنها تجزیه ایران اســت و تمام انرژی و توان خود را برای تجزیه ایران گذاشته اند تا بتوانند نظم نوینی را که میخواهند اجرا کنند و ایران را حذف کنند. شــما مشاهده میکنید که به همین صورت روسیه را با یک جنگ فرسایشی اسیر کردهاند تا نتواند عــرض اندامی در مقابل رفتارهای دیگر آنها داشــته باشد و در حوزه های دیگر عقب نشینی کند. استراتژی غرب به حالت یک دریوزگی و یک وضع خفت بار افتاده است و قصد دارد با نظم نوین جهانی از فروپاشی خود جلوگیری کند و سابقا این موضوع در تاریخ به چشم میخورد به طور مثال برای فروپاشــی عثمانی از همین شــیوه ها استفاده کرده‌اند و بحثهای اقتصادی علیه آنها به کار بردند. اما این نظم نوین به دنبال بردگی انســان اســت به عنــوان مثال تا زمانی آمریکا پیشــرفت میکرد که در آن تفکــر برده داری وجود داشــت اینها بعد از حــذف قوانین برده داری هیچ پیشــرفتی نکردند و این ضــرب المثل در آمریکا وجــود دارد که بعد از حــذف قانون برده داری هیچ ســاختمان بلندی در آمریکا ساخته نشــد و این ضرب المثل جدی است و دقیقا همین طور اســت که بعد از اینکه دستشان از اســتعمار خاورمیانه کوتاه شد ضربه سنگینی به اقتصاد آمریکا وارد شد و آنها همگی به این آگاهند و میخواهند این را اصالح کنند اما این بار این اصالح فرق عمدهای با گذشته دارد که ما در مستند جنایت نامرئی دقیقا به این موضوع پرداختهایم. با توجه به اینکه در کشــورما از سالیان پیش مفهوم تمدن نوین اســامی تئوریزه شده و رهبر انقالب در بیانیه گام دوم آن را برجسته کرده و به عنوان یک ماموریت مطرح کرده‌اند،

 در ســالهای اخیر عرصه سینما و هنر چگونه در زمینه سازی برای پیادهسازی آن کار کرده است؟ آیا روند این آثار مناسب بوده و جوابگو اســت یا باید برنامهریزی خاصی برای تولید چنین آثاری داشت؟ آن چیزی که تمدن نوین اسلامی به دنبال آن است این است که انسان را به تعالی برساند و این توحشی که انسان را در جهان گرفته از بین برود و این با آزاد کردن انسان از بند نفسانیت محقق میشود و دومین مطلب این اســت که اسلام اساسا انسان را برای امر به معروف و نهی از منکر آزاد میخواهد و اگر رویکرد انسان به ســمت منکر باشد مسیر را غلط رفته‌ایم و این روند به صورت فرد به فرد رخ میدهد و در روند تعالی یک جامعه متعالــی پیش میآید و در نهایت به تمدن نوین خواهیم رســید و این تعالی باید برای ایران اســلامی رخ دهد و صادر شود و مردم جهان تشنه یک چنین وضعیتی هستند. قدرتهایی که دارای سلطه هستند وقتی میخواهند نظمی را ایجاد کنند به ابزارهای متفاوتی نیاز دارند طبیعتا در حال حاضر مهمترین ابزار برای رســیدن به یک نظم جهانی و نوین ابزار رســانه است. تا شما نتوانید که افکار مــردم را با خود همراه کنید هرگز نمیتوانید آنها را تحت سیطره خودتان بیاورید زیرا ابتــدا باید آن افراد موضوع را در ذهن بپذیرند و این هژمونــی را قبول کــرده و در عمل به آن تن دهند. آمریکاییها با توجه به شناخت بسیار عمیق و دقیقی که از قدرت رسانه دارند بیش از صد سال است که از این قدرت برای نفوذ در بین ملتها استفاده میکنند و حتی اگــر تاریخ را نگاه کنیم به نقش روزنامه‌ها و مطبوعات پی خواهیم برد که توســط حکومتها و غرب اداره میشدند. البته امروزه همه ابزارها در کنار فضای مجازی اســت و این نکتهای است که مدیران فرهنگی ما از آن غفلت کردهاند. فضای مجازی مثل فشــنگهای یک اســلحه است و تــا آن اســلحه اصلی وجود نداشــته باشــد آن فشــنگها کارآیی ندارد. اگر شــما هژمونی غرب را در ســلطه علمی، سیاسی، امنیتی و فرهنگی نبینید آن وقت زمانی که وارد فضای مجازی میشــوید با یک اپلیکیشــن مواجه میشــوید که میخواهید با آن مبارزه کنید و این اشــتباهی اســت که سالها در کشــور ما وجــود دارد و هر مســئول به موضوع و مشــکالت فضای مجازی اینگونــه میپردازد که بــه دنبال این فشــنگها اســت و میخواهد آن را ناکارآمد کند در صورتی که اسلحه وجود دارد و آنها میتوانند فشنگ خود را عوض کنند و لزومی ندارد که حتما در فضای مجازی حضور داشــته باشــند و شما می‌بینید که ماهوارهها همین کار را میکنند. ســلطه‌ای که غرب دارد و به دنبال نظم نوین است یک ســلطه همه جانبه اســت که رســانه‌ها بخش عمــده و جدی آن را تشــکیل میدهند در ادامه ما اگــر هژمونی غــرب را در علم نبینیــم هر چه قدر کار رســانه‌ای انجام بدهیم اثری نخواهد داشت زیرا امروزه دانشــگاه‌های ما آلوده است و تا وقتی که این آلودگی در علوم دانشــگاهی در تمام رشته ها زدوده نشود آن هژمونی ادامه پیدا خواهد کرد درست است که شــاید با کار رسانه‌ای شــدن آن کمتر شود اما اینکــه بتوانیم با این شــیوه هــا آن را از بین ببریم اینگونه نیســت و ما به یک شــیوه همه جانبه نیاز داریم تــا از طریق آن بتوانیم در مقابل این قدرت و تهاجــم از خود محافظت کرده و از این پیچ تاریخی عبور کنیم. شــاید ترســناکترین نکته برای بنده به عنوان یک مســتند ساز در این زمینه نداشــتن سینما و رسانه اگاه اســت و ترسناک تر از همه نداشتن یک جریان فرهنگی هنری آگاه در کشور ماست و مهمتر از همه با وجود تاکیدات رهبرانقـلاب کارهای مفید علمی جهت تحقق تمدن نوین ایرانی اســامی به صورت کامل صورت نگرفته است متاسفانه شاهد آن هستیم که آثار رســانه‌ای ما هیچ کدام به این موضوع اشاره نکرده‌اند و هیچ نشــانه‌ای در آنها نیســت و حتی حس میشــود که تعمدی جهت نادیده گرفتن این ابر پروژه وجود دارد و این بســیار ترسناک است زیرا ما مهمتریــن ابزار انتقال قدرت فکری خودمان را از دست دادهایم و من معتقد هستم که در گذشته هم نداشتیم و در طول این 40 سال رسانه پیشرویی در حوزه تمدن سازی خلق نکرده‌ایم و با اتفاقاتی که رخ میدهد همواره سال ها فاصله نوری داریم. به طور مثــال در همین موضوع پدیده داعش وقتی که به آثار تولید شــده نگاهی میاندازیم مشــاهده میکنیم که به این موضوع به بدترین شــکل ممکن پرداخته شده است و ضعف بزرگی در تهیه این آثار ســینمایی به چشــم میخورد به طور مثال سریال پایتخت به ماهیت مدافعان حرم لطمه زد و آدمهایی را نشان داد که از سر ناچاری یا ناآگاهی به آن سمت رفته‌اند و این جزو یکی از مشکالت بزرگ هنرمندان و فیلمسازان در تهیه آثار تمدنی در کشور است. امید اســت که روزی برسد که ما رســانه‌های آگاه داشته باشــیم و طبیعتا این رسانه های آگاه توسط انسانهای آگاه ساخته میشود و ما تا تحقق آن باید به آگاهی جامعه کمک کنیم تا تمدن نوین اسالمی محقق گردد.